ضعیف برنده؛ قوی بازنده

پیتر کِی یو

مترجم: متین پدرام

در مسابقات جهانی سال ۲۰۰۲ سرانجام تیم بسکتبال ایالات متحده آمریکا بعد از کسب ۵۸ پیروزی طی۱۰ سال که مرهون ستارگان ان‌بی‌ای بود، شکست خورد. تیم آمریکا از آرژانتین و یوگسلاوی، تیم‌هایی که بازیکنانشان حتی نمی‌توانستند با توجه به استانداردهای ان‌بی‌ای به لیگ بسکتبال آمریکا راه یابند، شکست خورد. این دو تیم کار گروهی را به نمایش گذاشتند و هیچ کار خارق‌العاده‌ای را صورت ندادند. پیش از پایان تورنمنت، تیم آمریکا از اسپانیا نیز شکست خورد که این شکست‌ها در روحیه‌ بازیکنان تاثیر منفی گذاشت. صرف‌نظر از همه این باخت‌ها تیم آمریکا پایان بدی هم داشت و به جایگاه ششم جهان دست یافت.

توجیه شکست آمریکا بسیار مشکل است. زیرا این مسابقات نه مانند بازی فینال آمریکا و روسیه در ۱۹۷۲ المپیک مونیخ، سیاسی بود و نه مانند سال ۱۹۹۸ بازیکنان ان‌بی‌ای اعتصاب کرده بودند. همچنین بازیکنان تیم آمریکا حتی نمی‌توانند ادعا کنند که تیم برنده، میزبان مسابقات بوده است، زیرا مسابقات در ایندیاناپلیس (قلب امپراتوری بسکتبال آمریکا) برگزار شد. البته برخی از بازیکنان تیم مثل شکیل انیل، کوب برایانت، تیم دونچان، کوین گارنت، جیسون کید و آلن ایورسن در این مسابقات بازی نکردند و این درست است که بازیکنان تیم به اندازه کافی آماده نبودند (فقط دو بازی دوستانه پیش از تورنمنت برگزار شده بود)، اما مقایسه تیم رویایی ۱۹۹۲ که هر تیمی را با متوسط ۸/۴۳ امتیاز اختلاف و با همین آمادگی مغلوب می‌کرد، نشان می‌دهد که فاصله بین تیم آمریکا و تیم‌های جهانی در حال کاهش است و تیم آمریکا فاقد آمادگی است.

این شکست‌ها می‌توانند درس‌های مهمی را به ما بیاموزند که محدود به بسکتبال نمی‌شود، بلکه این شکست‌ها بر حقوق مالکیت فکری و تجارت بین‌الملل نیز تاثیر می‌گذارد. مهم‌ترین تاثیرات این شکست‌ها بر تیم بسکتبال آمریکا، حقوق مالکیت فکری و تجارت بین‌الملل از این قرارند:

قواعد

جهانی شدن متفاوت از آمریکایی شدن است. سیاستمداران گاهی اوقات ترجیحات سیاست ملی را با هنجارهای بین‌المللی اشتباه می‌گیرند. این واقعیت که بازی بسکتبال از ایالات متحده آغاز شد، به این معنا نیست که جامعه بین‌المللی بدون چون و چرا از قواعد آمریکایی پیروی خواهد کرد. بدون تردید فیبا تغییراتی را برای هماهنگی بازی‌های جهانی با ان‌بی‌ای اعمال کرد، اما اصلاحاتی نیز برخلاف قواعد ان‌بی‌ای انجام داد. برای نمونه فیبا اصلاحاتی برای تسریع بازی انجام داده است. طبق قواعد جدید، بازی بین‌المللی دیگر دو نیمه ۲۰ دقیقه‌ای نخواهد بود، بلکه به ۴ کوارتر ۱۰ دقیقه‌ای تقسیم می‌شود. به علاوه مالکیت توپ از ۳۰ به ۲۴ ثانیه کاهش یافت و تنها یک پرتاب آزاد به جای ۲ پرتاب آزاد برای هر خطای فنی در نظر گرفته شده است. این تغییرات مسلما محدودیت‌هایی برای صادرات قواعد بسکتبال آمریکایی است.

جهانی‌شدن خیابانی دوطرفه است. زمانی که ان‌بی‌ای به طور فعال در حال صادرات مفاهیم و روش بازی به کشورهای دیگر است، ناچار است برخی از جنبه‌های بین‌المللی بسکتبال را نیز وارد کشور کند. بسیاری از قواعد بین‌المللی بسکتبال متفاوت از قواعد ان‌بی‌ای است. برای نمونه بازی بین‌المللی فقط از دو داور تشکیل می‌شود، اما در ان‌بی‌ای سه داور وجود دارد. بازی بین‌المللی تنها اجازه ۵ خطا اعم از فنی و شخصی را می‌دهد، اما در ان‌بی‌ای تعداد خطاهای شخصی مهم است و خطاهای فنی را به حساب نمی‌آورند.۱ با توجه به این تفاوت‌ها بازیکنان آمریکایی توسط قواعد بین‌المللی سردرگم خواهند شد. این در حالی است که بازیکنان خارجی با این قواعد آشنایی بیشتری دارند.

