حراجهای هنری و «بهزاد»های تقلبی!
این را هم بد نیست بدانید که همزمان با دوران شاه عباس پادشاهان بزرگ مغول هند نیز بسیار هنردوست بودند و پولهاى کلانى براى خرید و جمعآورى آثار هنرى خرج مىکردند. آنها از جمله به قطعات «میرعلى» بسیار علاقهمند بودند و در نتیجه تعداد فراوانى آثار میرعلى قلابى تولید شد، چون بازار داشت.
این بازار فعلى که ما مىشناسیم از نیمه دوم قرن نوزده به وجود آمد. در ایران شخص ناصرالدین شاه بىاندازه به هنر علاقهمند بود و به آن پروبال مىداد و مىدانست که چه کار مىکند و برخى رجال از روى علاقه شخصى و برخى هم که تب این محیط ایشان را گرفته بود دنبال این کار افتادند. به اینها فرنگىها هم اضافه شدند و ایرانیها که علاقه ایشان را دیدند، بیشتر آتششان گرم شد. جدا از شخص شاه مثلا از معیرالملک مىتوان نام برد. او نه تنها مینیاتور را به خوبى مىشناخت، بلکه هم خودش براى نقاشى پول مىداد و هم از جیب شاه خرج مىکرد و به اینترتیب نسخه هزار و یک شب گلستان را درست کردند که آخرین و بزرگترین مجموعه هنرى سنتى ایران به روال قدیم است. از آن سو تاریخ ایران باستان هم آرام آرام توسط غربیها معرفى مىشد و اشیای مربوط به آن هم طرفداران خودش را مىیافت. به اینترتیب اعتمادالسلطنه وزیر انطباعات ناصرالدین شاه که در نوشتن متون تاریخى تبحر داشت نهتنها سکهشناس شد، بلکه خودش هم شروع کرد به سکه جمع کردن. ریشارخان هم نه تنها سکه جمع مىکرد، بلکه در خرید و فروش انواع عتیقهجات داخل مىشد. اورینتالیسم(شرقگرایی) هم در اروپا مد بود و هیاتهاى باستانشناسى به ایران، بینالنهرین، شامات، یونان و بهویژه مصر آمد و شد مىکردند. بازار گرمى براى عتیقه و همچنین نقاشى وجود داشت و از این زمان است که نسخ نفیس ایرانى شروع به خارج شدن کردند و چون متن آن کتب براى خارجىها قابل فهم و جالب نبود در نتیجه تصویرها را از نسخ جدا مىکردند و یکى یکى به فروش مىرساندند. این بازار در اوایل قرن بیستم خیلى گرم بود و کلکسیونرهاى بزرگى بهوجود آمدند که ربط چندانى از نظر دانش فرهنگى و گاهى اوقات از نظر ثروت با دستاندرکاران کنونى ندارند. از نسل این کلکسیونرها مىتوان به «وِوِر» از بزرگترین جواهرسازان دنیا در آن زمان اشاره کرد. همسنگ او، «کارتیه» که نام او را تمام خانمهاى جواهردوست و پولدار مىدانند نیز به دنبال این کار بود و نفیسترین نسخه حافظ مصور به نام است. دیگر «گیمه» که موزه عظیم گیمه از آثار باقىمانده او است یا آقاى «ژیله» که یکى از بزرگترین کارخانهداران شیمى بوده است. دیگرى، «روچیلد بزرگ» که صاحب یکى از بزرگترین بانکهاى دنیا بود و شاهنامه شاهى (شاهنامه هوتون یا شاه طهماسبى) را خرید که در حال حاضر در موزه هنرهاى معاصر نگهدارى مىشود. خریدار بعدى آن شاهنامه، آقاى «هوتون» بود، رئیس هیات امناى موزه متروپلیتن نیویورک.
- مجله بخارا، مهرماه ۱۳۸۷، گفتوگو با شهریار عدل درباره ماجرای حراج کریستی و بازار آثار هنرمندان ایرانی - غزال صادقی
ارسال نظر