بازار گسترده بوشهر
گروه تاریخ و اقتصاد- هوا هنوز گرم است و من هنوز هوای خنک بوشهر را آن‌گونه که از آن سخن می‌گویند ندیده‌ام. در این چند ماه اقامتم در این شهر تنها پرسه‌هایی در غروب و شب مرا به جاهایی در این شهر کشانده است و اگر روزهایی بیرون رفته‌ام تنها برای ماموریت‌های اداری بوده است.

بوشهر بازار گسترده‌ای دارد و به اصطلاح ایرانی‌ها بازارش چند «راسته» دارد. با اینکه فراوانی پول در بوشهر نسبت به هند بیشتر حس می‌شود، قیمت کالاها در بوشهر ارزان‌تر از هند است، اگر از چند روز بحرانی در دوماه پیش، که بر اثر رقابت‌های مراکز تجاری ما از یکسو و بازرگانان آلمانی و فرانسوی در سوی دیگر پدید آمد و یکی دو هفته‌ای طول کشید، بگذریم، این بحران نشان داد که اروپایی‌ها ضمن رقابت با هم، که امروز آنها را به جنگ کشانده، برای رویارویی با ما و ضربه زدن به منافع ما هر لحظه آماده‌اند که رقابت را رها کرده و به هم بپیوندند.


در آن بحران، تلاش ما برای کشاندن دولت ایران به درون و استفاده از توان اندکش برای کنترل رفتار مخالف قوانین ضعیف ولی جاری در ایران در بندر بوشهر و بندرهای جنوبی ایران، سودی نبخشید و موقرالدوله، فرمانروای بوشهر در مقابل مراجعات مکرر ما و گفت‌وگوهای پیاپی و گاه تهدیدآمیز ما تنها به پذیرش بسیار کمرنگ و ناکارآیی دست زد و لبخند به ظاهر مودبانه، ولی در واقع موذیانه او، آشکارترین واکنش او بود. من هنوز در این فکرم که در این میانه او دل به چه کسانی بسته بود و چقدر گیرش آمده است. رد و بدل کردن پول و امکانات میان بازرگانان و مقامات در ایران کاری عادی است و در محل زندگی و کار مقامات ده‌ها و صدها نمونه آشکار از داده‌های بازرگانان به صورت اجناس تزئینی به چشم می‌خورد.


پس از فرو خفتن بحران، یکی دو هفته‌ای بازار تعطیل شد و تشکیلات حکومتی هیچ تلاشی برای گشودن بازار ننمود و در برابر تذکرات ما، پاسخ موقرالدوله، فرمانروای بوشهر، آن بود که شدت گرمای هوا سبب فرار بسیاری از بازاریان شده است. پس از عادی شدن بازار پرسه‌ای در آن زدم، ولی نه آن شعف در آن دیده می‌شد و نه آن آرامش تجارت. عجیب‌ترین حرفی که در حجره‌ای شنیدم آن بود که: بروید و شکر کنید، این آرامش قبل از آغاز توفان است». شاید او به این جنگ و به نتایج حاصله از این جنگ بر بازار می‌اندیشید.



جنگ هنوز بر بازار بوشهر اثر ننهاده، ولی می‌توان نخستین نسیم‌های پیش درآمد را حس کرد. درگیری دولت‌های اروپایی، بندرهای اروپایی و راه‌های آبی دریای مدیترانه و کانال سوئز و اقیانوس هند را ناآرام ساخته و فشار ناآرامی در این سوی دنیا به کرانه‌های شمالی دریای عمان و کرانه‌های شمالی و جنوبی خلیج‌فارس کشانده شده و هرچند که تحت مدیریت ما و قدرت نظامی ما در خلیج‌فارس هنوز تردد کشتی‌ها در آرامش و امنیت صورت می‌گیرد، ولی دل تپش‌های ناآرامی آوایی بلندتر از صدای امواج دریا دارند.حس ناآرامی، کنسولگری ما را به تکاپو کشانده و حکومت ما را در هند به فعالیت واداشته است. امروز تلگرافی از هند داشتم. دستور داده بودند برای کنترل اوضاع سفری به شیراز و مذاکره‌ای با مخبرالسلطنه، فرمانروای فارس، داشته باشم.خروج از بوشهر نیاز به کسب اجازه از موقرالدوله، فرمانروای بوشهر دارد. نشستیم و صحبت کردیم قرار شد من و شیفرز به بهانه گشتی در شیراز مجوز خروج از بوشهر را به سوی شیراز دریافت داریم. باید هدیه‌ای پر ارزش با خود ببریم.


پنج‌شنبه 8 سپتامبر 1914

گزارش کنسول انگلیس در جنوب از اوضاع ایران در جنگ جهانی دوم، ترجمه دکتر افشین پرتو، به نقل از پژوهشنامه خلیج‌فارس (دفتر ششم)