نگاهی به نخستین سمینار بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران، ۱۳۴۱
سکونتگاههای برزخی
دکتر پارسا ارباب
محقق و مدرس شهرسازی
در میانه دهه ۱۳۴۰ هجری شمسی قرار داریم، در مقطعی که جمعیت تهران در بازهای ۳۵ ساله از ۱۳۱۰، با متوسط نرخ رشد بالغ بر ۷ درصد، به ۶ برابر خود یعنی ۶/ ۱ میلیون نفر در ۱۳۳۵ و ۷/ ۲میلیون نفر در ۱۳۴۵ افزایش مییابد. شهر تهران به علت اهمیت استثنایی خود، رشد قابل ملاحظه و در برخی موارد از لحاظ شهرسازی و اداره، گسترش نگرانکنندهای یافته است.
تهران در زمانی بسیار کوتاه، به طرز ناهماهنگی توسعه یافته است. این دگرگونی، نسنجیده و حتی بلامقدمه آغاز شد و تا جایی پیشرفت کرد که مسائل و مشکلاتی بزرگ را پدید آورد، ضعف و ناهماهنگی سازمانهای اداری را بیشتر ساخت و بهتزدگی خاصی را برای اولیای امور، در برخورد با این مسائل ایجاد کرد.
دکتر پارسا ارباب
محقق و مدرس شهرسازی
در میانه دهه ۱۳۴۰ هجری شمسی قرار داریم، در مقطعی که جمعیت تهران در بازهای ۳۵ ساله از ۱۳۱۰، با متوسط نرخ رشد بالغ بر ۷ درصد، به ۶ برابر خود یعنی ۶/ ۱ میلیون نفر در ۱۳۳۵ و ۷/ ۲میلیون نفر در ۱۳۴۵ افزایش مییابد. شهر تهران به علت اهمیت استثنایی خود، رشد قابل ملاحظه و در برخی موارد از لحاظ شهرسازی و اداره، گسترش نگرانکنندهای یافته است.
تهران در زمانی بسیار کوتاه، به طرز ناهماهنگی توسعه یافته است. این دگرگونی، نسنجیده و حتی بلامقدمه آغاز شد و تا جایی پیشرفت کرد که مسائل و مشکلاتی بزرگ را پدید آورد، ضعف و ناهماهنگی سازمانهای اداری را بیشتر ساخت و بهتزدگی خاصی را برای اولیای امور، در برخورد با این مسائل ایجاد کرد. در این زمان است که نخستین سمینار بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران در اردیبهشت ماه ۱۳۴۱ توسط موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی دانشگاه تهران برگزار میشود. موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، اولین کانون پژوهش اجتماعی در ایران است که در سال ۱۳۳۷ تاسیس و آغاز به کار کرد. این موسسه از هنگامی که بنیاد نهاده شد ضمن تربیت پژوهشگران متخصص، دست به یک سلسله مطالعات علمی و تحقیقی زده که به تدریج به نتیجه میرسند.
خصوصیت این مطالعات، بررسی مسائل و مشکلات از نظرگاه اجتماعی و مبتنی بر روش تحقیق علمی است. مطالعه و تحقیق درباره جامعهشناسی شهری یکی از موضوعات گوناگونی است که موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی به بررسی آن همت گماشته است، در این میان، ارزیابی مباحث مربوط به شهر تهران، بهطور کلی جنبه استثنایی و خاص دارد. شهر تهران بهعنوان پایتخت ایران، مرکز مهم امور مملکت و در میان شهرهای دیگر ایران از هر لحاظ واجد مقام و موقعیتی منحصر به فرد است. تهران برای محققان، زمینهای بسیار با ارزش و مسائل گوناگون آن قابل تدقیق و تحقیق عمیق است. از آن مهمتر اینکه فرصت مناسبی به پژوهشگران میدهد تا روشهای گوناگون معمول در علوم اجتماعی را در تحقیقات مختلف راجع به این مسائل به کار برند و نتایج را با یکدیگر بسنجند. به منظور آشنایی با افکار و آرای پیرامون مسائل شهر تهران، بحث و مذاکره بهعنوان مبنای کار تحقیق در قالب ۶ محور ذیل در سمینار مورد توجه قرار گرفت:
۱- مورفولوژی و عمران شهر: هر تغییر شکلی نیازمند شناسایی قبلی است، شهرسازی محتاج شناختن شهری است که در آن، طرحهای شهرسازی باید اجرا شود. علاوه بر این، با بررسی و پیشبینی توسعه شهر در مقاطع آتی، به نتایج علمی چندی میتوان رسید. تحلیل ساختار جمعیتی نیز امکان میدهد که برخی از عوامل رشد شهر و تحول نیازها در سالهای آینده، مورد شناسایی قرار گیرد. مطالعه، ناهماهنگیهایی را نشان میدهد که اکنون میان مورفولوژی شهر و نیازهای بیان شده یا نشده آن، وجود دارد. مقایسه تهران با شهرهای بزرگ دنیا، نشان میدهد که شهرسازی پایتخت ایران همان مراحلی را میگذراند که برخی از شهرهای اروپایی گذراندهاند و معلوم میدارد که شهرسازی تهران پدیدهای اتفاقی و تصادفی نبوده است. در شرایط موجود و با توجه به ملاحظات مذکور، نیاز ما یک شهرسازی معقول، آگاه و روشن است که باید دستگاههای اداری صلاحیتدار، به مورد اجرا گذارند. این شهرسازی محتاج انتخابهای مهم و نیازمند وسایل و ملزومات بسیار است.