حقوق مالکیت فکری نیز در کشورهای مختلف به دلایل درآمد سرانه، ساختارهای اقتصادی، توانایی‌های فنی، نظام‌های سیاسی و رسوم فرهنگی متفاوت است. به نظر می‌‌رسد جهانی شدن قواعد تجارت بین‌الملل و مالکیت فکری مستلزم اثبات کارآیی آن برای همه کشورهای جهان است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه تمایلی ندارند از رژیم‌های مالکیت فکری غربی الگوبرداری کنند. زیرا رژیم‌های غربی با سیاست‌های اقتصادی آنها در تناقض است. یک رژیم جدید ممکن است روابط نهادینه‌شده تجاری را مورد تهدید و دولت و قانونگذار را در شرایط پرریسکی قرار دهد. به علاوه آنچنان که بسیاری از مفسرین بیان می‌کنند، رژیم مالکیت فکری غربی الزاما متشکل از ارزش‌های جهانی نیست. به عبارت دیگر رژیم غربی به این دلیل جهانی می‌شود که توسط اقتصادی قوی و ارتشی مدرن پشتیبانی می‌شود!

از نظر کشورهای در حال توسعه نظام غربی به صورت ناعادلانه‌ای به نفع کشورهای توسعه‌یافته است. این در حالی است که کمک به دانش و فرهنگ جهانی باید یکی از اهداف حقوق مالکیت فکری باشد. به نظر می‌رسد توجه به نگرانی‌های کشورهای در حال توسعه، رژیم بسیار متعادلی را بنا می‌کند که حمایت بهتری را برای رسوم و اعتقادات قدیمی، دانش سنتی، منابع طبیعی و اختراعات فراهم می‌آورد.

مقامات رسمی

بسکتبال فقط یک بازی است و ما به عنوان مخاطب می‌توانیم از داوران آنچنانکه می‌‌خواهیم، انتقاد کنیم. همانطور که کارشناسان پس از انجام مسابقات به تفسیر آن می‌پردازند. با وجود این، اگر تیم ایالات متحده آمریکا بخواهد به افتخار و شکوه پیشین خود بازگردد، نه فقط بازیکنانش باید با قواعد جهانی آشنا شوند، بلکه آنها باید تفاسیر متفاوت از این قواعد را نیز بدانند. دیوید استرن این نیاز را به سرعت درک و پیشنهاد کرد بازیکنان تیم آمریکا بهتر است بیشتر تمرین کنند و بازی‌های دوستانه زیادی نیز با حضور داوران فیبا برگزار شود.

به صورت مشابه، قضات خارجی نیز تمایل دارند قوانین را به طور متفاوتی تفسیر کنند. همچنین قوانینی که در کشورهای مختلف وجود دارد، نشات گرفته از شرایط بازار ملی، مفاهیم اجتماعی و رویه‌های محلی است. نظام حقوقی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. تطبیق با این نظام‌ها گاهی مشکل است، به ویژه در کشورهایی که فاقد نظام قانونی پیشرفته هستند یا برای قواعد حقوقی احترام اندکی قائلند. برای نمونه در چین به دلایل استقلال اندک قوه قضائیه، در هم آمیختن روابط بین دادگاه‌ها و حزب کمونیست و احتمال پرداخت رشوه، رویه‌ دادگاه‌ها چندان شفاف نیست. در نهایت حتی اگر تجار با حقوق خارجی وفق پیدا کنند، اقدامات قانونی گاهی ممکن است به رویدادهای پیش‌بینی‌ناپذیری منتج شود. بنابراین در گام نخست باید با قوانین کشورهای دیگر آشنایی پیدا کرد و به تدریج گام‌هایی برای اصلاح این قوانین با توجه به همه جوانب برداشت.

رقابت

موفقیت آمریکا در صدور ایده‌ها و مفاهیم‌اش، کشور را در دور باطلی قرار می‌دهد. یک کشور زمانی در صدور ایده‌ها و مفاهیم‌اش موفق می‌شود که کشورهای دیگر آنها را بپذیرند، اما این صادرات ممکن است رقابت‌پذیری کشورهای واردکننده را بالا ببرد. به این ترتیب کشورهای واردکننده ممکن است برای توسعه ایده‌های خود توانا شوند و با آمریکا به رقابت بپردازند و خودشان استانداردهای بین‌المللی یا مراکز عمده فروش کالا تاسیس کنند.

