حمله به اداره اصل ۴ در شیراز
حادثه حمله به اداره اصل ۴ در شیراز به این ترتیب آغاز شد: در روز پنجشنبه ۲۷فروردین ۱۳۳۲یکی از هواداران دکتر مصدق به نام «کریم پورشیرازی»، میتینگی در حمایت از اقدامات مصدق تشکیل داده بود. وی حین سخنرانی از طرف عدهای از اعضای حزب برادران (که مخالف دکتر مصدق بودند) مورد حمله قرار گرفت. در مرحله اول، حملهکنندگان توسط هواداران جبهه ملی عقب رانده شدند، اما بار دیگر با همکاری تعدادی پلیس در لباس شخصی، به مردم حاضر در محل حمله کردند. سپس پلیس رسما به هواداران مصدق حمله کرد و آنان را مورد ضرب و شتم قرار داد.
حادثه حمله به اداره اصل ۴ در شیراز به این ترتیب آغاز شد: در روز پنجشنبه ۲۷فروردین ۱۳۳۲یکی از هواداران دکتر مصدق به نام «کریم پورشیرازی»، میتینگی در حمایت از اقدامات مصدق تشکیل داده بود. وی حین سخنرانی از طرف عدهای از اعضای حزب برادران (که مخالف دکتر مصدق بودند) مورد حمله قرار گرفت. در مرحله اول، حملهکنندگان توسط هواداران جبهه ملی عقب رانده شدند، اما بار دیگر با همکاری تعدادی پلیس در لباس شخصی، به مردم حاضر در محل حمله کردند. سپس پلیس رسما به هواداران مصدق حمله کرد و آنان را مورد ضرب و شتم قرار داد. در این بین عدهای از آشوبگران که بیشتر از اوباش شهر بودند، به دفتر سازمان اصل ۴ حمله کردند و پس از تخریب، آتش زدن و غارت اموال سازمان نامبرده، کارمندان آمریکایی را مورد ضرب و شتم قرار دادند. گویا اعضای حزب توده که در این زمان در شیراز فعالیتهای خود را افزایش داده بودند، در این حمله شرکت داشتهاند.
پس از این حادثه، کارمندان اصل ۴ با راهنمایی «محمد بهمنبیگی»- یکی از قشقاییها که از کارکنان آن سازمان بود - به باغ اِرَم - مرکز اصلی قشقاییها در شیراز- منتقل شدند و مورد حمایت قشقاییهای حاضر در باغ ارم قرار گرفتند. در این زمان ناصرخان قشقایی در فیروزآباد بود و شب همان روز از واقعه مطلع شد. پس عدهای از تفنگچیان خود را برای حفاظت از کارمندان اداره اصل۴ به شیراز فرستاد. روز بعد نیز شخص وی به طرف شیراز حرکت کرد و نیروهای قشقایی را به «آق چشمه» در جنوب شیراز فراخواند. در مدت کوتاهی تا عصر آن روز عده زیادی از قشقاییها به وسیله کامیون وارد شیراز شدند. با حضور قشقاییها در شیراز، اوضاع شهر تقریبا ناآرام شد و مخالفان دولت نیز عقبنشینی کردند.
از سوی دیگر «برینت»(Bryant) رئیس اداره اصل ۴ شیراز، با ارسال تلگرافی به «وارن»(W.E. Warne) رئیس سازمان اصل ۴ در تهران، وی را از واقعه آگاه ساخت. پس وارن و «هندرسن»(Henderson)سفیر آمریکا در ایران، به دولت به شدت اعتراض کردند. دکتر مصدق در برابر اعتراض آنان گفت در شیراز حکومت نظامی اعلام شده و تصمیم دارد استاندار و فرماندار نظامی فارس را تعویض کند. او همچنین کوشش کرد تا از مسافرت آنان به جنوب جلوگیری کند؛ ولی زمانی که با پافشاری وارن روبهرو شد،«مهندس ابوالقاسم راجی» را برای بررسی و گزارش این واقعه به همراه آنان به شیراز فرستاد.
در روز ۲۸فروردین ۱۳۳۲ وارن به همراه دو تن از اعضای سفارت آمریکا و مهندس راجی وارد شیراز شد. آنان مستقیما از فرودگاه به باغ ارم رفتند. وارن در حضور کارمندان آمریکایی در باغ ارم در یک سخنرانی از قشقاییها تشکر کرد و گفت: «زندگی این عده را فقط مدیون قشقاییها هستیم. باغ ارم واقعا برای ما باغ ارم یعنی باغ بهشت بود و این عده برای ما فرشتگان و ملائک بهشت بودند. ما - افراد آمریکایی اصل ۴ شیراز - دستهجمعی تصمیم گرفتهایم که هر سال در این روز یعنی روز نجات ما که ۱۶آوریل است، کلاه قشقایی بر سر گذاشته به کلیسا برویم و برای ایل قشقایی دعا کنیم.» این نطق وارن، دبیران سفارت آمریکا را تحت تاثیر قرار داد؛ بهطوری که گفتند ما این وضع را به وزارت خارجه اطلاع خواهیم داد تا رسما از قشقاییها تشکر شود.
روز بعد قشقاییها عدهای را به شیراز فرستادند. ناصرخان اعلام کرد در شیراز عده زیادی از افراد پیاده و سوار قشقایی در خیابانهای شیراز در حمایت از دولت دکتر مصدق، راهپیمایی خواهند کرد. انتشار این خبر موجب هراس مقامات سیاسی و نظامی فارس شد، پس «سرتیپ عزیزی» فرمانده لشکر، «سرتیپ میرفندرسکی» رئیس ژاندارمری فارس و «معینی» معاون استاندار، به ملاقات ناصرخان رفته درخواست کردند که به علت اعلام حکومت نظامی از تظاهرات قشقاییها در شیراز جلوگیری کند؛ اما وی آنان را مورد نکوهش قرار داد و گفت: «دیروز به مخالفان دولت کمک میکردند و امروز مانع تظاهر ملیون هستند.»
در همین بین از تهران خبر رسید که تغییراتی در مقامات لشکری و کشوری فارس انجام شده است؛ به این ترتیب که «سرتیپ میرجهانگیری» به سمت فرماندهی لشکر، «سرهنگ فاضلی» به ریاست ستاد، «سرهنگ مجللی» به ریاست شهربانی و «ضیاء» (مدیر کل وزارت کشور) برای سرپرستی فرمانداری و معاونت استانداری فارس تعیین شدهاند.
با این حال ناصرخان همچنان مصمم بود راهپیمایی قشقاییها را در شیراز برگزار کند، پس سرتیپ میرجهانگیری به دیدار وی رفت و اظهار کرددکتر مصدق به شما پیام داده که به خاطر اوضاع خاص کشور، از برگزاری راهپیمایی خودداری کنید. به این ترتیب ناصرخان به اردوی خود دستور داد اطراف شیراز را ترک کرده به مناطق خود باز گردند.
- به نقل از یک مقاله، منصور نصیری طیبی
ارسال نظر