2- عمران شهر و خدمات عمومی: نقشه فعلی شهر، یا نقشهای که طرح خواهد شد، دارای دو جنبه اساسی است. از یک طرف، ترکیبی خودبهخود و ناموزون یا دارای ترکیبی صحیح (در صورتی که نقشهای طرح شود) از تجهیزات و از طرف دیگر، رابطه یا رابطه درستی (در صورتی که نقشهای طرح شود) میان قسمتهای مختلف شهر است که هر یک، وظایفی مخصوص به خود دارند. در یک شهرسازی هماهنگ، مجموع تجهیزات باید در نقشه جامع، گنجانیده شود. هر یک از تجهیزات، مشکلات فنی و مالی ویژه خود را دارد و باید به نیازهای فعلی و آینده پاسخ دهد.
3- مسکن: مسکن از دو جنبه باید مورد توجه قرار گیرد، یکی زیبایی و عملکرد، دیگر اقتصادی و مالی. این در حالی است که معماری رواج یافته در سالهای رشد، نه زیباست و نه عملکردگرا. امروز وقت آن است که اصول یک معماری جدید که با احتیاجات مردم منطبق و به وضع ناهنجار فعلی پایان دهد، بیان شود. از طرف دیگر مساله مسکن، مسالهای است اقتصادی و امور ساختمانی از رشتههای مهم فعالیت اقتصادی است. فعالیت در رشته ساختمان که در گذشته به اوضاع و احوال اقتصادی بستگی داشته است، در آینده باید تابع سیاستی باشد که برای تامین نیازهای پایتخت اتخاذ میشود.
4- ناهنجاریها و بیماریهای شهر تهران: تهران با چنان سرعتی بزرگ شده است که مجال اندیشیدن به نیازهای مردم و تامین آن نمانده است. تاخیر در تامین نیازها، برای مردم، وضعی ناهنجار یعنی وضعی که در آن افراد میدان عمل ندارند، به وجود آورده است. آنچه بود، عرف و عادت، سنت و فرهنگ، دیگر قابل استفاده نیست و به وسایل جدید نیز خو گرفته نشده است. کهنگی و ویرانی خانهها در بخش قدیمی تهران، اختلاف زیاد سطح زندگی، بدی وضع توزیع کالا و خدمات در شهر، نمودهای چندی از ناهنجاریها هستند. این ناهنجاریها، بیماریهای شهری را نظیر مشکلات روحی جوانان، وقوع جرائم و بزهکاریها به دنبال دارد.
5- مسائل شهرداری: شهرداری، مهمترین مساله شهر و مسوول تمام مشکلات شهر است. بین شهرداری و جامعه شهری ما هم وجه مشترکی وجود دارد. شهرداری از انجام اعمالی که از او انتظار میرود ناتوان و اجرای برنامههایش همیشه همراه با تاخیر است. جامعه شهری ما نیز، با ضرورتهایی که نتیجه وجود یک شهر دو میلیون نفری است، دیرآشنا میشود.
6- بستگی تهران و شهرستانها: بدون شناخت روشی که باید برای عمران تهران در پیش گرفت و به احتمال نزدیک به یقین، بدون اجرای برنامههای عمرانی در نقاط دیگر کشور، نمیتوان تهران را از وضع کنونی بیرون آورد، آباد ساخت و از نابسامانیها رهانید. عمران تهران و عمران کشور جدا به هم بستگی دارد. توزیع نامتناسب جمعیت اداری، تجهیزات صنعتی و خدمات، به نفع تهران که خود توضیح مهاجرت به آن است، به کوششهایی که در جهت بر هم زدن تمرکز بهویژه تمرکز صنعتی بهصورت توسعه منطقهای در بخشهای دیگر کشور انجام میگیرد، ارزشی خاص میبخشد.
