شرکتهای تجاری پیش از مشروطه
گامهای کوچک در بزرگراه تجدد
مسعود تاره در منابع تاریخ اقتصاد ایران به تشکیل شرکتهای تجاری ازسوی تجار و عموم مردم پیش از انقلاب مشروطه اشاره شده است. شماری از شرکتهای ایرانی که در دوره مظفری فعالیت داشتند، عبارت بودند از: شرکت اتحادیه، شرکت اتفاقیه، شرکت اسلامیه، شرکت امید، شرکت ایرانیان، شرکت ثابتیه، شرکت صفائیه، شرکت ظهریه، شرکت عمومی ایران، شرکت عونیه، شرکت فارس، شرکت فتحیه، شرکت قمشه، شرکت محمودیه، شرکت مسعودیه و شرکت ناصریه.
درباره بسیاری از این شرکتها اطلاعات محدودی در دست است و عملا امکان استخراج تاریخ فعالیت آنها ممکن نیست.
مسعود تاره در منابع تاریخ اقتصاد ایران به تشکیل شرکتهای تجاری ازسوی تجار و عموم مردم پیش از انقلاب مشروطه اشاره شده است. شماری از شرکتهای ایرانی که در دوره مظفری فعالیت داشتند، عبارت بودند از: شرکت اتحادیه، شرکت اتفاقیه، شرکت اسلامیه، شرکت امید، شرکت ایرانیان، شرکت ثابتیه، شرکت صفائیه، شرکت ظهریه، شرکت عمومی ایران، شرکت عونیه، شرکت فارس، شرکت فتحیه، شرکت قمشه، شرکت محمودیه، شرکت مسعودیه و شرکت ناصریه.
درباره بسیاری از این شرکتها اطلاعات محدودی در دست است و عملا امکان استخراج تاریخ فعالیت آنها ممکن نیست. درباره شرکتهای تجاری مشهورتر نیز در منابع تنها به اشارهها یا گزارشی مختصر اکتفا شده است. از این میان تنها شرکت اسلامیه بیشتر از دیگر شرکتهای تجاری موردتوجه قرار گرفته است. ظاهرا دلیل کماطلاعی از فعالیت شرکتهای تجاری پیش از مشروطه، نبود اسناد مربوط به این موسسات بهصورت طبقهبندیشدهاست، گرچه بازخوانی نشریات بهویژه روزنامههایی که در دوره سلطنت مظفرالدین شاه قاجار به زبان فارسی در ایران و خارج از کشور منتشر شدهاند، اطلاعات بیشتری در اختیار علاقهمندان به فعالیت این شرکتها قرار میدهد.
رونق نسبی شرکتهای تجاری که در دوره مظفری تاسیس شدند یا فعالیت داشتند، به نوعی با آزادیهای اجتماعی دوره مظفری ارتباط دارد. امکان انتشار روزنامههای متعدد و درج مقالاتی درباره وضعیت اقتصادی ایران و انتقاد از سلطه بنگاههای اقتصادی خارجی همچون بانک شاهنشاهی ازسوی روزنامههایی همچون حبلالمتین که در کلکته به چاپ میرسید، باعث میشد که دستکم در بعضی شهرهای مهم ایران مردم به تشکیل شرکتهای تجاری و مجموعههای صرافی ـ به عنوان جایگزین بانک ـ اقبال داشته باشند. به چند دلیل عمر این شرکتها طولانی نبود: نخست آنکه در هنگام عقد قرارداد معمولا مدت مشارکت نیز تعیین میشد و در اغلب موارد شراکت برای فعالیت پنج ساله شکل میگرفت و در صورت موفقیت آن مدت شراکت را تمدید میکردند. دیگر اینکه نبود قانون مدون برای تاسیس و اداره این شرکتها و عدم حمایت دولتی از آنها و نبود ضمانت کافی در انجام تعهدات شرکتها باعث میشد عملا فعالیت آنها محدود یا کوتاهمدت باشد. حوادث سیاسی اواخر دوره مظفری که منجر به انقلاب مشروطه ایران شد عامل دیگری بود که باعث خاموش شدن بسیاری از شرکتها گشت و درصورت ادامه فعالیت نیز عملا خبری از آنها منتشر نشد.
