گروه تاریخ و اقتصاد: مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی را در روز شنبه، ۱۹ آذر ۱۲۸۸ می‌خوانید: رئیس: مطلبى که امروز مطرح می‌شود بقیه مذاکره ضرب نقره و لوایح وزارت مالیه در باب حقوق متوفیات و لایحه وزارت پست و تلگراف در باب تخفیف کرایه پست و تلگراف ارباب جرائد و قرائت نظامنامه داخلى مجلس است.

‌صدیق حضرت: بنده عرض دارم چون هر چه در مجلس گذشته عرض شد تقریبا حرف بود. یک دلیلى که واقعا دلیل واقعى باشد و کتبى باشد نه ما خودمان ارائه کردیم و نه طرف در جلسه‌اى که پریروز کردیم از گمرک صورت واردات و صادرات که چاپ می‌شود و سند دولتى است خواستیم. معلوم شد که در این مدت پانزده کرور نقره چه پول و چه شمش وارد ایران شده و از داخل ۱۶ کرور خارج شده چه پول و چه نقره. پس معلوم می‌شود در عرض این پنج سال از پول‌هاى سفید که داشتیم یک کرور هم علاوه به خارج داده‌ایم و یک راهى را که ما هیچ ملتفت نبودیم و از روى آن صورت معلوم شده بمبئى بوده است که مبلغ گزافى به بمبئى حمل می‌شده، پس از این دلیل حمل دیگر ایرادى نداشته باشیم که این نقره در محل نمی‌ماند. این نقره می‌آید اینجا سکه می‌خورد و صدى بیستش می‌ماند و از اینجا خارج می‌شود و می‌رود و یک کرور هم علاوه می‌رود.

وکیل‌التجار: یکى از عیوبات بزرگ سکه نقره در سابق این بود که هیچ ماخذى براى او قرار نمی‌دادند و هیچ وقت ملاحظه قیمت نقره را نمی‌کردند. این بود که در مواقعى که نقره زیاد مى‌آمد و سکه می‌شد صحیح می‌گویند که ضرر به میزان قیمت نقره می‌زد. علت این بود موقعى که نقره در فرنگستان ارزان بود، می‌خریدند و وقتى که اینجا می‌آوردند بدون اینکه ضرابخانه یا وزارت مالیه سابق ملاحظه قیمت آن را بنمایند. در صورتی که مثقالى نهصد دینار براى آنها وارد می‌شد. سه شاهى تفاوت فقط براى آنها اسباب این می‌شد که موقع رسانیدن پول و خریدن نقره اگر تنزیلى می‌دادند باز مبلغى فایده براى آنها بود و امروز این ملاحظه با مذاکراتى که با حضور وزیر مالیه شده است اول این ملاحظات تمام شده و اول اینها را تمام مسبوق شدند و ملاحظه قیمت امروزه نقره و با مخارجى که از لندن به اینجا وارد می‌شود و یک جز منفعتى که به صاحبش می‌رسد باقى را از قیمت کسر می‌کنند، یعنى دیگر کنترات نمی‌شود با کسى که ضرابخانه مثل یک دکان زرگرى مزد بگیرد، بلکه نقره را به قیمت می‌خرد و قران را عوض پول به صاحبان او رد می‌کنند. با این تفصیل گمان می‌کنم با این ملاحظه که وزارت مالیه و ضرابخانه می‌کنند و متعهد شده‌اند بکنند هیچ وقت نمی‌توانند ضررى وارد بیاورند و همین‌طور که گفتم این نقره هم در ایران نمی‌ماند می‌رود در ترکستان، چون طرف ترکستان در بادکوبه خودم سال‌ها بوده‌ام و همین سال گذشته هم که قران متصل به خارجه می‌رفت، یعنى به ترکستان می‌رفت چون آنجا پولشان قران است و طرف افغانستان غیر از قران، پول دیگر قبول نمی‌کنند. خواستند رواج بدهند حتى قران مثل پنج قرانى هم سکه زدند و فرستادند ممکن نشد فقط پول نقره حال این را واردات که یک مال‌التجاره‌ای است که به مملکت وارد می‌شود و خارج می‌شود براى ضرابخانه و دولت و یک حقى هم براى آن کسانی که حمل‌ونقل می‌کنند باقى می‌ماند، عمده به همین جهت بود که ملاحظه شد عینا بر می‌گردد. اگر این در مملکت ما می‌ماند و پشت سر هم سکه می‌شد آن را که تصور می‌کنند صحیح است بود، ولى نمی‌ماند.