گچ‌کاری به جای مرمت !

واگذاری بناهای تاریخــــی به بخش خصوصی موضوعی است که از چند منظر مورد نقد کارشناسان و دغدغه‌مندان آثار تاریخی قرار گرفته است. گفته می‌شود که ۲هزار بنای دولتی آماده واگذاری است. شهاب طلایی، مدیرعامل و رئیس هیات‌مدیره صندوق توسعه صنایع دستی و فرش دستباف و احیا و بهره‌برداری از اماکن تاریخی می‌گوید فروش یا واگذاری بناها برای اجاره و منافع اقتصادی هرگز مدنظر دولت نبوده است. عبدالرضا مهاجری‌نژاد، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، از جمله منتقدان این فرآیند مبهم است. در اینجا بخش‌هایی از اظهارات این دو مدیر و کارشناس را می‌‎خوانید:

عبـــدالــرضا مهاجری‌نژاد: این صندوق از بدو تاسیس در سال۱۳۸۴ تا امروز تنها ۱۲۰بنا را به کمک بخش خصوصی احیا کرده و به‌طور متوسط هر سال فقط ۷ بنا احیا شده و این نشان‌دهنده آن است که ایرادهای زیادی در نحوه واگذاری وجود داشته است. مخالفت اصلی ما با نحوه واگذاری این بناهاست؛ چراکه مکانیسم روشنی درباره نحوه واگذاری‌ها وجود نداشته و مطالعات کاملی درباره آن صورت نگرفته و شیوه‌های مرمتی درستی نیز در آن اجرا نشده است و همچنین نوع کاربری و خدمات تعریف‌شده، با ماهیت بنا سازگار نیست. اگر صندوق، دولتی است چرا ماهیت غیرانتفاعی به آن منتسب شده است و اگر غیرانتفاعی است چرا ساختار و تشکیلات و هزینه‌های آن، وابسته به دولت است؟ صندوق و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی تا الان در این زمینه‌ها به وظایف خود به خوبی عمل نکرده‌اند.

شهاب طلائی: بنایی که متعلق به دولت است، الی‌الابد به دولت تعلق دارد. در بحث واگذاری، هرگز موضوع فروش بناها مطرح نیست. موضوع اصلی ما جذب مشارکت مردم در زمینه حفظ میراث فرهنگی و تاریخی متعلق به خودشان است. واگذاری بناهای تاریخی تعبیر درستی نیست و ما معتقدیم آنچه صندوق انجام می‌دهد، «جذب مشارکت‌پذیری مردم در حفظ بناهای تاریخی» است. حفظ بناهای تاریخی فقط ثبت این آثار نیست. حفاظت از این بناها دارای یک چرخه چندمرحله‌ای شامل شناسایی، ثبت، مرمت و احیاست. زمانی که یک بنا با حضور مردم احیا شود، پایداری آن افزایش می‌یابد و به نحو احسن حفاظت می‌شود. در موضوع جذب منابع مردمی برای حفاظت و احیای بناهای تاریخی، در نظر گرفتن منافع مردم و جامعه محلی برای ما اهمیت بسیار زیادی دارد. در گذشته نگاه تک‌بعدی به موضوع ثبت و حفاظت از بناها وجود داشته و منافع مردم و جامعه محلی، لحاظ نشده است. سابقا در حفظ بناها، فقط موضوع ثبت دنبال شده است و حضور و مشارکت مردم در احیای بناهایی که جنبه هویتی هم برای آنها دارد، محقق نشده است. این مساله به نوعی مردم را در حفظ میراث فرهنگی درگیر می‌کند و مشارکت آنها به حفاظت پایدار می‌انجامد. تاسیس این صندوق، تصمیم یک‌باره و آنی نبوده، بلکه حاصل تجربه سیاستگذاری کشور در امر احیای بناهای تاریخی است. طرح‌های مختلفی قبل و بعد از انقلاب اسلامی برای حفاظت از میراث فرهنگی و بناهای تاریخی اجرا شده و خروجی همه این طرح‌ها، تاسیس صندوق توسعه و احیا بوده است. اینکه صندوق نتوانسته به بخشی از ماموریت‌های خود عمل کند، ناشی از فرصت‌سوزی‌هایی است که در دوره‌های گذشته اتفاق افتاده است. صندوقی که مولود دغدغه‌های دل‌سوزان و کارشناسان میراث فرهنگی بوده، در سنوات قبل، مورد پذیرش بخش‌های مختلف وزارتخانه قرار نگرفته و همین مساله باعث شده است فرصت‌های زیادی از دست برود. در موضوع مشارکت مردم در احیای بناهای تاریخی باید گفت صندوق برای پر کردن یک خلأ کشور در حوزه حفاظت و احیای میراث فرهنگی کشور تاسیس شده است و یک شخصیت حقوقی مستقل ذیل وزارت میراث فرهنگی دارد. طبق استفساریه‌ای که از دیوان محاسبات کشور گرفته شده، صندوق توسعه و احیا ماهیت دولتی دارد و به همین دلیل است که مانند سایر دستگاه‌های دولتی دارای ذی‌حساب و سازوکار مالی دولتی است. بند۲ اساسنامه صندوق نیز تصریح می‌کند صندوق، موسسه‌ای وابسته به وزارت میراث فرهنگی است.

