برودل، تاریخ‌نگار انسان‌مدار

گروه تاریخ و اقتصاد: فرنان برودل، مورخ فرانسوی یکی از چهره‌های اثرگذار مکتب «آنال» در ۲۷ نوامبر سال ۱۹۸۵ درگذشت. مکتب آنال مهم‌ترین جریان در روش‌شناسی تاریخ‌نگارانه طی قرن بیستم است. نام این مکتب مدیون مجله‌ای است با عنوان آنال تاریخ اقتصادی و اجتماعی که اولین شماره آن در پانزدهم ژانویه سال ۱۹۲۹ منتشر شد. لوسین فبور و مارک بلوخ دو چهره اصلی بنیان‌گذار این نشریه بودند این مجله علاوه بر دو موسس آن، اعضای دیگری به عنوان هیات تحریریه از رشته‌های دیگر داشت که عبارت بودند از: چهار مورخ، یک جامعه‌شناس، یک متخصص علوم‌سیاسی، یک جغرافیدان و یک اقتصاددان. چنین ترکیبی خود نشان‌دهنده یکی از اهداف مجله، یعنی لزوم توجه به نقش همه حوزه‌های پژوهش در نقد و نگارش روی داده‌های تاریخی بود. مجله آنال طی سال‌های جنگ جهانی دوم دچار تحولاتی شد. در مدت اشغال فرانسه و در دوره ۱۹۴۵ - ۱۹۴۲ نام مجله به جُنگ تاریخ اجتماعی تغییر یافت و به‌دلیل شرکت موسسان آن، به‌ویژه مارک بلوخ در گروه‌های مقاومت علیه نازی‌ها، مجله بدون نام آنها منتشر شد. مارک بلوخ توسط نازی‌ها شکنجه و تیرباران شد. دو شماره مجله از سال ۱۹۴۵م و پس از بیرون رفتن اشغالگران، به زندگی و آثار مارک بلوخ اختصاص یافت. وصیت نامه فکری وی نیز در همین دو شماره چاپ شد. در سال ۱۹۴۶ نام آنال بار دیگر تغییر کرد و به «آنال، اقتصادها، جوامع و تمدن‌ها» تبدیل شد.

فرنان برودل از جمله نظریه‌پردازان این جریان فکری است. در اینجا مقاله‌ای به نقل از پایگاه «انسان‌شناسی» با ترجمه ناصر فکوهی، در تبیین جایگاه و اهمیت کار فرنان برودل از نظرتان می‌گذرد:

برودل تاریخدان فرانسوی و مهم‌ترین چهره مکتب آنال پس از جنگ جهانی دوم بود و او را به‌عنوان تاریخدان «دوران طولانی» (longue durée) می‌شناسند. برودل از مخالفان سرسخت تاریخ به مثابه واقعه نگاری بود و بر آن تاکید داشت که نکات ظریف جغرافیایی و اقتصادی در جوامع، یعنی نیروهای زیرزمینی و ناپیدایی را که در دراز مدت به تحولات تاریخی دامن می‌زنند، بیابد. حوزه مطالعات وی بیش از هر کجا، عصر کلاسیک بود.

برودل پس از اتمام تحصیلاتش در رشته تاریخ و رسیدن به درجه مدیریت پژوهشی، ۱۰ سال در الجزایر و سپس در سائوپائولو تدریس کرد. در بازگشت به پاریس، او در سال ۱۹۳۷ مدیریت مدرسه عملی مطالعات عالی(EPHE) را بر عهده گرفت.

در تمام این سال‌ها برودل روی تز خود: «مدیترانه و جهان مدیترانه‌ای در دوران فیلیپ دوم» (۱۹۴۹) کار می‌کرد و سرانجام پس از جنگ جهانی دوم از آن دفاع کرد. در این کتاب برودل با تاریخ سیاسی گسست ایجاد کرده و تاریخ اقتصادی و اجتماعی پهنه مدیترانه را ارائه می‌دهد. در همین کتاب او برای نخستین بار بینش خود را از سه زمان تاریخی نیز مطرح کرد.

در سال ۱۹۴۶ برودل مدیریت گاهنامه آنال را برعهده گرفت. در سال ۱۹۴۹ به استادی «کلژ دو فرانس» رسید و از سال ۱۹۴۶ شروع به تاسیس بخش ششم - اقتصادی و اجتماعی- مدرسه عملی مطالعات عالی کرد که خود مدیریتش را در فاصله ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۲ بر عهده داشت. در طول این سال‌ها، برودل کتاب پر اهمیت خود را درباره تاریخ سرمایه داری یعنی «تمدن مادی، اقتصاد و سرمایه‌داری» (۳ جلد) (۱۹۷۹) تالیف کرد و در آن بر پیدایش تدریجی یک «اقتصاد - جهان» تاکید کرد که رفته رفته در چندین نقطه و مرکز توسعه، رشد کرد: جنوآ، ونیز، بورگس، آمستردام و سپس لندن. فرنان برودل در سال ۱۹۸۴، یک سال پیش از مرگ، به عضویت فرهنگستان فرانسه برگزیده شد.

«سه زمان» برودل

برودل در کتاب خود در باره مدیترانه، پیشنهاد می‌کند که تاریخ را به سه «رده» تقسیم کنیم که هر یک از آنها با یکی از سطوح تبیین و یک زمان متفاوت انطباق داشته باشد.

نخستین رده تاریخی به نظر او به روابط انسان‌ها و محیط شان مربوط می‌شود. برای نمونه زندگی یک روستایی از دوره روم تا آستانه انقلاب صنعتی چندان تحولی نیافته است. این انسان‌ها در یک «زمان طولانی و تقریبا ساکن» زندگی می‌کنند و تاریخ آنها متشکل از تاریخ «با گذار کند و تغییرات اندک است که اغلب از بازگشت‌های مصرانه و چرخه‌های پیوسته تکراری ساخته شده است.»

سپس به رده دوم می‌رسیم: زمان تاریخ اجتماعی، زمانی که به گروه‌ها و گردهم آمدن‌های آنها در چارچوب دولت‌ها و جوامع مربوط می‌شود. این نوع دیگری از زمان است که در آن تحولات را باید براساس دهه‌ها در نظر گرفت و سرانجام به سومین نوع از زمان می‌رسیم که همان تاریخ کلاسیک است که « نه در بعد انسان بلکه در بعد فرد نوشته شده است(...) یک تاریخ در نوسان، کوتاه، سریع و عصبی(...) تاریخی که خود به خود، شورانگیز‌ترین و غنی‌ترین از لحاظ انسانی و همچنین پرخطرترین به شمار می‌رود.» و برودل اضافه می‌کند که: «اما باید نسبت به این تاریخ پرهیجان به گونه‌ای که معاصرانش آن را در ضرب آهنگ زندگی‌شان، که همچون زندگی ما کوتاه بوده است، احساس، توصیف و تجربه کرده‌اند، هوشیار باشیم؛ زیرا این تاریخ در ابعاد خشم‌ها، رویاها و توهمات آنها رقم خورده است.»

برودل، تاریخ‌نگار انسان‌مدار