من آقای بدبین نیستم

مترجم: محسن رنجبر

هفته گذشته، للی ویموث از نیوزویک مصاحبه‌ای را با نوریل روبینی اقتصاددان انجام داده است که بخشی از آن را در این‌جا می‌خوانیم. * شما اقتصاددانی هستید که به خاطر پیش‌بینی بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸، شناخته شده‌اید. به نظر شما، این روزها چه اتفاقی در حال وقوع در اقتصاد است؟

نکته‌ای که همه اقتصاددان‌ها به آن اذعان دارند، این است که اقتصادی که طی دو فصل اخیر ۶درصد سقوط داشته است، حال با شروع نیمه دوم سال، رشد مثبت را تجربه می‌کند. به عقیده من، نرخ رشد اقتصادی از منفی ۶درصد در شش ماهه گذشته به منفی دو درصد در پایان فصل چهارم خواهد رسید.

همچنین به نظر من طی سال آینده، نرخ رشد پایین خواهد بود و برخلاف این دیدگاه مشترک که گفته می‌شود این نرخ برابر با (مثبت) دو درصد خواهد بود، من عقیده دارم که نرخ رشد اقتصاد آمریکا، ۵/۰درصد خواهد بود. فکر می‌کنم که نرخ بیکاری امسال، به بالاتر از ۱۰درصد و سال آینده، به بیش از ۱۱درصد خواهد رسید.

لذا حتی اگر به لحاظ تکنیکی از رکود خارج شویم، باز هم شرایط به گونه‌ای خواهد بود که احساس کنیم در وضعیت رکودی قرار داریم.

کاملا موافقم که بهبودی در حال وقوع است، به این معنا که قرار نیست نرخ سقوط اقتصاد، به همان میزانی باشد که طی دو فصل اخیر مشاهده شد. اما همچنان بر این باورم که پایین‌ترین حد اقتصاد را در ابتدا یا اواسط سال آینده مشاهده خواهیم کرد. لذا دیدگاه‌های من، خشن‌تر از چیزی است که همه اقتصاد‌دان‌ها بر آن توافق دارند. فکر می‌کنم که اوضاع در تمام دنیا و به ویژه در اروپا و ژاپن، بسیار عادی است، تنها نکته این است که این کشورها در پایان سال آتی از بحران خارج خواهند شد.

*پس می‌توان شما را کماکان آقای بدبین نامید؟

نه، من آقای بدبین نیستم، بلکه آقای واقع‌گرا هستم و فکر نمی‌کنم که شرایط نهایتا به شبه‌بحران ختم شود. شش ماه قبل نگران شبه‌بحران L شکل بودم، اما امروزه پس از اقدامات سیاستی بسیار جسورانه‌ای که در آمریکا و کشورهای دیگر انجام شده است ... در وسط U قرار داریم.

* آیا فکر می‌کنید با ارائه بسته تحریکی از سوی دولت اوباما و تزریق پول توسط بن‌برنانکی، رییس فدرال رزرو به سیستم اقتصادی در مسیر درستی قرار گرفته‌ایم؟

بله، باید بر کار دولت اوباما صحه گذاشت. آن‌ها طی ۳۰روز پس از به قدرت رسیدن، برنامه محرک ۸۰۰میلیارد دلاری، برنامه‌ای جدید برای بررسی و رفع مشکل وام‌های مسکن و موارد ورشکستگی و همچنین برنامه‌ای بانکی ارائه کردند. این برنامه‌ها همان‌طور که تیموتی گیتنر، رییس خزانه‌داری، جزئیات آن را مطرح کرده، باعث شده که بازارها دوباره به سرعت ترقی پیدا کنند.

... البته تنها نیمی از این لیوانی که مشاهده می‌کنیم، پر است. چرا که دولت اوباما برای آن‌که برنامه‌هایش را به سرعت عملی کند، آن‌ها را با دقت و به طور کامل به اجرا در نیاورد. هر یک از این سه برنامه، نقایصی دارند. محرک مالی می‌توانست بار بیشتری به سمت جلو داشته باشد. همچنین نهایتا باید ارزش اسمی وام‌های رهنی را کاهش دهیم. علاوه بر آن، من فکر می‌کنم که برنامه PPIP (برنامه سرمایه‌گذاری عمومی - خصوصی) می‌تواند به بانک‌های ورشکسته کمک کند.

اما ... پس از انجام آزمایش‌های فشار مشخص شده که حتی برخی از بانک‌های بزرگ، آن‌قدر به مشکلات بنیادین دچار شده‌اند که نمی‌توان دارایی‌های مسموم آن‌ها را خرید.

باید مالکیت این گونه بانک‌ها را به صورت موقتی برعهده گرفت، آ‌ن‌ها را سروسامان داد و سپس، دوباره آن‌ها را به بخش خصوصی فروخت.

