تصویر خاندان زندیه در سفرنامه ویلیام فرانکلین
کریمخان فرمانروای آزاداندیش
گروه تاریخ و اقتصاد: ویلیام فرانکلین، افسر انگلیسی وابسته به رژیم بنگال در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۷۸۶ از بمبئی حرکت کرده و در تاریخ ۲۹ مارس ۱۷۸۷ وارد شیراز شده و مدت هشت ماه برای جمعآوری اطلاعات مربوط به ایران در شیراز اقامت داشته است.
وی سفرنامه خود را با عنوان Observation Madeon a Tour Bengal To Persia Years ۱۷۸۶- ۷ نوشته است. این سفرنامه ابتدا در سال ۱۷۹۰ در لندن و سپس در۱۹۷۶ تجدید چاپ شده است. امیری در کتاب ۱۰ سفرنامه، بخشهایی از آن را ترجمه کرده است که اطلاعات بسیاری از دربار خاندان زندیه به خواننده میدهد.
گروه تاریخ و اقتصاد: ویلیام فرانکلین، افسر انگلیسی وابسته به رژیم بنگال در تاریخ ۲۷ فوریه ۱۷۸۶ از بمبئی حرکت کرده و در تاریخ ۲۹ مارس ۱۷۸۷ وارد شیراز شده و مدت هشت ماه برای جمعآوری اطلاعات مربوط به ایران در شیراز اقامت داشته است.
وی سفرنامه خود را با عنوان Observation Madeon a Tour Bengal To Persia Years ۱۷۸۶- ۷ نوشته است. این سفرنامه ابتدا در سال ۱۷۹۰ در لندن و سپس در۱۹۷۶ تجدید چاپ شده است. امیری در کتاب ۱۰ سفرنامه، بخشهایی از آن را ترجمه کرده است که اطلاعات بسیاری از دربار خاندان زندیه به خواننده میدهد.
ملاقات با جعفرخان زند* (1787)
در تاریخ هجدهم ژوئیه ۱۷۸۷ به اتفاق آقای جونز (سر- هارفورد جونز بریج سفیر بعدی انگلیس در ایران. م) دبیر دوم کنسولگری انگلیس در بصره برای باریابی به قرارگاه جعفرخان زند رفتیم.
کمی پس از ساعت ۱۰ صبح به چادر محمد حسین وزیر راهنمایی شدیم و در آنجا به شیوه ایرانیها با قلیان و قهوه از ما پذیرایی کردند. چادر میرزا محمد حسین بسیار زیبا و مستطیل شکل و جلو آن کاملا باز بود. آستر چادربا یک نوع چیت بسیار قشنگ تودوزی شده و کف آن نیز با اقسام قالیهای نفیس ایرانی و نمدهای کاریز مفروش شده بود، معمولا در ایران مخده یا بالش در مجالس عمومی مورد استفاده قرار نمیگیرد ولی گهگاهی در محافل خصوصی به کار گرفته میشود.
در حدود نیم یا یک ساعت بعد از ظهر یک نفر افسر به ما اطلاع داد که خان آماده است تا ما را به حضور بپذیرد. بلافاصله به دنبال او به راه افتادیم، چادر خان در فاصله سی یاردی چادر وزیر قرار داشت و پس از ورود به استراحتگاه خان آن افسر ما را ترک گفت و صاحبمنصب دیگری جای او را گرفت و ما را به چادر خان راهنمایی کرد.
در همین موقع به فراشان و محافظان که چادر را در محاصره خود داشتند دستور داده شد تا لبههای چادر را از چپ و راست بالا زدند، در اینجا ما توانستیم هیات خان زند را بهطور وضوح مشاهده کنیم. به مجردی که اطراف چادر را بالا زدند افسر راهنما اشاره کرد که وارد شویم، ما طبق آدابورسوم انگلستان کلاه از سر برداشتیم و در برابر خان تعظیم کردیم...