علاوه ‌بر بند «ز» ماده۱۱۴ برنامه چهارم توسعه، قانون‌گذار در ماده۸ قانون حمایت از استادکاران و فعالان صنایع دستی نیز صندوق را به‌عنوان نهاد دولتی معرفی می‌کند. موضوع صندوق فقط بناهای دولتی نیست، ماده ۶ اساسنامه صندوق، بناهای تاریخی قابل احیا را شامل همه بناهای تاریخی اعم از خصوصی و دولتی کشور می‌داند. وقتی این ماموریت توسط قوه مجریه به صندوق اعلام شده است، این عنوان نشان‌دهنده فهم قانون‌گذار از مساله حفاظت بناهای تاریخی است که آن را منحصر به بناهای دولتی ندانسته و زمینه حضور صندوق در احیای همه بناها را فراهم کرده است. در یک دوره، بر اساس فهم قانون‌گذار و مجری قانون، از منابع عمومی کشور هزینه شد و بناهای تاریخی از مردم خریداری و تملک شد تا توسط دولت مرمت شود؛ اما تجربه‌های سال‌های بعد نشان داد که این سیاست شکست خورده است و به دلیل همین شکست، صندوق توسعه و احیا تاسیس شد تا با کمک بخش خصوصی و مردمی، بناها احیا شوند.اگر مردم در خود بناها ساکن بودند، این بناها به نحو بهتری حفظ و مرمت می‌شد. در گذشته در بخش دولتی طرح‌های مرمتی شبیه طرح پردیسان، تصویب و اجرا شد؛ ولی کفاف همه بناهای تاریخی کشور را نداد و چاره‌جویی برای حل این مشکل، منجر به تاسیس صندوق شد. بناهای دولتی و خصوصی که ثبت ملی می‌شوند، همگی نفیس محسوب می‌شوند؛ اما سیاست جذب مشارکت مردم در احیای بناها، بسته به میزان شاخص بودن بنا متفاوت است. بناهای شاخصی که بر اساس اصل۷۳ قانون اساسی جزء نفایس ملی هستند، توسط خود دولت، مرمت و اداره و مدیریت می‌شوند؛ از جمله این بناها می‌توان به پایگاه‌های ملی و بناها و محوطه‌های شاخصی مثل مجموعه کاخ گلستان، کاخ سعدآباد، کاخ نیاوران، مجموعه بیستون و تخت جمشید اشاره کرد.

مهاجری‌نژاد: امروز ۲هزار بنای دولتی آماده واگذاری است؛ این بناها متعلق به مردم است. وزارت میراث فرهنگی باید به وظایف حاکمیتی خود عمل کند و جلوی تخریب بناهای خصوصی ارزشمندی مانند بازار تهران را بگیرد، نه اینکه سراغ راحت‌ترین کار برود که احیای بناهای متعلق به کل آحاد جامعه است. دولت باید هم از نظر طرح مرمت و هم در اعطای تسهیلات به کمک مالکان بناهای خصوصی بیاید، چرا میراث فرهنگی بر احیای تک بناها اصرار دارد و به دنبال احیای بافت‌ها نمی‌رود؟ در موضوع بناهای تاریخی کشور نمی‌توانیم یک نسخه واحد ارائه کنیم. از طرف دیگر ما نمی‌توانیم به سیاست شکست‌خورده گذشته بازگردیم که احیا را صرفا به کمک منابع دولتی دنبال می‌کرد. احیای تک‌بناها در بافت‌های تاریخی، محرک احیای کل بافت‌شده است. ما امروز تک‌بناهای دولتی در تبریز، اصفهان، یزد و اردکان داریم که با جذب مشارکت و سرمایه‌گذاری مردمی احیا شده و باعث ایجاد موج احیا در کل بافت تاریخی شده است. دولت با منابعی که در اختیار دارد، وارد احیای بافت نمی‌شود؛ ولی به موضوع احیای بناها از طریق واگذاری ورود می‌کند که دارای موانع قانونی است و دلیل این امر هم کمبود منابع مالی است.