در بررسی مسائل مذکور، دو دسته از صاحبنظران شرکت داشتند. دسته نخست، محققان موسسه بودند که پس از سنجش اعتبار مدارک و استخراج معلومات قابل استفاده در تحقیقات علمی، با مصاحبه و مذاکره با صاحبنظران و مدیران امور، پارهای از مسائل را مورد بحث و بررسی قرار دادند. دسته دوم، گروهی از صاحبنظران و مدیران امور بودند که در جریان مصاحبات و مذاکرات، علاقه بیشتری به مسائل نشان دادند و حاضر شدند با اختصاص وقت و نیروی فکری، در مطالعات سهیم شوند. گزیدهای از دیدگاهها و نقطه نظرهای کلیدی و قابلتوجه در سمینار، از مجموع سخنرانیها و گزارشها به شرح ذیل است:
دکتر احسان نراقی، مدیر موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی: مساله مهم این است که اصولا اسکلت شهر تهران، رشد آن و عامل مهمی که آن را به این شکل درآورده است، بیشتر سفتهبازی و سوداگری در مورد زمین بوده است. چنانکه در سال ۱۳۳۹ هزار بنگاه در تهران دایر بوده که کارشان تجارت روی زمین بوده است. مساحت اشغال شده تهران ۳/ ۱۳هکتار است در صورتی که مساحت مورد معامله، در سفته بازیهای چند سال اخیر، بیش از ۲۵ هکتار بوده است؛ یعنی دو برابر اراضی مسکونی که از آن استفاده میشود یا در حقیقت دو برابر اراضی تهران واقعی، مورد معامله قرار گرفته است.
دکتر جمشید بهنام، استاد دانشگاه: موضوع شهرکهای اقماری یا محلات حاشیه شهر که متاسفانه بدون توجه به هیچگونه اصول و فقط در پیروی از تغییرات و نوسانات قیمت زمین، بهوجود آمده چه سرنوشتی خواهند داشت؟ آیا همه مضاری که برای «شهرهای خوابگاهی» در اروپا ذکر میکنند، شامل آنها میشود یا باید وظیفه ایجاد یک زندگی آرام و دلپذیر را در کنار شهر پرهیاهوی چند میلیونی به عهده داشته باشند؟ موضوع نقشه شهر و امکاناتی که برای زندگی روزانه، کار و تفریح برای یک شهر بزرگ باید بهوجود آید نیز قابل مطالعه است. آیا شهر موجود، با نقشه فعلی خود میتواند جوابگوی نیازمندیهای عظیمی باشد که در زمینههای گوناگون پدیدار شده و خواهد شد؟
مهندس بدیع، معاون بانک ساختمانی: در انتقال فعالیتهای ساختمانی به حومه تهران، نباید صرفا عدم گنجایش تهران را عامل اصلی دانست چنانکه در خود تهران هنوز محلات قدیمی و مخروبه فراوانند که با داشتن وسعت، کاملا مقدور است که به ساخت آنها اقدام کرد و عدهای دیگر از مردم را در مراکز شهر جای داد اما چون دولتها ابدا به این فکر نیفتادهاند به ناچار مردم برای گریز از سر و صدا و ازدحام وسایل نقلیه و پیدا کردن مناطق آرام، فعالیتهای ساختمانی خود را در حومه تهران برای تهیه مسکن، شروع کردهاند.
دکتر ایرج اعتصام، استاد دانشگاه: در کشور ما بناهای مسکونی، بهتر است از ۴ یا ۵ طبقه تجاوز نکنند، زیرا شلوغی زیاد ساختمانهای خیلی بلند و استفاده از آسانسور خود جنبههای منفی قضیه محسوب میشود. ضمنا باید اخلاق و عادات مردم ما را نیز در نظر گرفت که بهطور کلی کمتر مایل به زندگی دسته جمعی بوده و بهتر میدانند به اصطلاح معمول، یک چهار دیواری مخصوص به خود داشته باشند. البته چنین مردمی را باید کمکم به سکونت در ساختمانهای بلند و پر جمعیت و در نتیجه به زندگی دسته جمعی عادت داد. این در حالی است که این مساله که خانههای کوچک انفرادی تک خانواری برتر هستند (نظیر تصور رایت) یا خانههای دسته جمعی (نظیر تفکر لوکوربوزیه) هنوز بهطور قاطع حل نشده است.
