قانون مناقصه امور ساختمانی راه و راه‌آهن دولتی

گروه تاریخ و اقتصاد: سازمان اسناد ملی سندی از تاریخ ۱۷ اسفندماه ۱۳۴۳ شمسی منتشر کرده که حاوی فرمان اجرای قانون تعمیم استفاده از آیین‌نامه مربوط به مناقصه امور ساختمانی وزارت راه و راه‌آهن دولتی ایران است. این قانون در یک ماده، در جلسه بیست و ششم آذر ۱۳۴۳ ش. به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است. براساس این قانون، همه وزارتخانه‌ها و موسسات دولتی و دستگاه‌هایی که از بودجه کشور استفاده می‌کرده‌اند، مجاز بوده‌اند آیین‌نامه مربوط به مناقصه امور ساختمانی وزارت راه و راه‌آهن دولتی ایران، مصوب اسفند‌ماه ۱۳۳۸ش. کمیسیون‌های راه و قوانین دارایی مجلس شورای ملی و سنا را مبنا و ملاک عمل خود در امور ساختمانی قرار دهند.

تحصن مردم اصفهان برای دادخواهی علیه ظل‌السلطان

گروه تاریخ و اقتصاد: ۱۶ اسفندماه ۱۲۸۵ه‌.ق مردم اصفهان که از عملکرد، ظل‌السلطان، والی این خطه به تنگ آمده بودند در تلگرافخانه شهر متحصن شدند و اعلام کردند که تا محمد‌علی‌شاه قاجار پاسخ تلگراف آنان را ندهد و ظل السلطان (مسعود میرزا) را عزل نکند، تلگرافخانه را ترک نخواهند کرد. اصفهانی‌ها ظل‌السلطان را متهم به ظلم و تعدی و رفتار استبدادی کرده بودند.

شورش اصفهانی‌ها از ۱۶ اسفندماه شدت یافته بود. محمدعلی‌شاه که سرگرم تعیین ولیعهد و برگزاری مراسم مربوط بود دادن پاسخ به تلگرام اصفهانی‌ها را به تاخیر انداخته بود. این تعلل باعث شد گروهی از اصفهانی‌ها که به ستوه آمده بودند در کنسولگری انگلستان در آن شهر متحصن شوند. سرانجام ۲۵ اسفندماه محمد علی شاه ظل السلطان را از حکومت اصفهان برداشت و بعدا او را حاکم فارس کرد و شورش اصفهانی‌ها پایان یافت.

مسعود میرزا ظل السلطان، پسر ارشد ناصرالدین شاه، از نظر تمول و ثروت و طول مدت حکمرانی و قدرت، یکی از رجال شاخص و منحصربه‌فردی است که با هیچ‌یک از اقوام خود قابل مقایسه نیست. وی در طول مدت عمر خود، سی و چهار سال متوالی حاکم اصفهان و قریب چهل و پنج سال متناوب حاکم مازندران و اصفهان و فارس و مدتی نیز فرمانروای مطلق العنان هفده شهر ایران بوده است.او سه سال از مظفرالدین شاه بزرگ‌تر بود، ولی چون عفت السلطنه، مادر وی از دودمان شاهان قاجار و از زن‌های عقدی ناصرالدین شاه نبود، ظل‌السلطان به ولیعهدی انتخاب نشد. حسرت ولایتعهدی، از اوان کودکی حسادت برادرش مظفرالدین میرزا را در جانش بر انگیخت و تا پایان عمر، آرزوی مالکیت و پادشاهی یک دم از او دور نشد.ظل‌السلطان در سال ۱۲۷۸ه.ق درحالی‌که سیزده سال بیشتر نداشت، به حکومت مازندران و ترکمن صحرا و سمنان و دامغان منصوب شد و چهار سال در این سمت باقی ماند.

پس از پایان دوره حکمرانی‌اش در مازندران، به تهران احضار شد و پس از ورود به پایتخت با همدم الملوک (دختر امیرکبیر) که بعدها به همدم‌السلطنه ملقب شد ازدواج کرد و پس از برگزاری مراسم عقد و ازدواج به فرمانروایی فارس انتخاب شد. وی در سال ۱۲۹۱هـ.ق به اصفهان می‌رود و این مرتبه دوره حکمرانی او تا سال ۱۳۲۵هـ.ق یعنی سی و پنج سال متوالی ادامه پیدا می‌کند. از همان اوان شباب و عنفوان جوانی راه استفاده یا به اصطلاح آن ایام، دخل و مداخل را خوب می‌دانست و به جمع‌آوری نقدینه و جواهر و املاک عشق و علاقه مفرطی داشت و روز به روز بر دامنه سلطه و چنگ‌اندازی بر املاک حومه اصفهان می‌افزود.

پارک مسعودیه تهران، باغ نو، باغ حاجی آباد، باغ ابریشم، باغ اکبرآباد، شکارگاه و عمارت قمشلو و ابنیه قهدزیجان و کوجان اصفهان، میل وافر شاهزاده قاجار را به ملک و دارایی نشان می‌دهد. آنچه مسلم است این است که رعایت حال رعیت و رضایت فروشندگان املاک اهمیت چندانی برای او نداشت.

دوران حکومت ظل السلطان در اصفهان، به قلع و قمع مخالفان و سرکوب شورش‌های محلی و داخلی یا افزون بر دارایی‌های کلان، از طریق دست‌اندازی بر اموال مردم می‌گذشت و از آنجا که مملکت‌داری جایی در ذهن قاجار نداشت، اغلب اوقات را به شکار و بلوک گردی و خوش‌گذرانی سپری می‌کرد. با این حال، نباید از نظر دور داشت که تشکیل قشون منظم، تاسیس روزنامه فرهنگ، افتتاح مدرسه همایونی به سبک جدید مدرسه نظامی برای تعلیم داوطلبان قشون، از جمله اقدامات ظل‌السلطان در اصفهان است.