بررسی مفاهیم ریسک و ریسک اعتباری
ریسک اعتبارات مالی چگونه محاسبه میشود؟
فرض کنید انسانی با چتر نجاتی بر پشت از هواپیما بیرون بپرد. از یکسو، نسبت به اینکه چترش باز شود یا خیر نامطمئن است و از سوی دیگر، ریسک را پذیرفته چرا که در معرض عدماطمینان قرار گرفته است. اگر چترش باز نشود، شخصا آسیب خواهد دید.
فرض کنید انسانی با چتر نجاتی بر پشت از هواپیما بیرون بپرد. از یکسو، نسبت به اینکه چترش باز شود یا خیر نامطمئن است و از سوی دیگر، ریسک را پذیرفته چرا که در معرض عدماطمینان قرار گرفته است. اگر چترش باز نشود، شخصا آسیب خواهد دید.
حال فرض کنید انسانی بدون چتر از هواپیما بیرون بپرد. اگر مطمئن باشد که میمیرد، هیچ ریسکی نخواهد داشت. ریسک نیازمند وجود دو بخش است: میزان خطر و عدماطمینان. عدماطمینان مترادف با بیخبری است. ما با ریسک روبهرو هستیم به دلیل اینکه از آینده بیخبریم. اما اگر انسان موجودی همهچیزدان بود، هیچ ریسکی هم وجود نداشت. از آنجا که بیخبری از آینده یک تجربه شخصی است، ریسک لزوما پدیدهای فردی است. به مثال دیگری توجه کنید:
فرض کنید مردی به فرودگاه میرود تا برای یک پرواز بلیت بگیرد، هوا بد است و در نتیجه شاید پرواز لغو شود. او نسبت به شرایط پرواز نامطمئن است و به دلیل این عدم اطمینان ممکن است با خطر لغو پرواز مواجه شود. اگر پرواز لغو شود، مسافرت او انجام نمیشود. بر این اساس، او با ریسک دست و پنجه نرم میکند.
حال، فرض کنید زنی نیز به فرودگاه میرود تا بلیتی برای همان پرواز بگیرد. او تلفن کرده و مطمئن شده که پرواز لغو نخواهد شد. او عدماطمینان کمتری دارد و با ریسک کمتری مواجه است. در این مثال، دو فرد مجزا با یک پدیده روبهرو شدهاند. آنها به دلیل مواجهه با سطوح متفاوتی از عدماطمینان، با سطوح متفاوتی از ریسک روبهرو هستند. ریسک یک تجربه شخصی است، نه به دلیل اینکه مشروط است، بلکه به دلیل اینکه این افراد هستند که از پیامدهای ریسک رنج میبرند و آسیب میبینند. البته نهادها و موسسات مالی کمتر با ریسک روبهرو هستند، به عبارت بهتر آنها مجرایی برای انتقال ریسک به شمار میروند، چراکه در نهایت تمام ریسکها از نهادها و موسسات به افراد شامل ذینفعان، کارکنان، مشتریان و اعضای هیاتمدیره منتقل میشود.
ریسک اعتباری: این ریسک عبارت است از ریسک ناشی از عدماطمینان (بانک) به توانایی طرفحساب (مشتری یا متعهد) برای عمل به تعهداتش.
بهدلیل وجود تعداد زیاد طرفحساب-از اشخاص معمولی گرفته تا دولتها- و همچنین وامهای مختلف -از وامهای اتومبیل تا معاملات مشتقات ریسک اعتباری اشکال مختلفی به خود میگیرد و به همین دلیل هم موسسات نیز این ریسک را به طرق مختلفی مدیریت میکنند.
در ارزیابی ریسک اعتباری یک طرفحساب، موسسه باید به سه موضوع توجه داشته باشد:
• احتمال نکول: احتمال اینکه شخص، طی دوره تعهد یا در یک دوره زمانی خاص مانند یک سال، تعهداتش را نکول کند، چقدر است؟ اگر احتمال نکول برای یک دوره زمانی یک ساله محاسبه شود میتوان آن را فراوانی نکول مورد انتظار نامید.
• محدوده خطر اعتباری (اکسپوژر اعتباری): در صورت وقوع نکول، چه میزانی از تعهدات در خطر خواهد بود؟
• نرخ بازگشت: هنگام وقوع نکول چه کسری از اعتبارات در خطر را میتوان از طریق اقداماتی مانند اعلام ورشکستگی یا سایر روشهای تسویه بازیابی کرد؟
زمانیکه از کیفیت اعتباری یک تعهد صحبت میشود، معمولا میزان توانایی فرد برای عمل به تعهداتش مد نظر است. مفهوم کیفیت اعتباری در برگیرنده دو جزء احتمال نکول تعهد و نرخ بازگشت پیشبینی شده است.
