نگاهی به تاریخچه هدیه نوروزی در میان ایرانیان
یادگارهای ماندنی
اگر بخواهیم یکی از رسوم ماندگار و نوستالژیک نوروز را بررسی کنیم، رسم زیبای «هدیه» و «عیدی» دادن است. پیشکشها و بخششهای نوروزی- پیش از اسلام و بعد از اسلام- که در کتب تاریخی نیز از آن بسیار یاد شده است. هدایا و پیشکشهایی که از رعیت به پادشاهان و حکمرانان، از پادشاهان و حکمرانان به وزیران، دبیران، کارگزاران و شاعران و از بزرگتران خاندان به کوچکتران بهویژه به کودکان داده میشد. رسمی که اگرچه این روزها به دلیل شرایط خاص اقتصادی کمی کمرنگ تر شده است، اما همچنان در میانها نسلهای مختلف با خاطراتی شنیدنی و جالب آمیخته است.
اگر بخواهیم یکی از رسوم ماندگار و نوستالژیک نوروز را بررسی کنیم، رسم زیبای «هدیه» و «عیدی» دادن است. پیشکشها و بخششهای نوروزی- پیش از اسلام و بعد از اسلام- که در کتب تاریخی نیز از آن بسیار یاد شده است. هدایا و پیشکشهایی که از رعیت به پادشاهان و حکمرانان، از پادشاهان و حکمرانان به وزیران، دبیران، کارگزاران و شاعران و از بزرگتران خاندان به کوچکتران بهویژه به کودکان داده میشد. رسمی که اگرچه این روزها به دلیل شرایط خاص اقتصادی کمی کمرنگ تر شده است، اما همچنان در میانها نسلهای مختلف با خاطراتی شنیدنی و جالب آمیخته است. رسم هدیه دادن نوروزی را ابوریحان بیرونی از گفته آذرباد، موبد بغداد، چنین آورده است:
نیشکر در ایران روز نوروز یافت شد، پیش از آن کسی آن را نمیشناخت. جمشید روزی نیای دید که از آن کمی به بیرون تراوش کرده چون دید شیرین است امر کرد، این نی را بیرون آورند و از آن شکر ساختند و مردم از راه تبرک به یکدیگر شکر هدیه کردند و در مهرگان نیز تکرار کردند و هدیه دادن رسم شد.۱
از دیگر وجوه این رسم دیرینه، پیشکشی رعیت (تاجر، صنعتگر، کشاورز) و حاکمان ولایت، به پادشاهان و خلفا در واقع بخشی از باج و خراج و مالیات سالانه بوده که گفته یا نگفته به آن متعهد بودند و «خزانه» کشور از آن تامین میشده است.
ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه مینویسد:
پادشاهان ساسانی آنچه را که پنج روز عید (به ترتیب؛ اعیان، دهقانان، سپاهیان، خاصان و خادمان) هدیه آورده بودند روز ششم امر به احضار میکرد و هرچه قابل خزانه بود نگه میداشت و آنچه میخواست به اهل انس و اشخاص که سزاوار خلوتند میبخشید.۲
کمپفر، سیاح دوره صفوی، از هدیههای حاکمان و ثروتمندان محلی که برای شاه سلیمان میآوردند به عنوان «سومین رقم بودجه دربار»۳ یاد میکند. تاورنیه هدیه یکی از حاکمان را به پادشاه «ده هزار اشرفی» ذکر کرده۴ و شاردن هدیههای به پادشاه را حدود ۲ میلیون فرانک تخمین میزند.۵ دروویل نیز مینویسد:
این هدیههای نوروزی علاوه بر طلا، جواهر و سکههای زر عبارت از اسبهای اصیل، جنگافزار، پارچههای گرانبها و شالهای کشمیر و پوستهای ممتاز و قند و قهوه و چای و مربا است.۶
در کتابهای تاریخی و ادبی، بیش از همه هدیه پادشاهان به شاعران سخن رفته، هدیهای که بنا بر رسم، برای سرودن قصیدهها و مدیحههای نوروزی داده میشد. هدیه به شاعران در جشن نوروزی که انگیزه و وسیلهای برای سرودن شعر و مدیحه بود،۷ در واقع نوعی حقوق ماهانه و سالانه شاعر به شمار میرفت. از جمله بیهقی مینویسد:
روز پنجشنبه هجدهم ماه جمادیالاخری، امیر (سلطان مسعود) به جشن نوروز بنشست و هدیهها بسیار آورده بودند و تکلیف بسیار رفت و شعر شنود از شاعران که شادکام بود، در این روزگار زمستان و فارغ دل و فترتی نیفتاد و خلعت فرمود، و مطربان را نیز فرمود، و مسعودی شاعر را شفاعت کردند، سیصد دینار فرمود.۸
این بخششها گاه به اندازهای بوده که میتوانسته است کاتب یا شاعری را توانگر سازد:
گویند روز نوروزی، جهت خالد بن برمک وزیر، کاسهها از زر و نقره هدیه آورده بودند. یکی از شاعران عرب در اینباره شعری سرود و به این موضوع اشاره کرد. خالد هرچه در آن مجلس اوانی(ظروف) زر و نقره بود به آن شاعر بخشید. چون اعتبار کردند، مالی عظیم بود و شاعر از آن توانگر شد.۹
رسم و ضابطه پیشکشهای سنگینبها به پادشاهان و حاکمان تا دوره مشروطیت رایج بود. برقراری مالیاتها و الزام به پرداختهای منظم وحساب شده، پیشکشها باج و خراجگونه را به مقدار زیادی از اعتبار انداخت. ولی دادن عیدی و هدیه بهویژه از طرف مقام بالاتر (منزلتی، اقتصادی و سنی) از رسمها و آیینهای دیرین ایرانیان است.
