وقتی وزن زمین افزایش می‌یابد

مترجم: رفیعه هراتی

در مدرسه ابتدایی «ایست‌ساید» وقت نهار است. این مدرسه در شهر کلینتون در ایالت می‌سی‌سی‌پی، از چاق‌ترین ایالت‌های چاق‌ترین کشور جهان غرب، واقع است. خانم‌های یونیفرم پوشیده مسوول غذا، آماده سرو نهار هستند. بچه‌های ۹ ساله، سینی به دست با وظیفه‌شناسی به صف ایستاده‌اند. آنها شیر شکلاتی، ساندویچ مرغ، لوبیای پخته شده و ژله پرتقال را انتخاب می‌کنند. اما سالاد را انتخاب نمی‌کنند. بچه‌ها کاسه‌های کاهو را که دورتا دور آن گوجه‌فرنگی چیده شده است، رد می‌کنند. رجینا داکس‌ورث، مسوول منوی نهار، افسوس می‌خورد. او با اطمینان می‌گوید: «کلم بروکلی بسیار پرطرفدار است.»

متقاعد کردن بچه‌ها به خوردن سبزیجات مساله‌ای تازه نیست و به نظر نمی‌رسد در صدر فهرست اولویت‌های جهانی باشد. در همه سنین، خوش‌گذرانی افراد، خوردن خوراکی‌هایی است که دوست دارند. اما آمریکا با همه آزادی که برای آداب و رسوم قایل است، نگران تغذیه مردم و میزان ورزشی است که انجام می‌دهند. این مساله به یک نگرانی ملی تبدیل شده است.

دو سوم آمریکایی‌های بزرگسال اضافه وزن دارند. این اضافه وزن به این معنی است که شاخص توده بدنی(بی‌ام‌آی) آنها ۲۵ واحد یا بیشتر است. یعنی مردی با قد ۱۷۵ سانتیمتر، ۷۷ کیلوگرم یا بیشتر وزن دارد. به طور هشداردهنده‌ای ۳۶ درصد از بزرگسالان و ۱۷ درصد از کودکان نه تنها اضافه وزن دارند، بلکه چاق هستند. یعنی شاخص توده بدنی آنها دست‌کم ۳۰ واحد است که با قد ۱۷۵ سانتیمتر، وزن ۹۲ کیلوگرم یا بیشتر می‌شود. اگر روند کنونی ادامه یابد، تا سال ۲۰۳۰ نزدیک به نیمی از آمریکایی‌های بزرگسال چاق خواهند بود.

آمریکایی‌ها ممکن است با این ارقام شوکه شوند، اما برای بقیه مردم جهان، چاقی آمریکایی‌ها امری کلیشه‌ای است. همبرگر، سودا و بستنی با مغز گردو همچون پرچم آمریکا نماد این کشور به شمار می‌روند. در نمایشگاه‌های غذای ایالتی، مشمئزکننده‌ترین غذاهای آمریکایی ارائه می‌شود. اما در نمایشگاه می‌سی‌سی‌پی، نمی‌توان در برابر بیسکوئیت برشته شده اورئو با خامه شیرین و شکلات مقاومت کرد.

دیگر، کشورهای جهان نباید آمریکایی چاق را مسخره کنند، چون بر اساس آمار جدیدی که توسط مجید عزتی از ایمپریال کالج و گرچن استیونز از سازمان بهداشت جهانی(WHO) منتشر شده است در بسیاری از کشورها مردم در حال چاق شدن هستند. برخی از مردم اروپا هنوز نسبتا خوش اندام هستند. زنان سوئیسی خوش‌اندام‌ترین زنان اروپا هستند و اکثر زنان فرانسوی به خود اجازه نمی‌دهند چاق شوند. اما در انگلستان ۲۵ درصد از کل زنان و ۲۴ درصد از مردان این کشور چاق هستند. در چک نیز ۳۰ درصد از مردان چاق هستند.

