تقویت تعزیه با هزینه شخصی
چالز جیمز ویلس در دوره ناصرالدین شاه به استخدام اداره تلگرافخانه انگلیس در آمد و راهی ایران شد. او طبیب نیز بود. ویلس بعد از ۱۵ سال اقامت در ایران در سال ۱۸۸۱م به اروپا برگشت. ویلس زمانی که ظلالسلطان حاکم اصفهان بود به این شهر آمده و توصیفات زیر را از تکیه مسعودیه ارائه میدهد. کتاب او یکی از بهترین آثار در حوزه تاریخ اجتماعی ایران است در دوره قاجار است.
«علاوه بر روضهخوانی زیاد، بعضی از حکام ولایات معظمه ایران محض احترام و تقویت تعزیهداری و عزاداری شهدا، مبلغ کثیری از جیب خود خرج کرده و مجلس تعزیهخوانی بسیار خوبی فراهم میآورند و از آن قبیل حکام یکی شاهزاده ظلالسلطان است که یک هفته قبل از ورود ماه محرمالحرام، یک فوج از سربازهای آنجا را مامور میکند که در جلوی عمارت چادر بسیار بزرگی از برای حفظ تعزیهخوانان از هوای مخالف و شعاع آفتاب بر پا نمایند.
چالز جیمز ویلس در دوره ناصرالدین شاه به استخدام اداره تلگرافخانه انگلیس در آمد و راهی ایران شد. او طبیب نیز بود. ویلس بعد از ۱۵ سال اقامت در ایران در سال ۱۸۸۱م به اروپا برگشت. ویلس زمانی که ظلالسلطان حاکم اصفهان بود به این شهر آمده و توصیفات زیر را از تکیه مسعودیه ارائه میدهد.کتاب او یکی از بهترین آثار در حوزه تاریخ اجتماعی ایران است در دوره قاجار است.
«علاوه بر روضهخوانی زیاد، بعضی از حکام ولایات معظمه ایران محض احترام و تقویت تعزیهداری و عزاداری شهدا، مبلغ کثیری از جیب خود خرج کرده و مجلس تعزیهخوانی بسیار خوبی فراهم میآورند و از آن قبیل حکام یکی شاهزاده ظلالسلطان است که یک هفته قبل از ورود ماه محرمالحرام، یک فوج از سربازهای آنجا را مامور میکند که در جلوی عمارت چادر بسیار بزرگی از برای حفظ تعزیهخوانان از هوای مخالف و شعاع آفتاب بر پا نمایند. در زیر آن چادر سه دیرک میخورد که طول هر یک از آنها به اندازه هفتاد ذرع میشود...
سه طرف این چادر را برای دخول هوا به واسطه دیرکهای کوچک بلند میکنند؛ ولی در طرف چهارم آن دیوار عمارت حضرت والا واقع شده است. پنجرههای آن دیوار تماما به طرف سکوی آن مجلس تعزیه خوانی نگاه میکنند و گویا چند طاقنما در طول آن دیوار ساخته شده است، مجلس تعزیهخوانی عبارت از یک سکوی بزرگی است که از سطح زمین به اندازه شش ذرع بلندتر ساخته شده و روی آن سکو را با قالیهای قیمتی فرش کردهاند. در یکی از زوایای سکوی مزبور یک منبری گذارده شده که ارتفاع آن به اندازه ده ذرع میشود.
در اطراف سکوی تعزیه خوانی یک محوطه بسیار وسیعی برای گردش شبیهخوانها جدا کردهاند. روزها دو مرتبه مجلس تعزیهخوانی در وقت صبح و دیگری طرف عصر منعقد میشود و هر کدام از آنها به قدر دو ساعت طول میکشد.»
منبع: تاریخ اجتماعی ایران، چالز جیمز ویلس، ترجمه سیدعبدالله، به کوشش جمشید دودانگه و مهرداد نیکنام، تهران، نشر طلوع، ص 266.
ارسال نظر