زمانی که فیبا نخستین بار جواز ورود بازیکنان حرفه‌ای به المپیک را صادر کرد، بسیاری متعجب شدند. منتقدان به اختلاف زیاد امتیاز میان تیم آمریکا و سایر تیم‌ها اشاره می‌کردند. اما رفته‌رفته شکاف بین بسکتبال آمریکا و جهان کاهش یافت و همه از تصمیم فیبا حمایت کردند. امروز ان‌بی‌ای بازیکنان خوبی از سطح دنیا دارد (ولاد دیواک و پجا استوجاکوویک از کشور یوگسلاوی، پوگاسول از اسپانیا، اندره کریلنکو از روسیه، استیو نش از کانادا، دیرک نوویزکی از آلمان، تونی پارکر از فرانسه و هدو ترک اوغلو از کشور ترکیه نمونه‌هایی از این بازیکنان هستند). این بازیکنان افراد ناشناخته‌ای نیستند، بلکه ستارگانی‌اند که برای تیم‌های ان‌بی‌ای شروع به بازی کردند و سه تن از آنها به نمایندگی از لیگ عنوان بهترین بازیکن را در ۲۰۰۲ به دست آوردند.

در گذشته کشورهای در حال توسعه در پذیرش مالکیت فکری مردد بودند و آن را مانند یک شیء انتفاعی می‌دانستند که کشورهای در حال توسعه را از منابع کمیاب خالی می‌کند و مانع از رشد اقتصادی آنها می‌شود. زیرا تمرکز بر مالکیت فکری به نفع بنگاه‌هایی است که بنیان آنها در کشورهای توسعه‌یافته است. امروزه بسیاری از رهبران، تاثیر مثبت مالکیت فکری را بر سرمایه‌گذاری خارجی، مالیات، ایجاد اشتغال و انتقال فناوری به رسمیت شناخته‌اند. اگر این کشورها به توسعه نظام حقوق مالکیت فکری ادامه بدهند، آنها ممکن است عقب‌ماندگی خود را جبران کنند یا حتی می‌توانند با جهان توسعه‌یافته به رقابت بپردازند. این در حالی است که توسعه قوانین مالکیت فکری ممکن است به کاهش رقابت‌پذیری محصولات آمریکایی و بزرگ‌تر شدن کسری موازنه تجاری این کشور منجر شود.

دید جهانی

شکست‌های اخیر تیم بسکتبال ایالات متحده آمریکا نیاز به داشتن یک دید جهانی و اهمیت فهم متقابل را اثبات کرده است. در گذشته ایالات متحده آمریکا می‌توانست به آسانی بهترین بازیکنانش را انتخاب و در تورنمنت‌های بین‌المللی پیروز شود. اما امروزه بازیکنان ایالات متحده آمریکا دیگر نمی‌توانند از توانایی مطلق، هوش و استعداد غریزی برای شکست حریفان استفاده کنند.

به عبارت دیگر، ایالات متحده آمریکا نمی‌تواند به سیاست یکجانبه خود در سطح جهانی ادامه دهد. برای نمونه برخی از کشورهای کمتر توسعه‌یافته رویکرد رادیکالی را در بخش صنعت و تجارت اتخاذ کردند. آنها بر این باور بودند که نظام تجارت جهانی به نفع کشورهای صنعتی است. به این ترتیب بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی پرداخت وام‌های کلان به صنایع داخلی خود را در دستور کار قرار دادند. در این بین، چین رویکرد افراطی در پیش گرفت و «جنبش بزرگ»۲ را به راه انداخت. این جنبش چین را از اقتصاد جهانی به کلی دور کرد. نتیجه این سیاست‌ها چین را به معدن کالاهای بی‌کیفیت، فناوری محدود و سرمایه اندک مبدل کرد.

جمع‌بندی

با افزایش جهانی شدن و تاسیس سازمان تجارت جهانی، کنترل دولت‌ها بر پذیرش و اجرای قوانین مالکیت فکری به طور فزاینده کاهش پیدا کرده است. در واقع قانونگذاری بین‌المللی در حال جایگزینی خود به عنوان یک روش قانونگذاری است. با توجه به جهانی شدن بسکتبال و اصلاح برخی از قواعد ان‌بی‌ای به نظر می‌رسد با کمک یک فرآیند جهانی، دولت‌ها نیز می‌توانند یک نظام بین‌المللی مالکیت فکری را طراحی کنند که دربرگیرنده منافع، تاریخ، فرهنگ‌ها و رسوم متنوع باشد.

پاورقی:

۱- در ان‌بی‌ای خطاهای فنی فقط منجر به جریمه‌های نقدی می‌شود.

۲- Great leap movement