به منظور توجه دقیقتر به محدوده خطر اعتباری و کیفیت اعتباری، به یاد داشته باشید که هر ریسکی از دو جزء تشکیل شده است: محدوده خطر و عدماطمینان. برای ریسک اعتباری، محدوده خطر اعتباری بیانکننده جزء اول و کیفیت اعتباری نشان دهنده جزء دوم است.
برای وامهایی که به افراد حقیقی یا کسبوکارهای کوچک داده میشود، کیفیت اعتباری معمولا از طریق فرآیند رتبهبندی اعتباری مشخص میشود. بانکها یا سایر وامدهندگان، پیش از اعطای اعتبار، اطلاعاتی را درباره شخص حقیقی یا حقوقی درخواستکننده وام جمعآوری میکنند. در حالت صدور کارت اعتباری، بانک ممکن است اطلاعاتی از قبیل درآمد سالانه مشتری، بدهیهایش، این که آیا مالک مسکن است یا مستاجر و... را جمعآوری کند. یک فرمول استاندارد برای تبدیل این اطلاعات به عددی به نام رتبه اعتباری مورد استفاده قرار میگیرد. بر اساس رتبه اعتباری که برای فرد تعیین میشود بانک تصمیم میگیرد که به وی اعتبار بدهد یا ندهد. البته این فرآیند یک فرآیند فرمولبندی شده و استاندارد است.
بسیاری از اشکال ریسک اعتباری-بهخصوص آن موسساتی که با مشتریان بزرگ روبهرو هستند- پیچیده و منحصر بهفرد بوده و طبیعتشان بهگونهای است که ارزش بررسی تحلیلی و غیرفرمولی را نیز دارد. اصطلاح تحلیل اعتباری برای هر فرآیندی که سعی در ارزیابی کیفیت اعتباری فرد دارد، بهکار میرود. در حالی که اصطلاح تحلیل اعتباری میتواند رتبهبندی اعتباری را دربر بگیرد، این اصطلاح بیشتر به فرآیندهایی برمیگردد که قضاوت انسان را دربر دارد.
کارشناسانی که اطلاعات مربوط به درخواستکنندگان اعتبار را بررسی میکنند تحلیلگران اعتباری نامیده میشوند. این اطلاعات ممکن است دربر گیرنده ترازنامه، صورت سود و زیان، روندهای اخیر صنعت مورد نظر، محیط کسبوکار فعلی اقتصادی و غیره باشد. همچنین این افراد ممکن است مشخصات خود تعهد (وام) را نیز بررسی کنند. برای مثال، معمولا اوراققرضه با اولویت منتشر شده توسط یک ناشر، کیفیت اعتباری بالاتری نسبت به بدهیهای تبعی منتشره از سوی همان ناشر دارند. براساس این تحلیل، تحلیلگر اعتباری به هر فرد یک رتبه اعتباری تخصیص میدهد که برای تصمیمگیری در مورد اعطای اعتبار، مورد استفاده قرار میگیرد.
بسیاری از بانکها، مدیران سرمایهگذاری و شرکتهای بیمه، تحلیلگران اعتباری را به خدمت گرفتهاند تا رتبههای اعتباری را بهمنظور اهداف و استفادههای داخلی تهیه کنند. سایر شرکتهای فعال در این زمینه (مانندStandard & Poor's، Moody's و Fitch)، رتبهبندی اعتباری را برای استفاده سرمایهگذاران و سایر اشخاص توسعه میدهند. موسساتی که میخواهند اوراق قرضه عمومی منتشر میکنند از یک یا چند موسسه رتبهبندی برای تعیین رتبه اعتباری اوراق قرضه خود استفاده میکنند. سپس این رتبهها را با هزینه اندک یا بهصورت مجانی در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهند. از طرف دیگر، قانونگذاران و ناظران نیز، باعث توسعه صنعت رتبهبندی اعتباری شدهاند. در ایالات متحده، انجمن ملی متخصصین بیمه رتبههای اعتباری مورد استفاده برای محاسبه ذخیره سرمایه پرتفوهای اوراق قرضه نگهداری شده توسط شرکتهای بیمه را منتشر میکنند.
جدول شماره 1 نشاندهنده سیستم رتبهبندی اعتباری است که توسط شرکت Standard & Poor's مورد استفاده قرار میگیرد. سایر سیستمهای مورد استفاده در رتبهبندی اعتباری نیز مشابه این سیستم هستند:
جدول شماره 1 نشاندهنده سیستم رتبهبندی اعتباری مورد استفاده Standard & Poor's برای اوراق قرضه شرکتها است. رتبهها را میتوان با علامتهای +یا - تعدیل کرد، بر این اساس رتبه AA- نسبت به رتبه A+، بالاتر است. بر اساس این تعدیلات BBB- پایینترین رتبه درجه سرمایهگذاری است. سایر سیستمهای رتبهبندی اعتباری نیز مشابه سیستم فوق هستند.