جعفر خان با تکان دادن سر به کرنش ما پاسخ گفت و سپس از بیرون به سمت درب عقبی چادر پیش رفتیم و در مدخل چادر بار دیگر سر فرود آوردیم و خان برای دومینبار با سر اشاره کرد که بنشینیم و ما در فاصله چهار یاردی، یعنی در جایی که آقای جونز در ملاقاتهای قبلی مینشست، بر زمین نشستیم. خان خوشحال و سرحال بهنظر میرسید. او در رابطه با اوضاع اروپا و انگلستان و آدابورسوم آنها پرسشهایی کرد و آقای جونز به سوالاتش پاسخ گفت و سپس خان به ما اطمینان داد که امنیت ما را در شیراز تامین خواهد کرد و به منشی خود دستور داد تا به همین منظور برای ما «فرمانی»صادر کند و پس از اینکه مدتی تقریبا طولانی در حضور خان بودیم اجازه مرخصی یافتیم و با همان تشریفات قبلی از چادر خارج شدیم.
کریمخان یکی از سرداران مورد توجه نادرشاه بود و هنگام مرگش در شیراز و استانهای جنوبی اقامت داشت که پس از یک کشمکش و جنگ و ستیز با رقیبانش سرانجام فرمانروایی کشور ایران را به خود اختصاص داد. کریمخان بهعنوان نایبالسلطنه در حدود سی سال قدرت را در دست داشت و تحت عنوان «وکیل» یا نایبالسلطنه بر ایران فرمانروایی میکرد و هیچگاه عنوان شاهی را قبول نکرد و شیراز را مقر حکمرانی خود قرار داد و کمکهای شایان و بیدریغی از مردم شیراز و اهالی جنوب دریافت کرد و سرانجام در سال ۱۷۷۹ در میان اندوه و تاثر عمومی در حالی که به او به دیده افتخارایران نگاه میکردند، درگذشت. وی سپس خصوصیات اخلاقی کریمخان، اقدامات عمرانی او در شیراز، آرایش نظامی ارتش زندیه، تبحر نظامی کریمخان زند، توجه ویژه او نسبت به نیازمندان و فقرا و... را به خوبی و مفصل تشریح میکند:
«در قلمرو فرمانرواییاش او بزرگوار و آزاداندیش بود. در خلال زمامداریاش چندین ساختمان به منظور ایجاد تاسیسات صنعتی جهت اشتغال به کار بیکاران و محرومین ایجاد کرد. این روش نمونههایی از رفتار و حسن سلوک پادشاهان متمدن و پیشرفته جهان را بهخاطر میآورد. او حتی نسبت به کسانی که چندبار به جانش سوءقصد کردند عفو و اغماض نشان داد و با اینکه دوستان و درباریانش به شدت طالب مجازات آنها بودند، نرمی و ملایمت نشان میداد... نوشتن را نمیدانست ولی رفتار بشردوستانه او که مقامش را به حد رفیعی رسانیده بود، کمبود بیسوادیاش را جبران میکرد. او صنعتکاران و هنرمندان را تشویق میکرد و در زیر چتر حمایت خود قرار میداد...
همانطوری که قبلا گفتیم او چندین مسجد بزرگ در کنار کاخ سلطنتی احداث کرد و مبلغی گزاف نیز بابت مخارج خدمه و تعمیرات این چنین تاسیساتی وقف کرد. او همچنین در طول زمامداریاش مانند یک پادشاه معتقد به اصول و مبانی مذهبی مبالغی وجه نقد برای مصارف اعانات و صدقات و امور خیریه اختصاص داد، او نسبت به خارجیان به خصوص اروپاییها بسیار مهربان بود و آنها همیشه از بذل و بخشش و منش کریمانهاش بهرهمند بودند. وی از مالاندوزی و طمعورزی تنفر داشت و تمام تجار و بازرگانان شیراز پذیرفتهاند که در طول زمامداری کریمخان دیناری به عنف از آنها گرفته نشده است... کریمخان از توسعه و گسترش تجارت و بازرگانی حمایت میکرد و از این طریق به افزایش ثروت و رفاه مردم کشورش کمک میکرد. او به علت ایجاد یک حکومت مستقل و نیرومند داخلی مورد احترام کشورهای خارجی بود...»
* جعفرخان فرمانروای زند طی سالهای 1199 - 1203 هـ ق
ارسال نظر