مرگ ریاضیدان بزرگ

گروه تاریخ و اقتصاد: غیاث‌الدین جمشید کاشانی (۷۹۰-۸۳۲ قمری/ ۱۳۸۸-۱۴۲۹ میلادی) زبردست‌ترین حساب‌دان و آخرین ریاضی‌دان برجسته‌ دوره اسلامی و از بزرگ‌ترین مفاخر تاریخ ایران، در نوزدهم ماه رمضان به قتل رسید.


وی به تکمیل و تصحیح روش‌های قدیمی انجام چهار عمل اصلی حساب پرداخت و روش‌های جدید و ساده‌تری برای آنها اختراع کرد. در واقع، کاشانی را باید مخترع روش‌های کنونی انجام چهار عمل اصلی حساب (به‌‌ویژه ضرب و تقسیم) دانست. کتاب ارزشمند وی با نام مفتاح الحساب کتابی درسی، درباره ریاضیات مقدماتی است و آن را از حیث فراوانی و تنوع مواد و مطالب و روانی بیان سرآمد همه آثار ریاضی سده‌های میانه می‌دانند.


جمشید ملقب به غیاث‌الدین، در کاشان چشم به جهان گشود. او در همه آثارش خود را چنین معرفی کرده است: «کمترین بندگان خداوند، جمشید، پسر مسعود طبیب کاشانی، پسر محمود پسر محمد.» بیشتر آنچه که از زندگی وی می‌دانیم از بررسی آثار علمی ارزنده‌اش و نیز دو نامه که خطاب به پدر خود و مردم کاشان نوشته به‌دست آمده است.


دوران کودکی و جوانی وی درست هم‌زمان با اوج یورش‌های وحشیانه تیمور به ایران بود. با وجود این، جمشید در همین شرایط نیز هرگز از آموختن علوم مختلف غافل نشد. پدرش مسعود، چنان‌که گفتیم، پزشک بود اما شاید از علوم دیگر نیز بهره بسیار داشت. به‌طور مثال، از یکی از نامه‌های کاشانی به پدرش معلوم می‌شود که پدر قصد داشته تا شرحی بر معیار الاشعار نصیرالدین طوسی بنویسد و برای پسر، یعنی جمشید بفرستد.


نخستین فعالیت علمی کاشانی که تاریخ دقیق آن ثبت شده‌است، رصد خسوف در ۱۲ ذی‌حجه ۸۰۸ قمری، برابر با دوم ژوئن ۱۴۰۶ میلادی در کاشان است.


غیاث‌الدین نخستین اثر علمی خود را در همین شهر و در ۲۱ رمضان ۸۰۹ قمری، یعنی ۲ سال پس از مرگ تیمور نوشت. چهار سال بعد در ۸۱۳ قمری هنوز در کاشان بود و رساله مختصری به فارسی درباره علم هیات(کیهان‌شناسی) نوشت.


در ۸۱۶ قمری کتاب نجوم مهم خود یعنی زیج خاقانی را به فارسی نوشت و به اُلُغْ‌بیگ، فرزند شاهرخ و نوه تیمور، که در سمرقند به‌سر می‌برد، هدیه کرد. کاشانی امید داشت که با حمایت الغ بیگ بتواند با آسودگی بیشتر پژوهش‌های علمی خود را ادامه دهد.


کاشانی دست‌کم تا مدتی پس از پدیدآوردن کتاب ارزشمند تلخیص المفتاح، یعنی ۷ شعبان ۸۲۴ قمری، هنوز در کاشان به‌سر می‌برد. این نکته خود مایه شگفتی بسیار است که چرا مردی دانشور چون الغ‌بیگ پس از مطالعه زیج خاقانی به نبوغ کم‌نظیر پدیدآورنده، یعنی کاشانی، پی نبرد! کاشانی در یکی از دو نامه خود از یکسو به‌طور تلویحی از اینکه بسیار دیر مورد توجه دولتمردان قرار گرفته، گلایه می‌کند و از سوی دیگر از اینکه پس از این مدت دراز به شهری چون سمرقند دعوت شده است، سر از پا نمی‌شناسد.


کاشانی به احتمال قوی در ۸۲۴ قمری به همراه معین‌الدین کاشانی(همکار غیاث‌الدین در کاشان و سمرقند) از کاشان به سمرقند رفت و چنان‌که خود در نامه‌‌هایش کم‌وبیش اشاره کرده، در پی‌ریزی رصدخانه سمرقند نقش اصلی را ایفا کرد.


از همان آغاز کار، وی را به ریاست آنجا برگزیدند و تا پایان عمر به نسبت کوتاه خود در همین مقام بود.


ادوارد استوارت کندی، پژوهشگر برجسته آمریکایی که مدتی نیز در ایران می‌زیسته و با زبان فارسی آشنایی دارد درباره‌ کاشانی چنین گفته است:


«پیش از هر چیز باید گفت که کاشانی ریاضیدانی زبردست بود و در این فن مهارت خارق‌العاده‌ای داشت و شاهد این مدعا این است که وی با اعداد شصت‌گانی خالص به آسانی و روانی حساب می‌کرد. کسرهای اعشاری را اختراع کرد، روش تکراری را در حساب به‌طور کامل و پیگیر به‌کار می‌بست. با چیره‌دستی مراحل محاسبه را طوری تنظیم می‌کرد که بتواند حداکثر مقدار خطا را پیش‌بینی کند و در هر جا صحت اعمال را امتحان می‌کرد.»


کاشانی سرانجام صبح روزچهارشنبه ۱۹رمضان۸۳۲قمری برابر با ۲۲ژوئن۱۴۲۹میلادی در سن ۴۲سالگی بیرون شهر سمرقند در محل رصدخانه کشته شد. روایت‌های متواتر حاکی از آن است که این قتل به دستور الخ‌بیگ و به اتهام «عدم رعایت آداب دربار» صورت گرفته‌است.

مرگ ریاضیدان بزرگ