زاویه
کتاب یوبل چه میگوید؟ زیاد آزاد بودن به صلاح ما نیست
«دیوانگی بازار آزاد: چرا طبیعت انسانی در تضاد با علم اقتصاد است و چرا این نکته اهمیت دارد.»
ریک دوکسای
«دیوانگی بازار آزاد: چرا طبیعت انسانی در تضاد با علم اقتصاد است و چرا این نکته اهمیت دارد.» نوشته پیتر یوبل، انتشارات دانشگاههاروارد، ۲۰۰۹
پیتر یوبل که پزشک مراقبتهای اولیه است در کتاب خود شرح میدهد در بازار آزاد، بسیار آسان است انتخابهایی بکنیم که تندرستی و ثروت ما را به مخاطره اندازد. در بازار آزاد، ما آزاد هستیم تا زیادی بخوریم، بنوشیم یا سیگار بکشیم، اعتبار بانکی خود را خراب کنیم و به حد کافی برای بازنشستگی پسانداز نکنیم.
ما که در محاصره تبلیغات غذایی هستیم محصولاتی میخریم که برای تندرستیمان زیانبار است و خرجهایی میکنیم که پیامدهای شدید بلندمدت از قبیل از دست دادن خانه به خاطر ناتوانی در پرداخت وام مسکن دارد. یوبل میگوید «ما انسانها بسیار راحت تحت تاثیر سایر انسانها قرار میگیریم. ما به آسانی با انواع تصمیماتی که در اقتصادهای بازار پرسرعت مواجهیم اغوا میشویم.» او میگوید تصادفی نیست که این کشور بالاترین نرخ چاقی در جهان صنعتی را دارد چون که آمریکا همچنین کشوری با بالاترین نسبت GDP است که صرف هزینه تبلیغات میشود. چاقی در اروپا بسیار پایینتر است، چون که دولتها تبلیغات غذایی را با شدت عمل بیشتری تنظیم میکنند.
او مینویسد: «چنین مقرراتی با قدرت آماری بالایی توانسته است نرخ چاقی در هر کشور معین را نشان دهد.» او میگوید همیشه تصمیمات خود مردم تعیین نمیکند که چه بنوشند، چه بخورند و چگونه خرج کنند. بررسیها نشان میدهد اراده انسانها بسیار شکلپذیرتر از آنی است که ما دوست داریم تصور کنیم. یوبل این شواهد را ارائه میکند:
* خود کنترلی محدود. بهکارگیری خود کنترلی در یک حوزه زندگی، خودکنترلی کمتری برای سایر حوزهها باقی میگذارد. در یک بررسی از افراد مورد آزمایش خواسته شد تا در جلوی بشقابهای غذا بنشینند و اینکه اجازه خوردن غذا را ندارند. سپس از شرکتکنندگان خواسته شد تا مسائل دشوار ریاضی را حل کنند. آنها سریعتر از اعضای گروهی که مجبور نبودند تمرین اولی را هم متحمل شوند از حل مسائل دست کشیدند. این توضیح میدهد، چرا بالاترین نرخ چاقی در بین گروههای کم درآمد است: استرسهای ناشی از فقر، قدرت کمی برای درست خوردن و ورزش کردن باقی میگذارد.
* سوگیری پیش فرض. ما به سمت گزینه پیشفرض کشیده میشویم- آنچه به دست میآوریم در حالتی که هیچ کار خاصی نکنیم. در کشورهایی که بیمارستانها اعضای بدن افراد متوفی را برمیدارند، مگر اینکه خانواده غیر آن را درخواست کند دارای نرخ اهدای عضو بدن بالاتر نسبت به کشورهایی هستند که روی اهدای داوطلبانه افراد حساب باز میکنند. این انفعال برای حسابهای پسانداز بازنشستگی مشکل ایجاد میکند که مستلزم انتخاب خود مردم برای کنارگذشتن پولشان است.
* فشار اجتماعی. سیگار کشیدن و زیاد خوردن، حالت سرایت دارند. اگر یکی از دوستانتان، اضافه وزن پیدا کند احتمال بیشتری میرود که وزن شما هم زیاد شود. مردمی که با سیگاریها نشست و برخاست دارند، احتمال بیشتری هست که سیگاری شوند. این برای بیشتر والدین سخن تازهای نیست که میدانند به محض اینکه یک بچه اسباببازی جدید دارد هر بچهای در مدرسه آن را میخواهد.
یوبل استدلال میکند در جایی که اراده ضعیف بوده و تندرستی عمومی را تهدید میکند، دولتها میتوانند با سیاستهای «پدرسروری نرم» به شهروندان کمک کنند تا عاقلانهتر انتخاب کنند، تصمیمات خوب را تشویق کنند، اما کسی را اجبار نکنند.
یوبل مینویسد «من امیدوار و معتقدم که دولت میتواند برای حل مشکلاتی مثل چاقی به ما کمک کند بدون اینکه باعث شود به سمت دولت پلیسی بدون کلسترول برویم.»
پدرسروری نرم میتواند به شکل تخفیف مالیاتی برای کسانی باشد که وزن بدن متعادلی دارند و یارانهدهی به مواد غذایی سالم باشد که با مالیات گرفتن از غذاهای ناسالم برابری میکند.
او مینویسد «برخی مردم در مواجهه با قیمت بالاتر، به سمت جانشینهای ارزانتر میروند.». این رویکرد، از طریق تبلیغات که با احساسات و نه صرفا با عقل و هوش بازی میکنند علایق مصرفکنندگان را درگیر میکند. «چنین رویکردی فراتر از نمایشهای آماری خستهکننده از اطلاعات کالری یا دادههای خستهکننده درباره کربوهیدراتها و چربیها، تا برچسبهای غذایی با تصاویر تکاندهنده است که باعث بیزاری از غذاهایی میشود که سالم نیستند.»
آن همچنین منابع ضروری را در اختیار شهروندان میگذارد تا سبک زندگی سالمی را برگزینند: طراحی محلات و پارکها به صورتی که قدم زدن یا بازی کردن در بیرون خانه را آسان میسازد؛ به مراکز ورزشی و رفت و برگشت به آنها یارانه میدهد و کارفرماها را تشویق میکند تا فرصتهایی در اختیار کارکنان بگذارند که در ساعات کار ورزش کنند.
این رویکرد همچنین میتواند تصمیمات مالی خردمندانه را تشویق کند. میتواند کارفرمایان را تشویق به ایجاد گزینه پیشفرض حسابهای بازنشستگی کند به طوری که کارمندان به صورت خودکار پسانداز بازنشستگی دارند. میتواند اطلاعات بهتری درباره معاملات مالی از قبیل وامهای رهنی با نرخ تعدیلپذیر و معامله اجاره به شرط تملیک بدهد.
یوبل مینویسد: «اگر مصرفکنندگان دسترسی آسان به اطلاعات مهم مرتبط با تصمیمات خرید خود نداشته باشند بازارهای آزاد شکست میخورند.»
گاهی اوقات مقامات ممکن است رویکردهای محکمتری برگزینند: ممنوعیت دستگاههای خودکار فروش نوشابه در مدارس، الزام رستورانها به کاهش چربی ترانس در فهرست غذا و محدود کردن بازاریابی تهاجمی مثل تبلیغات به بچهها یا تبلیغات مستقیم توسط شرکتهای دارویی.
یوبل نتیجه میگیرد «محدودیتهای دقیقا میزان شده بر آزادیهای ما، قیمت کوچکی هستند که ما میپردازیم تا جامعه خوشحالتر و تندرستتری داشته باشیم.»
ارسال نظر