راهاندازی راهآهن و رواج مالالتجاره
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در ۱۳ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید. محور گفت وگو پیرامون لایحه قند و چای و بررسی اهمیت آن در تجارت است: آقا سیدحسن تقیزاده: یک جزء مختصرى از اشکال میماند که آن رضایت دولتین است و خوشبختانه این تحمیل را به صداى بلند به تمام ملت القا کرده و میقبولانیم براى اینکه از صد جزء ده جزء از زحمت این کار پیشرفت کرده و آن قبولاندن ملت است و بعد از آن همه مساعدت دولتین البته آنها هم به وظیفه ایراندوستى که لازمه مساعدت است و میل باطنى آنها به ترقى ایران است در این باب همراهى خواهند کرد و اگر ما بخواهیم تمام عهدنامه را موبهمو ملاحظه نموده و مساعدت را رعایت ننماییم، دیگر آن دوستى نمیشود.
گروه تاریخ و اقتصاد: بخش دوم از مذاکرات نمایندگان مجلس شورای ملی در ۱۳ اردیبهشت ۱۲۸۷ شمسی را میخوانید. محور گفت وگو پیرامون لایحه قند و چای و بررسی اهمیت آن در تجارت است: آقا سیدحسن تقیزاده: یک جزء مختصرى از اشکال میماند که آن رضایت دولتین است و خوشبختانه این تحمیل را به صداى بلند به تمام ملت القا کرده و میقبولانیم براى اینکه از صد جزء ده جزء از زحمت این کار پیشرفت کرده و آن قبولاندن ملت است و بعد از آن همه مساعدت دولتین البته آنها هم به وظیفه ایراندوستى که لازمه مساعدت است و میل باطنى آنها به ترقى ایران است در این باب همراهى خواهند کرد و اگر ما بخواهیم تمام عهدنامه را موبهمو ملاحظه نموده و مساعدت را رعایت ننماییم، دیگر آن دوستى نمیشود. حالا وقت دوستى و مساعدت است و این موقع یک آیینه خوبى است به جهت دوستى؛ زیرا که اکثر اهل این مملکت صاحب حس هستند. اکثر میگویند که همسایههاى ما ترقى ایران را میخواهند و بعضى هم سوءظن دارند و میگویند هیچ وقت همسایهها ترقى ایران را طالب نیستند، پس این مساله یک امتحان بزرگى خواهد بود براى دوستى دول همجوار و ترقى ایران و سعادت ملت آن بسته است به گشایش مالى. اگر از این راه گشایش نشود از راه دیگر گشایش خواهد شد که آن وقت تمام ملت فرد فرد میدانند که ایشان مساعدت ندارند و آن وقت راضى میشوند به تحمیلهاى زیاد مثل اینکه دولت فرانسه در آن منتها درجه شدت وکلایشان راى دادند که یک ربع مالیه خود را به دولت بدهند و آنها هم با نهایت میل دادند. البته رعیت ایران هم میتواند که نجابت چندین هزار ساله خود را تجدید کند چطور که در مساله دخانیه ملت ایران قدرت خود را بروز دادند؛ یعنى یک اتفاق و اتحاد کامل از این ملت بروز و ظهور کرد در این موقع هم مساعدت مالى مینمایند و آن جوهرى که رویش زنگ گرفته بود یک دفعه از زیر زنگ بیرون آمده استعداد ذاتى خود را آشکار میکند.
وکیلالتجار: بنده میخواهم توضیحى در این باب عرض کنم. این مساله نه تحمیلى بر ملت میشود؛ و نه از توسعه مالالتجاره کاسته میشود، زیرا که اگر نظر به اکونومى بنماییم، میبینیم به همان میزانى که آقاى حاج محمداسمعیل آقا گفتند بر فرض یکى دو سال یک من ده شاهى بدهیم بعد از دو سال که راه ساخته شد کرایه حمل ارزان میشود و این هم باعث توسعه تجارت میشود و هم باعث تنزل قیمت مالالتجاره؛ زیرا امروز کرایه بعضى اجناس را به واسطه نبودن راهآهن میبینیم برابر است با قیمت آن جنس، پس وقتى که راهآهن دایر شود لابد هم باعث توسعه مالالتجاره هم باعث ارزانى آن در داخله خواهد شد و در این صورت این فقره نه تحمیل بر رعیت خواهد بود نه از رواج مالالتجاره کاسته خواهد شد.
لسانالحکما: فرمایشات صحیح میشنوم و تایید میکنم آن فرمایشات را اما لفظ تحمیل که گفته میشود بدیهى است که اسباب حفظ نظام مملکت صندوق مملکت است؛ اما نه صندوقى که ملت وجه آن را بدهد و مثل دوره استبداد به بعضى مصارف برسد. امروزه اختیار نظام مملکت و صندوق مالیه با مجلس است و البته هرچه به ملت تکلیف شود خواهند داد، چنانچه دولت آلمان سیصد هزار قشون منظم زیر اسلحه دارد و کرورها مصارف آن میشود. پس ما چگونه میتوانیم با پانزده کرور که داریم تمام آن را مخارج قشون نماییم و حفظ اسلام و حدود و ثغور مملکت خود را بنماییم و در صورتی که صندوق خود را اصلاح ننماییم همه روزه همینطور میشنویم که در فلان سرحد چه میشود، پس ملت همانطور که آقاى تقىزاده گفتند فداکارى خواهند نمود مثل اینکه ملت فرانسه در آن موقع صد و بیست هزار کرور به تدریج فداکارى نمود و مملکت خود را حفظ کرد.
حاجى محمداسمعیل آقا: مطلب همین است که فرمودند و گمان نمیرود که حسیات اهل دین مملکت و ملت ما نقصانى پیدا کرده باشد و در این لایحه جناب صنیعالدوله اگر درست دقت شود صرفه و نفع آن کسانى است که ملاحظه آنها را مینماییم. معلوم است که قند و چاى فعلا منى دو هزار کرایه برمیدارد.
وقتی که راه باشد منى دهشاهى که میخواهند بدهند از تفاوت کرایه بیرون میآید و ارزانتر وارد میشود و بیشتر هم صرف میشود. پس در حقیقت صرفه به حال دولتین همسایه است و خودشان هم این مطلب را میدانند؛ ولى بنده میگویم چه ضرر دارد که ما این مخارج را از گردن خود برداریم و این قند و چاى از لوازمات ضروریات زندگانى ما نیست که اگر یک روز نخوریم، شب از گرسنگى نخوابیم! پس بهتر این است که ما به کلى این قند و چاى را نخوریم و پول آن را به مصرف آبادى این مملکت بدهیم.
پس این ملاحظه که وزیر مالیه در این لایحه کردهاند در حقیقت صرفه دولتین مجاورین را ملاحظه نموده و اگر در این مقام اظهار مساعدت را ننمایند حسیات ملت به اندازه هست که راهى دیگر پیش بگیرند و از آن راه بهتر تدارک این فایده را بنمایند.
ارسال نظر