نکته دیگری که ارتباط شرکتهای تجاری را با تحولات فرهنگی دوره مظفری آشکار میکند، ارتباط برخی از این موسسات تجاری با نخستین مدارس نوین ایران است. مدارس نوین ایران که در آغاز بهصورت ملی اداره میشدند بهلحاظ تاریخی همزاد شرکتهای تجاری به شمار میروند و به استثنای دارالفنون، نخستین بار در دوره سلطنت مظفرالدین شاه تاسیس شدند، گرچه سرنوشت آنها متفاوت بود و بسیاری از این مدارس همچون مدرسه علمیه و مدرسه شرف در تهران، مدرسه سعادت بوشهر عمری دراز یافتند و بعدها در بدنه آموزش و پرورش ایران ادغام شدند. بسیاری از این مدارس با مشارکت فرهنگ دوستان و تاسیس شرکت آغاز فعالیت میکردند. مدرسه ملی ادب (تاسیس ۲۵ ذیحجه ۱۳۱۶ق) شرکتی از فرهنگ دوستان داشت[۱] و شرکت علمیه فرهنگ (تاسیس ۱۳۲۴ق) نیز برای منظوری مشابه تشکیل شده بود[۲]. اخبار شرکتهای تجاری در همان نشریاتی به چاپ میرسید که اغلب با عنوان «بشارت» خبر تاسیس مدرسهای ملی را منتشر میکردند. بسیاری از مدارس همچون مدرسه علمیه تاکید داشتند برای شاگردان خود لباسهای فرمی تهیه کنند که پارچه آنها در کارخانجات وطنی تهیه میشد و شرکتهای مقاطعه کاری همچون شرکت اسلامیه آن را توزیع میکرد.[۳]
در این نوشته اطلاعاتی درباره چند شرکت تجاری که در دوره مظفری فعالیت داشتند، ارائه میشود تا خوانندگان با شیوه تشکیل شرکتها، فعالیت آنها و مشکلات پیش روی این موسسات تجاری بیشتر آشنا شوند.
کمپانی بوشهر
از جمله شرکتهایی که در مطالعات مربوط به تاریخ اقتصادی پیش از مشروطه از آن کمتر سخن به میان آمده است «کمپانی تجارت بوشهر» است. این کمپانی عمر طولانی نداشت و احتمالا پس از ۴ سال فعالیت، در پی حوادثی که شرح آن خواهد آمد، برچیده شد.
بوشهر در دوره مظفری یکی از بنادر و مراکز فعال تجاری ایران بود و تجار معتبری در آن اقامت داشتند. یکی از تجار بزرگ بوشهر حاج محمدمهدی ملکالتجار ملقب به مدحت الدوله بود که دارایی قابل ملاحظهای داشت. ملکالتجار در سال ۱۳۰۳ق و در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به مدت یکسال حاکم بوشهر شد و علاوهبر آن برای مدتی اجارهدار گمرکات بندر بوشهر، حاکم بندرعباس، لنگه و جاشک (جاسک امروزی) نیز بود. در سال ۱۳۱۳ق حاج محمدمهدی ملکالتجار در بوشهر نفوذ تام و اقتدار تمام داشت. در سال ۱۳۱۴ق که قانون منع ورود اسلحه در بوشهر به خواست انگلیسیها اجرا شد، مسوولیت «تفتیش اسلحه و ضبط آن» به حاج محمد مهدی واگذار شد. در همین سال بین او و حاج معینالتجار یکی دیگر از تجار بانفوذ بوشهر بر سر اجاره گمرک نزاع و مناقشه درگرفت و عاقبت معینالتجار به تهران احضار شد و بوشهر را ترک کرد. ملکالتجار در بهمنی (قریهای در نزدیکی بوشهر) عمارتی ییلاقی داشت که متجاوز از ۱۵۰ هزار تومان هزینه ساخت آن شده بود.[۴]
امروزه این عمارت با نام «عمارت ملک بوشهر» به شماره ۲۱۸۴ به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است.
کمپانی تجارت بوشهر در سال ۱۳۱۴ق از سوی ملکالتجار و چند تن از تجار بوشهر تاسیس شد. ظاهرا این شرکت در زمینه صرافی فعالیت داشت.
