تولد جهانگرد تمام عیار

گروه تاریخ و اقتصاد: مارکوپولو، سیاح مشهور ایتالیایی ۱۵ سپتامبر سال ۱۲۵۶ میلادی در ونیز به دنیا آمد. او فرزند نیکلاس پولو تاجر بود که بیشتر با خاورمیانه در تجارت بود و از این راه به اعتبار و ثروت زیادی رسیده بود. پیش از تولد مارکو، نیکلاس و برادرش مافئو (پدر و عموی مارکو) به یک سفر تجاری رفته بودند.

در سال ۱۲۶۰ آن دو در قسطنطنیه ساکن بودند، هنگامی که توانستند پیش‌بینی کنند که قرار است وضعیت سیاسی تغییر کند بی‌درنگ تمام دارایی خود را تبدیل به پول و طلا کردند و از آن منطقه گریختند. برپایه کتاب سفرهای مارکوپولو، پدر و عموی مارکو از بیشتر منطقه‌های آسیا گذشته‌اند و با قوبلای‌خان، امپراتور مغول هم دیدار کرده‌اند. در سال ۱۲۶۹ پدر و عموی مارکو به ونیز باز می‌گردند و برای نخستین بار مارکو را از نزدیک می‌بینند. در ۱۲۷۱ مارکو، به‌همراه پدر و عمویش رهسپار سفر به آسیا می‌شوند و مجموعه‌ای از رویدادها را تجربه می‌کنند. این مجموعه رویداد در کتاب مارکو نوشته شده‌است. آنها پس از طی نزدیک به ۲۴ هزار کیلومتر (۱۵هزار مایل) در سال ۱۲۹۵ پس از ۲۴ سال، درحالی که مقدار زیادی پول و گنجینه همراه خود داشتند، دوباره به ونیز بازگشتند.

سفر مارکو در سرزمین‌هایی مانند فلسطین، ایران، ترکستان و سرانجام چین ادامه یافت و بازگشت وی نیز در سال ۶۹۲ ق/ ۱۲۹۲م از طریق سوماترا، جاوه، سیلان، سواحل هندوستان، ایران و بالاخره سواحل دریای سیاه، قسطنطنیه و سرانجام ونیز صورت گرفت. در سفرنامه مارکوپولو، صفحات بسیار کمی به ایران اختصاص دارد، اما همین توصیف مختصر وی از ایران، نکات بسیاری از حیات اجتماعی ایران را روشن می‌کند. ترجمه فارسی سفرنامه مارکوپولو ورود مارکو به ایران را در بندهای ۳۰ الی ۴۴، در آغاز سفر وی بیان می‌کند که جمعا ۱۳ صفحه را دربرمی‌گیرد و در ایام بازگشت به وطن مارکو از طریق بندر هرمز به ایران وارد می‌شود که شرح آن در بند ۱۹۹ آمده است.

شهر توریز (تبریز) اولین شهر بزرگ منطقه است که مارکوپولو از آن دیدن می‌کند. مارکو شهر تبریز را به نام قدیمی و مصطلح آن روز «توریز» می‌خواند. او شهر تبریز را ناحیه‌ای از عراق [عجم] (عراق عجم = ناحیه‌ای در ایران قدیم) می‌پندارد که دارای قلاع بزرگ و مرکز تجارت و هنر در آن منطقه است.

روشن است که این تصور مارکو از تبریز صحیح نیست و شهر تبریز که در حوالی آن کوه‌های متعدد قرار گرفته و به‌عنوان دروازه ایران شاهد بسیاری از حوادث تاریخی و زدوخوردهای مرزی ایران با همسایگان شمالی و غربی بوده است، جزئی از عراق عجم به شمار نمی‌آید. ابن‌حوقل، سیاح و جغرافی‌دان عرب که سفر خود را در سال ۳۲۱ق/ ۹۴۱م آغاز کرد، در سفرنامه‌اش، تبریز را ناحیه‌ای از آذربایجان می‌داند و حاصلخیزی منطقه و باغ‌های میوه و طبع لطیف مردم آنجا را ستوده است.

شهر تبریز که در زمان غازان خان (۷۰۳- ۶۹۵ق/ ۱۳۰۴ - ۱۲۹۵م) از سلسله ایلخانی،‌ در سال ۶۹۴ق/ ۱۲۹۵م به جای مراغه، رسما پایتخت ایران شد، قبلا در زمان حکومت آباقاخان (۶۸۰ -۶۶۳ق/ ۱۲۸۱-۱۲۶۵م)، یعنی چند سال قبل از ورود ماکوپولو به آنجا، مقر اصلی ایلخانان محسوب می‌شد زمانی که مارکو در سر راه خود به ایران از تبریز بازدید می‌کرد، چند سال از سقوط بغداد به دست هلاکوخان (۶۶۳- ۶۵۳ ق/ ۱۲۶۵- ۱۲۵۶م)، در سال ۶۵۶ق/ ۱۲۵۸م گذشته بود و تبریز از نظر موقعیت در واقع نقش مهمی به جای شهر از رونق افتاده بغداد ایفا می‌کرد، به‌ویژه که جاده تجارتی بصره به هندوستان در این ایام از تبریز می‌گذشت و برای تبریز که در حقیقت پلی بین شهر قسطنطنیه و هندوستان شده بود، شهرتی به بار می‌آورد. شاید به همین علت است که مارکوپولو شهر تبریز را «معتبرترین و شریف‌ترین» شهرها می‌داند.

همچنین یادآور می‌شود که «شهر موقعیتی عالی دارد» و کالاهای تجارتی بسیاری از «هندوستان، بغداد، ‌موصل، هرمز» و دیگر نواحی به آنجا وارد می‌شود، در چند سطر بعد آمده است.. «همچنین تجار ممالک دور‌دست برای خرید و تجارت و انجام معامله‌های کلان سنگ‌های قیمتی و بسیار گرانبهایی که به‌وفور یافت می‌شوند، نیز به اینجا می‌آیند.» دادوستد در تبریز در ایام دیدار مارکوپولو بسیار رونق داشت و مرکز شهر - جایی که «مسلمانان که مردم اصلی شهر» را تشکیل می‌دادند و در «داخل شهر زندگی می‌کردند» اقامت داشتند، محل واقعی این دادوستد بود و نبض بازار تبریز را در دست داشت.

این موقعیت تبریز در امور بازرگانی نه فقط در قرن هفتم هجری قمری/ سیزدهم میلادی، بلکه تا به امروز نیز حفظ شده است. در آن ایام، تبریز مرکز دادوستد انواع ادویه، ابریشم گیلان و چین، سنگ‌های قیمتی مانند یاقوت، کهربا و اجناس طلا و نقره، پوست و ... بوده است.

منابع: ویکی‌پدیا - سخنرانی دکتر مریم میراحمدی در شب مارکوپولو که از سوی مجله بخارا در سال 1390 برگزار شده است.

تولد جهانگرد تمام عیار