مهندس هوشنگ سیحون، استاد دانشگاه: ما امروز در برزخ قدیم و جدید واقع شدهایم، در صورتی که دیگران از روشهای کهنه عبور کرده و به جایی رسیدهاند که ماشین، اساس تکنیک ساختمان را تشکیل میدهد. ما نسبت به این وضع و در مقایسه با دیگران، عقبافتادگی زیادی داریم. در عوض، تکنیک گذشته ما هنوز زنده است و کار دست ازجمله آجرکاری، سنگتراشی و کاشی کاری، هنوز بهصورت عالی در کشور وجود دارد. چقدر بجا است که معمار امروزی در عین پیشرفت دادن تکنیک مدرن، تکنیک موجود قدیم را نیز زنده نگاه داشته و مانع نابودی آن شود. چه بهتر که از تنها موقعیتی که شاید تا ۵۰ سال دیگر از دست برود، استفاده کرده و یک معماری مدرن، ایرانی و مقبول ایجاد کنیم.
مهندس حامی، استاد دانشگاه: راجع به معماری، بنده مطلب مختصری دارم، زیبایی تناسب است و آنچه که متناسب باشد زیبا است. در معماری جدید و ساختمانهای مدرن ما، زیبایی از بین رفته است. ساختمانهای امروز ما درست مثل یک بادام تلخ شده است که رویش شیرینی کشیدهاند، همین که شخص خورد، مجبور است آن را دور بیندازد. بنده از نسل جوان، از مهندسان و معماران استدعا دارم امروز که مساله معماری طرح شده است، فکری برای این موضوع کنند و کاری نکنند با ساختمانهای ظاهر فریب، مردم را گول بزنند که آن را بخرند و فردا مثل بادام تلخ با ضرر، دور بیندازند. این ساختمانها و این سبکها واقعا خیانت است، مثل بقچه هزار وصله که هر کدامش را از یک جا گرفته باشند. نسل جوان موظف است به میراث بزرگ تاریخ پدرانش احترام بگذارد و حافظ آن سبکهای زیبا باشد.
دکتر پیرنیا، استاد دانشگاه: تهران از هر جهت قطب تمرکز شده است، اما چگونه میتوان این قطب را از این اهمیتی که شاید موجب شود توسعه در دیگر نقاط کشور به وجه صحیحی انجام نشود، بازداشت؟ راه پیشنهادی این است که عمران منطقهای، مورد توجه قرار گیرد. عمران منطقهای، صرفا انجام یک سلسله طرحها در یک کادر عمومی نیست، بلکه عبارت است از شناخت قسمتهای مشابه کشور و سپس سعی در شناختن امتیازات اقتصادی آن مناطق و طرح برنامهای برای توسعه این امتیازات، به نحوی که اقتصاد کشور بتواند حداکثر استفاده را از امکانات و مزایای طبیعی حاصل کند.
شاید بتوان گفت، در این سمینار نخستین بار است که مسائل و امور مربوط به مردم، به شیوه علمی به بحث گذاشته شده و در معرض قضاوت و سنجش قرار میگیرد. علاقهمندی خاص مردم به مطالب مطرح شده، سبب شد که مطبوعات نیز تا حد ممکن در چاپ مباحث سمینار بکوشند و همکاری کنند. مباحث و موضوعات این سمینار در تاسیس گروه آموزشی شهرسازی دانشگاه تهران با هدف تربیت نیروهای متخصص در زمینه برنامهریزی و طراحی شهری در سال ۱۳۴۴ بنا به پیشنهاد دانشکده هنرهای زیبا و تصویب در شورای دانشگاه و بعدها ایجاد دوره عالی شهرسازی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۷، سهم موثری داشته است.
به علاوه، در اصلاحاتی که در وزارت کشور و به خصوص وزارتخانههای نوبنیاد آب و برق و آبادانی و مسکن و نیز سازمان برنامه و شهرداری تهران به وجود آمد، نیز شریک و سهیم بوده است. از اینها گذشته، انتقاد کلی به سیاست دولت پیرامون امور شهرداریها، برای اولین بار از طرف یک موسسه تحقیقاتی، با روش علمی مطرح شد. طرحهایی نیز برای امروز و آینده نزدیک و دور شهرداری تهران عرضه شد و راهحلهای عملی چندی پیشنهاد شد. به علاوه در این سمینار، توسعه آزادانه و بدون نقشه یک شهر و نتایج زیان بخش ناشی از آن، نشان داده شد.