در آگهی تاسیس آن آمده است که «چون تعدیات و اجحافات بانک ( بانک شاهنشاهی شعبه بوشهر) به عموم تجار از حد اعتدال گذشته، بعضی از غیرتمندان وطن پرست به جهت نجات ابنای وطن محترم درصدد تشکیل کمپانی برآمده، کمپانیای که سرمایه وی به نام عدد اسم مولا الموالی ۱۱۰ هزار تومان که تخمینه ۴۰۰ هزار روپیه حالیه هند است، مرتب نموده تا معادل همان مبلغ بیجک چاپ کرده در معاملات تجارتی و بروات بهکار اندازند».[۵]
بنا بر همین آگهی بخش عمده سرمایه شرکت را چند تن از تجار مطرح بوشهر تامین کرده بودند. حاجی آقا میرزا مهدی ملکالتجار با مبلغ ۲۵ هزار تومان مهمترین سرمایهگذار بود و حاجی آقا علیاکبر تاجر کازرونی مبلغ ۱۵ هزار تومان و حاجی آقا سیدصادق بوشهری مبلغ ۱۰ هزار تومان و آقا محمد شفیع تاجر کازرونی پسر حاجی علیاکبر تاجر با ۱۵ هزار تومان سهم در مجموع ۶۵ هزار تومان از سهام شرکت را فراهم کرده بودند. بنا بود ۴۵ هزار تومان باقیمانده از سرمایه اولیه شرکت از طریق فروش سهام یا شِیر[۶] تامین شود. قیمت پایه هر سهام ۲۵ تومان بود. مدیریت شرکت از سوی شرکا بر عهده آقا میرزا محمد شفیع قرار داشت.
اطلاعات محدود ما در زمینه فعالیت این شرکت به اخبار منتشر شده در دو روزنامه حبلالمتین و ثریا مربوط است. در خبری که در محرم ۱۳۱۵ق در حبلالمتین به چاپ رسید، خبرنگار این روزنامه از اشتیاق مردم بوشهر برای گشایش این شرکت خبر داده و اضافه کرده است که بهدلیل «بد سلوکی و کرختی خوی و طبیعت مدیر شرکت» تمام مردم از آن متنفر شدهاند، به طوری که تکبرات و اجحافات بانک را غنیمت شمردهاند. نویسنده در خاتمه سخن خود گفته است «با کمال خیرخواهی از مدیر کمپانی مذکور مستدعی هستم که قدری خوی و طبیعت خود را بگردانند تا رواج کار بیش شود».[۷]
چندی بعد پاسخی با عنوان «مکتوب از بوشهر» و با امضای (راقم م ع ا ش ح) در روزنامه حبلالمتین به چاپ رسید[۸]. این نامه اطلاعات بیشتری درباره چگونگی فعالیت کمپانی به دست میدهد. نویسنده در آغاز ضمن اشاره به نادرستی خبر منتشر شده در حبلالمتین یادآور میشود که او به عنوان نویسنده نامه از اهالی بوشهر نیست و حتی نه با کمپانی بوشهر دوستی دارد و نه با بانک شاهنشاهی دشمنی، بلکه محض انسانیت خود را موظف به نوشتن این نامه میداند.
او میافزاید با گشایش کمپانی بوشهر امور تجارتی و کار اغلب تجار سهولت یافته است. زیرا به مدت دو سال است که بانک شاهنشاهی خرید و فروش بروات تجارت را به سادگی انجام نمیدهد.
به همین دلیل جناب آقای ملکالتجار که «همیشه همت خود را مصروف به ترویج کار خلقالله نموده بلکه جان و مال خود را در راه دولت و ملت و نوع وقف کرده به خیال تشکیل این کمپانی افتادند، این کمپانی را به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان تشکیل دادند که ثلث تمام سرمایه را نقدا خود آقای ملکالتجار و ثلثی را جناب حاجی علیاکبر صاحب تاجر کازرونی و فرزند دلبند ایشان جناب آقای محمد شفیع صاحب، مدیر محترم هذا کمپانی و ثلث ثالث را سایر عماید و تجار محترم مقیمین پرداختند و از غره شهر رمضان المبارک ۱۳۱۴ق مشغول کار شدند». به گفته او «از اشخاصی که بانک با دو ضامن معتبر برات نمیخرید حال اداره این کمپانی بدون ضامن میخرد، جز اینکه حتی القوه سعی دارد که خود را به چنگ مردمان کممایه و بیاستعداد گرفتار نکند که مثل بانک به اندک مدتی سرمایه را ببازد و باعث بدنامی نزد اجانب بشود.»