اما فقط در جهان ثروتمند نیست که مردم چاق هستند. دو منطقه اصلی چاقی جزایر اقیانوس آرام و حوزه خلیج فارس هستند. بزرگسالان مکزیکی به چاقی همسایگان شمالی‌شان هستند. در برزیل افراد چاق جای افراد بلندقد و باریک‌اندام را گرفته‌اند، به طوری که در سال ۲۰۰۸، ۵۳ درصد از بزرگسالان اضافه وزن داشتند. حتی در چین، که در حافظه تاریخی خود خشکسالی ویرانگری را به خاطر دارد، از هر چهار بزرگسال یک نفر اضافه وزن دارد یا چاق است و شهرنشینان بیشترین نرخ چاقی را دارند. به طور کلی، بر اساس تحقیق دکتر عزتی، در سال ۲۰۰۸ حدود ۵/۱میلیارد بزرگسال، یا تقریبا یک سوم جمعیت بزرگسال جهان، اضافه وزن داشتند یا چاق بودند. نرخ چاقی در سال ۲۰۰۸ در قیاس با نرخ چاقی در سال ۱۹۸۰، تقریبا دو برابر شد.

در زمانی نه چندان دور، نگرانی اصلی جهان این بود که مردم غذای اندکی برای خوردن دارند. هنوز هم سوء‌‌تغذیه در برخی مناطق یک نگرانی جدی به شمار می‌رود. حدود ۱۶ درصد از کودکان جهان، عمدتا در آفریقای سیاه و جنوب آسیا، در سال ۲۰۱۰ از کمبود وزن رنج می‌بردند. اما بیست سال قبل از آن این رقم ۲۴ درصد بود. در تحقیق انجام شده توسط بری پاپکین از کارولینای شمالی در ۳۶ کشور در حال توسعه، بر مبنای آمار سال ۱۹۹۲ تا سال ۲۰۰۰، مشخص شد در اکثر این کشورها تعداد زنان دارای اضافه وزن از زنان دارای کمبود وزن بیشتر است.

شفاف‌ترین توضیح برای این پدیده فوق‌العاده مدرن از سوی پزشکی که در قرن پنجم پیش از میلاد زندگی می‌کرده ارائه شده است. بقراط می‌نویسد: «به عنوان یک قاعده کلی مزاج و روحیات افراد از جوهر سرزمینی که در آن زندگی می‌کنند، پیروی می‌کند.» زنان و مردان در همه سنین و از همه فرهنگ‌ها طی چند دهه گذشته شکم‌پرستی و تن‌پروری را به امساک و کار سخت ترجیح نداده‌اند؛ بلکه محیط پیرامون آنها به طور چشمگیری دگرگون شده و همراه با آن رفتار آنان نیز تغییر کرده است.

اغلب این تغییرات به دلیل رشد اقتصادی بوده است. افزایش شاخص توده بدنی در راستای رشد تولید ناخالص داخلی به سالانه ۵ هزار دلار به ازای هر نفر است، بعد از این مقدار این ارتباط پایان می‌یابد. ثروت بیشتر به این معنی است که دوچرخه جای خود را به موتورسیکلت و خودرو می‌دهد و کار در مزرعه به نشستن پشت میز تبدیل می‌شود. در کشورهای ثروتمند سهم جمعیتی که فعالیت بدنی ناکافی دارند بیش از دو برابر کشورهای فقیر است.

بوید سوینبرن از دانشگاه دیکین در ملبورن می‌گوید: اساسا رژیم غذایی تغییر کرده است. خانواده‌ها از نظر مالی توانایی خوردن همه نوع مواد غذایی به ویژه غذاهای دارای چربی و شکر بالا را دارند. مادران زمان بیشتری را در محل کار می‌گذرانند و زمان کمتری را صرف آشپزی می‌کنند. شرکت‌های تولیدکننده مواد غذایی عرضه محصولات خود را شدت بخشیده‌اند. ریچارد رانگهام از دانشگاه‌ هاروارد می‌گوید: مواد غذایی فرآوری شده به افزایش نرخ چاقی کمک کرده‌اند. تجزیه غذاهای سبک انرژی کمتری نیاز دارد و حبوبات کاملا آسیاب شده کامل‌تر هضم می‌شود، بنابراین بدن کالری بیشتری جذب می‌کند.

این تغییرات جهانی تحت تاثیر عوامل محلی قرار گرفته‌اند و در نتیجه در مناطق مختلف مشکلات متفاوتی ایجاد کرده‌‌اند. برخلاف انتظار، در برخی کشورها سوء‌‌تغذیه به نرخ بالاتر چاقی منجر شده است. مادران دچار سوء‌تغذیه کودکانی به دنیا می‌آورند که مستعد هستند به راحتی وزن اضافه کنند و این مساله کودکان را در کشورهای دارای رشد سریع آماده چاق شدن می‌کند.

