از مهندس عمران تا اقتصاددان نظریه‌پرداز

گروه ترجمه: روز ۱۹ آگوست ۱۹۲۳ مصادف است با سالروز مرگ ویلفردو پارتو، جامعه‌شناس، اقتصاددان، مهندس و فیلسوف ایتالیایی. گر‌چه دستاوردهای تلاش‌های علمی او بسیار است، اما می‌توان اصل پارتو در اقتصاد و مفهوم بارآوری پارتو را مهم‌ترین آنها دانست. پارتو در شاخه‌های مختلف علوم انسانی نظریه‌پردازی کرده است و به‌ویژه در زمینه توزیع ثروت و تحلیل انتخاب‌های فردی آثار ماندگاری از خود بر جای گذاشته است. نظریه حکومت نخبگان در علم سیاست، قانون ۸۰ و ۲۰ در علم مدیریت و اصل بهینه پارتو در علم اقتصاد از ابداعات او است.

پارتو در ۱۵ ژوئیه سال ۱۸۴۸ در خانواده‌ای اصالتا اهل جنوا از ایتالیا دیده به جهان گشود. زادگاه او اما پاریس و در قلب انقلاب‌های آن سال بود. پدر او یک مهندس عمران ایتالیایی و مادرش فرانسوی بود. در سال ۱۸۵۸ خانواده پارتو به ایتالیا بازگشت. دوران تحصیل او در محیطی با استانداردهای آموزشی بالا سپری شد. وی در سال ۱۸۹۶ دکترای مهندسی عمران خود را از دانشگاهی که امروز به نام دانشگاه پلی تکنیک تورینو شناخته می‌شود، اخذ کرد.

پارتو تا چند سال پس از فارغ‌التحصیلی به‌عنوان مهندس عمران در شرکت دولتی راه‌آهن‌ ایتالیا مشغول کار بود. او تا اواسط دهه چهارم عمر خود پا به عرصه اقتصاد نگذاشته بود تا اینکه در سال ۱۸۸۶ پارتو به‌عنوان استاد اقتصاد و مدیریت دانشگاه فلورانس مشغول به کار شد. اقامت او در فلورانس همراه شد با فعالیت‌های سیاسی وی و انتقادهایی که از قانونگذاران دولتی مطرح می‌کرد. او در سال ۱۸۸۹ پس از مرگ والدینش سبک زندگی خود را تغییر داد، از شغل خود دست کشید و با یک زن روس به نام الکساندریا باکونین ازدواج کرد. زندگی آنها اما دوام نیافت و همسرش وی را در سال ۱۹۰۲ ترک کرد. در خلال آخرین سال‌های زندگی مشترک، پارتو در دانشگاه لوزان سوئیس به‌عنوان مدیر گروه اقتصاد سیاسی، جانشین لئون والراس شد.

پارتو تا روز مرگ در این شهر ماند. همانجا بود که پارتو در نظریه مشهور خود اعلام کرد که ۲۰ درصد از مردم ایتالیا صاحب ۸۰ درصد دارایی‌های این کشور هستند. بعدها جوزف جوران با بسط این نظریه آن را به‌عنوان اصل پارتو (یا همان قانون ۸۰-۲۰) نام‌گذاری کرد.

جوزف ام جوران که شغل مشاور مدیریتی داشته این اصل را ارائه کرده است و نام آن را از نام ویلفردو پارتو، اقتصاددان ایتالیایی گرفته که در سال ۱۹۰۶ دریافت ۸۰ درصد زمین‌های ایتالیا در دست ۲۰ درصد مردم آن کشور است؛ همچنین پارتو دریافته بود که ۸۰ درصد نخودفرنگی‌های باغچه‌اش در ۲۰ درصد غلاف‌های نخودفرنگی قرار دارند.

اصل پارتو یک قاعده سرانگشتی رایج در تجارت است؛ برای مثال «۸۰ درصد فروش‌ها مربوط به ۲۰ درصد مشتریان است.» از لحاظ ریاضی اصل ۸۰-۲۰ از توزیع قانون توان با مجموعه پارامترهای ویژه پیروی می‌کند (با نام توزیع پارتو نیز شناخته می‌شود) و بسیاری از پدیده‌های طبیعی از این توزیع پیروی می‌کنند. اصل پارتو با کارآیی پارتو نیز در ارتباطی نزدیک است. پارتو از هردوی این مفاهیم در مفهوم توزیع درآمد و ثروت میان جمعیت استفاده کرد.

منتقدان پارتو بر این باورند که افکار او مورد بهره‌برداری حزب فاشیسم در ایتالیا قرار گرفته است و وی به شدت با دموکراسی مخالفت می‌ورزیده است به این معنا که باور داشت دموکراسی یک فریب و خیال باطل است و قشر حاکم بر جوامع با مطرح کردن آن خود را مستغنی می‌سازند. کارل پوپر فیلسوف معروف لیبرال دموکراسی در کتاب معروفش «جامعه باز و دشمنانش»، پارتو را همراه با هگل و نیچه و مارکس و افلاطون مورد انتقاد قرار داد و او را «تئوریسین توتالیتاریسم» خواند.

هنوز رویکرد وی در رابطه با فاشیسم طی سال‌های پایانی عمرش مورد بحث بسیاری از صاحبنظران است. یکی از کتاب‌های معروف او که در زمینه جامعه شناسی به رشته تحریر در آمده است «ذهن و جامعه» نام دارد. او در این کتاب که در سال ۱۹۳۵ به چاپ رسید موضوع «چرخه نخبگان» را مطرح کرد که نخستین تئوری چرخه اجتماعی در جامعه‌شناسی محسوب می‌شود. این جمله او مشهور است: «تاریخ گورستان اشراف سالاری‌هاست.»

گفته می‌شود پارتو به این دلیل به جامعه‌شناسی روی آورد که تلاش می‌کرد دریابد چرا تئوری‌های صرفا ریاضی و اقتصادی‌اش در عمل درست از کار در نمی‌آمدند. او بر این باور بود که عوامل اجتماعی خارج از کنترل و پیش بینی نشده در این بین دخیل بوده‌اند. او در مطالعات جامعه‌شناختی خود به این باور رسید که انسان‌ها غیرمنطقی عمل می‌کنند، «اما خود عقیده دارند که منطقی عمل می‌کنند.» تالیفات اصلی وی «درس علم اقتصاد » (۱۸۹۷-۱۸۹۶)، کتاب نخست پارتو که در ۴۹ سالگی نوشته بود، و «کتابچه راهنمای اقتصاد سیاسی» (۱۹۰۶) بودند.

پارتو که به توصیف خودش فردی صلح‌جو بود که افتخارات را به دیده تحقیر می‌نگریست، در ۱۹۲۳ در دولت تازه سر برآورده موسولینی در سنا منصوب شد، ولی او از اینکه یک عضو انتصابی باشد، خودداری کرد. او در همان سال درگذشت و بدون هیاهو در قبرستان کوچکی در چلینی به خاک سپرده شد.