امروز رسم عیدی دادن در بین همه قشرها و خانوادهها و سازمانها - دولتی و خصوصی- پا برجا است و در سازمانهای دولتی رسمیت یافته است.۱۰
عیدی دادن به جوانان و کودکان در خانواده، به کسان کمدرآمد و خدمتگزاران در محیط کار، به رفتگر، نامهرسان و... در عین حال نوعی جبران زحمت و انتظار خدمت است. عیدیهای امروز بیشتر به صورت نقد و اسکناس نو است. بانکها پیشبینی تهیه «اسکناس نو» کرده و در اختیار مشتریان میگذارند. در جامعه کشاورزی، روستایی و عشایری، در گذشتهای نه چندان دور، پیشکشهای نوروزی فرآورده محلی بود و بخششها، کالا و فرآورده غیرمحلی. ۱۱
هر چند درباره مدیحهسرایی شاعران سخن بسیار رفته، ولی درخور توجه است که بیشترین قصیدهها به مناسبت جشنها است. برای نمونه از مجموعه ۵۷ قصیده استاد منوچهری دامغانی، ۲۰ قصیده در وصف نوروز سروده شده و همه مسمطهای منوچهری به مناسبت عیدها است که پنج مسمط در وصف نوروز است.
هدیه دادن که به مناسبتهایی چون عید، موفقیت، مسافرت، تولد، ازدواج، مرگ۱۲ و... است، بهویژه در خانوادههای سنتی، دارای اهمیت و مفهومی درخور توجه است. هرچند که چند سالی است واژه فرانسوی «کادو» برای هدیههایی چون رهاورد (سوغات)، چشمروشنی، مبارکباد، جایخالیپا و... بهکار میرود، ولی اهمیت، کیفیت و کمیت هر یک متمایز است.
البته این باور وجود دارد که گرفتن عیدی از دست کسان مورداحترام (از نظر سنی، منزلتی، خویشاوندی، علمی، نسبی و...) تبرک، دارای شگون و «دستلاف»۱۳ است.
منبع: آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز، محمود روحالامینی
پینوشتها:
۱- آثارالباقیه، ص ۳۲۸.
۲- همان، ص ۳۳۲.
۳- در دربار شاهنشاه ایران، انگلبرت کمپفر، ص ۲۴۱.
۴- سفرنامه ژان باتیست تاورنیه، ترجمه نظمالدوله (ابوتراب نوری) اصفهان کتابفروشی تایید، ۱۳۳۶، کتاب پنجم، فصل دوم.
۵- سیاحتنامه ژان شاردن، ترجمه محمد عباسی تهران، امیرکبیر، جلد دوم، ص ۳۶۰
۶- سفرنامه دوروویل، صف بیستم، در این فصل شرح مفصلی درباره هدیههای پادشاه و هدیه به پادشاه داده است.
۷- هر چند درباره مدیحهسرایی شاعران سخن بسیار رفته، ولی درخور توجه است که بیشترین قصیدهها به مناسبت جشنها است. برای نمونه از مجموعه ۵۷ قصیده استاد منوچهری دامغانی، ۲۰ قصیده در وصف نوروز سروده شده و هر یازده مسمط منوچهری به مناسبت عیدها است که پنج مسمط در وصف نوروز است.
۸- تاریخ بیهقی، تالیف ابوالفضل محمد بیهقی، نشر دانشگاه فردوسی، ۱۳۵۶، ص ۸۱۵.
۹- تجارب السلف، هندوشاه نخجوانی به تصحیح عباس اقبال، انتشارات طهوری، ۱۳۴۴، ص ۱۰۲.
۱۰- در بسیاری از سازمانهای دولتی، معادل یک ماه حقوق به کارمندان عیدی داده میشود.
۱۱- به یاد دارم، در پنجاه سال پیش برای پدرم که خرده مالکی در روستا بود (در کوهبنان کرمان)، برزگرهای آشنا، روز نوروز کاسهای تخممرغ، کاسهای ماست یا یک خروس میآوردند. اینان کسانی بودند که بنا بر رسم محل یکی دو روز پیش از نوروز مقداری برنج و قند و چای عیدی گرفته بودند.
۱۲- در برخی شهرها، بهویژه جامعه عشیرهای رسم است که برای خانواده متوفا غذا، گوسفند، برنج و... میبرند.
۱۳- در بین کاسبها، به معنی نخستین فروش و دریافت نخستین پول از هنگام باز کردن دکان است، به آن «دشت کردن» نیز میگویند.
ارسال نظر