در مکزیک، آب لوله‌کشی ناسالم و بازاریابی زیرکانه، این کشور را به بزرگ‌ترین مصرف‌کننده کوکاکولا در جهان تبدیل کرده است؛ به طوری که در سال ۲۰۱۱ هر بزرگسال به طور متوسط ۷۲۸ بطری کوکاکولا مصرف کرده است. در آمریکا معمولا کالری غذاهای کم‌ارزش (هله‌هوله) کمتر از غذاهای سالم است. پراکندگی مناطق حاشیه شهرها و دسترسی فراگیر به مواد غذایی، خودروها را به اتاق غذاخوری تبدیل کرده است. در خاورمیانه، رسم مهمانی دادن و مهمانی رفتن با ثروت ترکیب شده و پرخوری شبانه را به یک عادت بدل کرده است. در این منطقه هرگونه تمایل به ورزش کردن به دلیل گرمای هوا و محدودیت‌های فرهنگی از میان می‌رود. رستوران‌های فست‌فود در محله وانگ‌فوجینگ در پکن مملو از نوجوانان و کارمندان است. حتی غذاهای خانگی چینی بیش از گذشته حاوی گوشت و روغن است و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های مهربان نوه‌های خود را با خوراکی بمباران می‌کنند.

روی‌هم رفته، این تغییرات مختلف موجب چاقی افراد بیشتر و بیشتری شده است. در بسیاری از فرهنگ‌ها بزرگی دور کمر مورد تایید است و نشانه‌ای از موفقیت به شمار می‌رود؛ اما چاقی هزینه دارد. چاقی بهره‌وری کارمندان را کاهش می‌دهد و در بلندمدت خطر ابتلا به بیماری‌های متعدد را افزایش می‌دهد. این بیماری‌ها عبارتند از دیابت، بیماری‌های قلبی، سکته مغزی و برخی سرطان‌ها. چاقی همچنین سلامت روانی را به خطر می‌اندازد. بر‌اساس تحقیق انجام شده در سال ۲۰۰۵ در آمریکا بیماری‌های مرتبط با چاقی یک پنجم کل هزینه‌های بهداشت و درمان را به خود اختصاص داده بودند.

بر اساس یک تحقیق گسترده جهانی در زمینه بهداشت که توسط کریستفر موری از دانشگاه واشنگتن انجام شده است، از سال ۱۹۹۰ تاکنون چاقی سریع‌تر از دیگر علت‌های بیماری رشد کرده است. در حال حاضر شاخص بالای توده بدنی سومین عامل اصلی بیماری در زنان است. همزمان مرگ و میر کودکان کاهش یافته و میانگین سن جمعیت جهان به سرعت افزایش یافته است. تغییر در اولویت‌های بهداشت عمومی نیز به این روند اضافه شده است. به طور فزاینده، نگرانی از مرگ زودهنگام کمتر از دهه‌ها زندگی با بیماری است.

واضح است که چاقی به مشکلی بزرگ تبدیل شده؛ برطرف کردن عوامل موثر در این پدیده دشوار و معکوس کردن آن نیازمند انتخاب‌های سخت است. اقدامات افراطی همچون ممنوع کردن هله‌هوله، نقض آزادی افراد برای خوردن خوراکی‌هایی است که دوست دارند. در عوض، برخی دولت‌ها شهروندانشان را به خوردن کمتر و ورزش بیشتر تشویق می‌کنند و شرکت‌های مواد غذایی، غذاهای سالم‌تری را ارائه می‌دهند.

در چند کشور نرخ چاقی درحال تعدیل است؛ اما تاکنون در بسیاری از کشورها دور کمر مردم همچنان در حال بزرگ شدن است. جیان هی و همکارانش در دانشگاه تولین برآورد کرده‌اند تا سال ۲۰۳۰ تعداد افراد دارای اضافه وزن و چاق در جهان دو برابر خواهد شد و به ۳/۳ میلیارد نفر خواهد رسید. این مساله برای افراد، دولت‌ها، کارفرمایان، شرکت‌های تولیدکننده مواد غذایی و داروسازان یک هشدار به شمار می‌رود.