*یعنی باید این بانک‌ها را ملی کنیم؟

بله، اگر واژه ملی‌سازی را دوست ندارید، می‌توانید آن را برعهده گرفتن مالکیت بانک‌ها به طور موقتی نامید. هیچ کس، از این که دولت به طور دائمی مالکیت سیستم مالی را در اختیار بگیرد، حمایت نمی‌کند. اما شاید نیاز داشته باشیم که این کار را به صورت موقتی انجام دهیم.

* نظرتان راجع به کسری بودجه‌ای که دولت اوباما در حال ایجاد آن است، چیست؟

من در کوتاه‌مدت از این کار حمایت می‌کنم، زیرا در صورتی که این کسری‌های مالی به کار گرفته نمی‌شدند، رکود بسیار عمیق‌تر می‌شد. من فکر می‌کنم که باید تقاضا را در شرایطی تحریک کرده و افزایش دهیم که در آن، هر یک از اجزای تقاضای کل در حال کاهش شدید باشند. البته از طرف دیگر، کاملا موافقم که این کار، بدون هزینه نیست.

* چه چیزی سبب خواهد شد که چرخه رشد بعدی ایجاد گردد؟

پاسخ به این سوال سخت است، چرا که در دوره‌های رشد بالا در ۲۵سال گذشته در آمریکا، حباب دارایی و اعتبار به وجود آمده است. حباب املاک در دهه ۸۰، نهایتا به بحران (پس‌اندازها و وام‌دهی) منجر شد. پس از آن حباب تکنولوژی روی داد، که بحرانی دیگر را درپی آورد و به رکود منجر شد. در زمان فعلی نیز بحران کلی‌تر مسکن و اعتبار را شاهد هستیم، که مصیبت بزرگ‌تری را به وجود آورده است... باید سرمایه‌مان را به سمت کارهایی ببریم که از لحاظ رشد اجتماعی، بهره‌وری بیشتری داشته و باثبات‌تر باشند. این امر یک چالش خواهد بود و ممکن است که نرخ رشد بالقوه، به مقدار بسیار پایین‌تری نیز کاهش یابد.

* به نظر شما آیا در شرایط کنونی، بازار، وقوع بهبود اقتصادی را پیش‌بینی می‌کند یا اینکه با بازار خرس (بازاری با قیمت‌های کاهنده) روبه‌رو هستیم؟

کاملا معتقدم که با شرایط بازار خرس روبه‌رو هستیم ... بازار خرس را قبلا هم مشاهده کرده‌ایم. درست است که با گذشت زمان، این امکان وجود دارد شرایطی که نزدیک به آن هستیم حضیض واقعی باشد... با رسیدن به حضیض به شرایط سلامت بازار نزدیک‌تر می‌شویم. به سطحی از بازار می‌رسیم که عمیقا و به یک سال پیش به چنین شرایطی نزدیک‌ نبودیم، اما امروز به این نقطه نزدیک‌تر شده‌ایم.

* آیا از این نگران نیستید که چین دیگر اوراق قرضه آمریکا را نگه ندارد؟

چین در کوتاه‌مدت، هیچ گزینه‌ای غیر از این‌ پیش‌رو ندارد که ذخایر دلاری خود را افزایش دهد. دلیل این امر، آن است که اگر این کار را انجام ندهند، ارزش پولشان به شدت افزایش خواهد یافت و این درحالی است که میزان صادرات این کشور، روبه کاهش است. چین نمی‌تواند از پس افزایش بیشتر ارزش پول خود برآید و با توجه به حساب‌های سرمایه‌ای و جاری خود، برای آن‌که از این افزایش جلوگیری کند، باید تنها در حال حاضر، ۳۰۰ یا ۴۰۰میلیارد دلار دیگر از این ذخایر را بخرد.

در ماه اخیر، پس از آن‌که چین نگرانی‌ها و مقاصد خود را بیان کرد، تعداد بسیار زیادی از ابتکارات جدید را مشاهده کرده‌ام، که حاکی از آن است که این کشور به دنبال تبدیل یوان، به یکی از واحدهای پول بین‌المللی و واحدی برای ذخیره است. آن‌ها به دنبال این هستند که منطقه یوان را در آسیا به وجود آورند. چینی‌ها تلاش می‌کنند که مبادلات درون آسیا، با استفاده از یوان صورت پذیرد. آن‌ها در حال برداشتن گام‌هایی هستند که باعث خواهد شد واحد پولشان، به یک واحد پول بین‌المللی تبدیل گردد.

* آیا آن‌ها طی زمان از دلار دور خواهند شد؟

بله، آن‌ها به آهستگی این کار را صورت خواهند داد. آن‌ها برای این‌که استفاده از دلار را کنار بگذارند، باید ابتدا واحد پول خودشان را به عنوان یک واحد پول بین‌المللی تثبیت کنند. این امر، سال‌ها به طول خواهد انجامید. اما آن‌ها طی ماه گذشته، اقداماتی بیش از ۱۰سال اخیر را انجام داده‌اند.

منبع: نیوزویک