نکته جالب در این میان، حضور توامان محققان دانشگاهی و متولیان امور شهر در کنار یکدیگر است. مسالهشناسی از منظر اجتماعی و دستهبندی در قالب محورهایی شامل مورفولوژی و عمران شهر، عمران شهر و خدمات عمومی، مسکن، ناهنجاریها و بیماریهای شهر تهران، مسائل شهرداری و بستگی شهر تهران و شهرستانها، موضوعی بسیار قابل توجه در آن زمان میباشد. این در حالی است که سمینار اگرچه با نگاه اجتماعی کلید میخورد اما نظرها، رنگ و بوی کالبدی دارند که در نقشه و طرح جامع میتواند خلاصه شود. در واقع، در عین حال که توسعه آزادانه و بدون نقشه شهر مورد نقد قرار میگیرد، وجود طرح و نقشهای جامع با جنس و محتوای عمدتا کالبدی، آرزویی است که گویی با آن، میتوان همه چیز را سر و سامان داد.
این چنین، علاوه بر اشاره به قابل استفاده نبودن عرف، عادت، سنت و فرهنگ، از بافتهای خودرو و ارگانیک بهعنوان ترکیبات ناصحیح یاد میشود. به نظر میرسد نگاه غالب به ارزشهای گذشته، نگاه به کهنهها باشد، هرچند که هنوز هم سخنانی مخالف در جهت حفظ گذشته و پیوند با آن، به گوش میرسد. اهمیت شناسایی شهر بیان میشود اما گویا پرداختن به حال چندان ضرورت نداشته و هدف، آینده است. با این نوع از تجددطلبی، پرواضح است که از آغاز راهی عظیم و دنبالهدار، سخن به میان میآید و به علاوه تهران با شهرهای بزرگ دنیا که به نظر میرسد الگوهای مورد استناد هستند، مقایسه میشود. با یک نگاه یکسویه و بخشی، شهرداری مقصر تمام ماجرا شناخته میشود، نهادی که ناتوان از اداره ماجراست.
با این وجود، زمزمههایی نیز از اهمیت تمرکززدایی از تهران با اجرای برنامههای عمرانی در سایر نقاط کشور با هدف ارتقای تعادل فضایی، به گوش میرسد. مسکن از این پس نه از نظر ظاهر و نه از حیث عملکرد، وضع مناسبی ندارد و باید راهکارهایی در رابطه با آن تدوین شود. از این رو، طرح و اتخاذ سیاستهایی در زمینه توسعه درونی در مقابل رشد افقی شهر یا ساخت مسکن خاص برای اقشار کم درآمد، پیریزی میشود. ذکر عبارت «وظایف مخصوص به خود» در رابطه با قسمتهای مختلف شهر، به نوعی حاکی از مطرح شدن منطقهبندی عملکردی است.
این موضوع، یکی از ارکان اساسی منشور آتن بهعنوان مهمترین خروجی کنگرههای بینالمللی معماران مدرن و انتشار یافته در سال ۱۹۴۳ است که در مباحث سمینار، جایگاهی ویژه دارد. اشاره به چهار عملکرد سکونت، کار، تفریح و جابهجایی با تاکید بر رفت و آمد سواره مبتنی بر وسایط نقلیه شخصی، موید همین مطلب است. با چنین پیشزمینهای، دهه ۱۳۴۰، گویای آغاز جریان شهرسازی معقول، آگاه، روشن و در عمل، آمرانه و پوزیتیویستی در کشور است. تبلور بارز این جریان، ارجاع نخستین طرح جامع شهر تهران در سال ۱۳۴۴ از سوی سازمان برنامه و بودجه به شرکت مهندسان مشاور عبدالعزیز فرمانفرماییان و همکاران است که در سال ۱۳۴۷ تصویب و در سال ۱۳۴۹ به شهرداری ابلاغ میشود. در پایان یک سوال اساسی ذهن را به خود مشغول میکند، «تهران هنوز درگیر عمدتا همان مسائل محتوایی و شکلی است که زمزمههای آن در دهه ۱۳۴۰ شنیده شده یا ازسوی اندیشمندان و محققین فریاد زده شد. به راستی چرا چنین است و راهحل اساسی چیست؟!». این چالشی است که نیازمند بحثی دیگر و مجالی وافر خواهد بود.
مآخذ:
موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی (1343). مجموعه سخنرانیها و گزارشها در نخستین سمینار بررسی مسائل اجتماعی شهر تهران - اردیبهشت 1341، تهران: دانشگاه تهران.
پاکزاد، سیدمحمود (1384). طهران قدیم: عکسهای سیدمحمود پاکزاد فوتوگرافر تهران قدیم در سالهای 1320 تا 1354. تهران: دید.
ارسال نظر