منبع: Standard & Poor's
روشی ارزیابی محدوده خطر اعتباری (اکسپوژر) تا حد زیادی به نوع تعهد وامگیرنده وابسته است. اگر بانکی به یک شرکت وام بدهد، ممکن است بانک، محدوده خطر اعتباریاش را براساس همان تراز تسویه نشده وام (مانده اصل وام) محاسبه کند. فرض کنید بهجای وام، بانک یک خط اعتباری به شرکت اعطا کند، اما هیچ یک از خطوط اعتباری هنوز آغاز بهکار نکردهاند. محدوده خطر اعتباری آنی صفر است، اما این نکته منعکسکننده این موضوع نیست که شرکت حق دارد از خط اعتباریاش استفاده کند. درحقیقت، اگر شرکت به سوی بحران مالی حرکت کند، میتوان انتظار داشت که قبل از ورشکستگی اقدام به استفاده از خط اعتباری نماید. یک راهحل ساده برای بانک جهت بررسی محدوده اعتباری این است که آن را برابر با کل خط اعتباری مشتری قرار دهد. با اینحال، ممکن است محدوده خطر اعتباری بیش از حد برآورد شود. یک رویکرد دیگر این است که محدوده خطر اعتباری به عنوان کسری از کل خط اعتباری در نظر گرفته شود، که این کسر را میتوان با استفاده از تحلیل موارد و نمونههای قبلی که دارای خطوط اعتباری مشابهی با خط اعتباری فعلی بودهاند، محاسبه کرد.
مدلسازی ریسک اعتباری، مفهومی است که بهصورت گسترده هر نوع روش مبتنی بر الگوریتم ارزیابی ریسک اعتباری را دربر میگیرد. این اصطلاح، رتبهبندی اعتباری را نیز در بر میگیرد، اما غالبا برای توصیف کاربرد مدلهای ارزش دارایی و مدلهای شدت، در چند زمینه، مورد استفاده قرار میگیرد. این زمینهها عبارتند از:
جایگزین شدن با روشهای سنتی تحلیل اعتباری.
بهکارگیری توسط مهندسان مالی برای ارزشگذاری مشتقات اعتباری.
تعمیم معیارهای ریسک اعتباری پرتفوی که برای تحلیل ریسک اعتباری کل پرتفوی تعهدات و به منظور پشتیبانی از اوراق بهادارسازی، مدیریت ریسک یا اهداف قانونی استفاده میشود.
ابزارهای مشتقه نشاندهنده تعهدات مشروط هستند، بنابراین این ابزارها نیز دربر دارنده ریسک اعتباری هستند. اگرچه میتوان ارزش محدوده خطر اعتباری (محدوده خطر علامتگیر از بازار) مشتقات را بر مبنای ارزش بازار جاری آنها اندازهگیری کرد، اما این سنجه یک تصویر ناقص فراهم میکند. برای مثال، بسیاری از مشتقات از قبیل پیمانهای آتی و سوآپها در ابتدای دوره ارزشی برابر با صفر دارند. ارزش محدوده خطر اعتباری -که تنها بر مبنای ارزشهای فعلی بازار است- این احتمال که ارزشهای بازار ممکن است در طی زمان افزایش پیدا کنند را در نظر نمیگیرد. بدین منظور باید از برخی سنجههای احتمالی محدوده خطر اعتباری بالقوه نیز استفاده کرد.
برای مدیریت و کاهش ریسک اعتباری روشهای مختلفی وجود دارد. نخستین استراتژی در برابر این ریسک استفاده از رتبهبندی اعتباری یا تحلیل اعتباری به منظور اجتناب از اعطای اعتبار به بخشهایی است که ریسک اعتباری بالایی دارند. محدودیتهای ریسک اعتباری نیز به نحو گستردهای مورد استفاده قرار میگیرند. این محدودیتها عموما حداکثر محدوده خطری (اکسپوژر) که یک شرکت یا بانک مایل است از یک تعهدکننده تحمل کند را مشخص میکنند. محدودیتهای صنعتی یا کشوری نیز ممکن است برای محدود کردن مجموع محدودههای خطر اعتباری که یک شرکت مایل است از یک صنعت خاص یا کشور خاص دریافت کند در نظر گرفته شود. محاسبه محدودههای خطر براساس این محدودیتها، نیازمند مدلسازی ریسک اعتباری است. ممکن است تعهدات بهگونهای تجهیز شوند که دربر گیرنده وثیقهگذاری یا انواع مختلف فرآیندهای افزایش اعتبار باشند. ریسک اعتباری را میتوان با استفاده از مشتقات اعتباری نیز مصونسازی کرد. سرانجام، اینکه شرکتها میتوانند در برابر محدودههای خطر اعتباری تسویهنشده، مقداری سرمایه نگهداری کنند.
iranrisk.com*
ارسال نظر