او سپس از مدیر حبلالمتین درخواست میکند که قضاوت کند «اگر مدیر کمپانی تجارت بوشهر که جناب آقا محمد شفیع صاحب میباشد از مردمان بیاستعداد بیکفایت بیسرمایه خود را حفظ نماید و برات نخرد و محض حفظ آبرو و سرمایه خود و سایر مشترکان محترم خود را گرفتار این گونه لاشخورها نکند، باید او را بدخو، دژخیم و بدسلوک و بد طبع خواند یا باید او را با کفایت و ملاحظه بینی و با استعداد و با قابلیت ذکرکرد و حال آنکه امتیاز ایشان در این کمپانی از حسن انتخابات خوانده میشود و حسب الاستدعای سایر مشترکان محترم قبول این کار را فرمودهاند والا کار تجارت ایشان از این کمپانی به مراتب زیادتر است.»
نویسنده این مکتوب نام خودش را فاش نکرده است. اما در اخبار بعدی که به صورت رسمی درباره فعالیت کمپانی بوشهر در رمضان ۱۳۱۵ق در حبلالمتین به چاپ رسیده است، نویسنده اخبار خود را «میرزا علی آقا شیرازی» معرفی میکند. با توجه به اینکه حروف اول نام او همان چهار حرف اول امضا مذکور است باید گفت نامه قبلی هم به سفارش شرکت و از سوی همو نوشته شده است. لازم به توضیح است که این میرزا علی آقا شیرازی یکی از افراد باسواد و تحصیل کرده بود که در بوشهر سکونت داشت. درباره اینکه چه ارتباطی با کمپانی بوشهر داشته است اطلاع چندانی نداریم، جز اینکه در مدت فعالیت کمپانی اخبار رسمی کمپانی را او برای روزنامه حبلالمتین ارسال میکرد.
میرزا علیآقا شیرازی بعدها نامورتر شد. او چندی بعد یعنی در سال ۱۳۱۸ق چاپخانهای در بوشهر تاسیس کرد که در آن روزنامههای طلوع و مظفری به چاپ میرسیدند. او در سال ۱۳۲۲ق چاپخانهای حروفی نیز از هند خرید و در بوشهر به راه انداخت.[۹] پس از آنکه میرزا عبدالحمید خان متینالسلطنه، مدیر مسوول روزنامه مظفری بوشهر در محرم سال ۱۳۲۰ق از بوشهر به مشهد رفت، مدیریت این روزنامه به میرزا علی آقا شیرازی منتقل شد. او از شماره ۸مظفری به بعد مسوولیت این روزنامه را داشت. میرزا علیآقا شیرازی آخرین برگ روزنامه مظفری را به صورت زیر امضا میکرد و به گفته ناصرالدین پروین سرنوشتی شگفتآور و پر تلاطم داشت.[۱۰]
پینوشتها:
۱- نگاه کنید: روزنامه تربیت، ش۱۴۳، ص۴.
۲- نگاه کنید: سالنامه دبیرستان رهنما، تهران، ۱۳۳۵ش، مقدمه برگ د.
۳- برای نمونه نگاه کنید: یغمایی، اقبال، «مدرسه علمیه»، آموزش و پرورش، اسفند ۱۳۵۴ش، ش۶، ص ۳۷۱.
۴- سعادت، تاریخ بوشهر، ۴۳، ۴۹، ۵۳، ۱۱۷، ۱۲۲، ۱۴۱.
۵-حبلالمتین، ۱۳۱۴ق، سال۲، ش۹، ص۱۰۱.
۶- Share این واژه قبل از مشروطه و در هنگام تاسیس شرکتهای تجاری گاه بدون اینکه ترجمه شود به جای اصطلاح سهام بهکار میرفت.
۷- حبلالمتین، محرم ۱۳۱۵ق، سال۲، شماره ۲۸، ص ۳۲۹.
۸- حبلالمتین، سال۲، ربیعالاول ۱۳۱۵ق، ش۳۸، ص۴۵۸.
۹- نگاه کنید: پروین، تاریخ روزنامهنگاری، صص ۷۵۱-۷۵۰
۱۰- همان ۴۰۷-۴۰۶
منبع: پیام بهارستان
ویژه نامه «مالیه و اقتصاد».
ارسال نظر