طلائی: متولی بافت تاریخی شهرها، فقط میراث فرهنگی نیست، بلکه نهادهای دیگری مانند شهرداری‌ها، وزارت راه و مسکن و شهرسازی، اوقاف و نهادهای متعدد دیگری نیز در این بافت‌ها متولی هستند. اینکه در احیای این بافت‌ها فقط وزارت میراث فرهنگی را متولی بدانیم نه علمی است و نه عملی و اجرایی. اینکه وزیر به موضوعاتی که دغدغه مردم است توجه می‌کند و خودشان پای کار آمده‌اند، مساله‌ای متفاوت با موضوع بافت‌های تاریخی است و نباید موضوع بناهای تاریخی را الزاما به دیگر موضوعاتی که وزارتخانه با تمام توان در آن فعالیت می‌کند، ربط بدهیم. موضوع اصلی ما جریان یافتن زندگی و حیات در بناهای تاریخی است و بحث فروش یا واگذاری صرفا برای اجاره و منافع اقتصادی هرگز مورد نظر ما نبوده و نیست. موضوع ما اصلا دریافت کاستی‌های بودجه از محل واگذاری بناها نیست و فقط به مرمت و احیای آنها قبل از آنکه به تلی از خاک تبدیل شوند، می‌اندیشیم. ما شاهد هستیم که وقتی بناهایی برای احیا و مرمت و بهره‌برداری در مدت معین به مردم سپرده می‌شود، مردم مانند فرزند خود از گوشه‌گوشه آن بنا مراقبت می‌کنند. مگر می‌شود در کشور بنایی توسط صندوق احیا شود، ولی فاقد طرح مرمتی مصوب باشد!؟ تا زمانی که طرح مرمت یک بنا به تایید شورای فنی صندوق نرسد، اجازه عملیات مرمت صادر نمی‌شود.

مهاجری‌نژاد: جدا از بحث فنی و کاربری، باید فرق اموال سرمایه‌ای و اموال مصرفی را بدانیم. ما در سال‌هایی همه مراکز گردشگری در استان‌ها را فروخته‌ایم که نتایج خوبی نداشته است. از سوی دیگر، علی‌محمد فصیحی، سرپرست مدیریت فنی و اجرایی صندوق احیا و بهره‌برداری از اماکن فرهنگی و تاریخی می‌گوید: سیاست دولت و وزارت میراث‌فرهنگی واگذاری بناهای تاریخی به معنای فروش نیست و اگر واگذاری انجام شود به معنای بهره‌برداری است؛ البته درباره خانه بروجردی‌ها این موضوع کاملا منتفی است. در کاشان هتل خانه‌ عامری‌ها را داریم که یک بنای تاریخی زیبا است و به یک هتل تبدیل شده و قرارگیری هتل در این خانه تاریخی باعث شده است هتل عامری‌ها به زیباترین هتل غرب آسیا تبدیل شود. یکی از مشخصه‌های ثبت جهانی آثار تاریخی این است که بناها قابلیت بهره‌برداری داشته باشند. باید به این نکته توجه کنیم تا زمانی که در بنا زندگی جریان نداشته نباشد، مرمت تاثیری ندارد و به قول قدیمی‌ها خانه‌ای که در آن کسی زندگی نکند، خراب می‌شود.

 میدان حسن‌آباد؛ مناقشه مالکان و شهرداری

میدان حسن‌آباد یکی از نمادهای تاریخی شهر تهران است که در سال۹۸ دچار حریق شد و ضلع شمال‌غربی و دو گنبد این میدان در آتش سوخت. از آن زمان کار مرمت این میدان معلق مانده است. انسیه قربانی‌نیا، معاون شهرسازی و معماری شهرداری منطقه۱۱ می‌گوید: مرمت این بنا باید زیرنظر سازمان میراث فرهنگی انجام شود؛ اما مساله اصلی در حال حاضر مربوط به اختلاف ‌نظر مالک‌ها‌ست. بخش آسیب‌دیده میدان حسن‌آباد ۷مالک دارد، مالکان باید به توافق برسند و براساس وکالتی که به یک مالک می‌دهند، برای بازسازی بنا اقدام کنند. به‌گفته نماینده سازمان میراث فرهنگی، بودجه کافی برای این موارد در اختیار سازمان نیست. بنابراین مرمت باید از سوی خود مالکان انجام شود. بدون ‌شک هزینه بازسازی این بنا بالا‌ست؛ چراکه ۲گنبد از ۸گنبد تاریخی میدان آسیب ‌دیده است. بازار تهران نیز از جمله نشانگان شهری محسوب می‌شود که کارشناسان بر ضرورت مرمت، زیباسازی و تقویت موارد ایمنی آن تاکید می‌کنند؛ اگرچه ۴۰درصد این بازار به سازمان اوقاف تعلق دارد و همین موضوع روند مرمت آن را به حالت تعلیق درآورده است. محمود ارژمند، دکترای مرمت و ابنیه تاریخی، در مقاله‌ای می‌‌نویسد: بررسی نقش مرمتگر در آرا و نظریه‌های «دوره رنسانس» با وجود عدم تنوع در دیدگاه‌های موجود نشان می‌دهد که مرمت در این دوره اولا از شئون «معماری» و در نتیجه «معمار» شمرده شده است و ثانیا به توانایی حرفه‌ای معمار نسبت به شناخت علل فنی پدید آمدن خرابی‌ها در بناها برمی‌گردد تا به این وسیله بتواند جنبه‌های زیباشناسی را حفظ کند. به عبارت دیگر، مرمتگر معماری است که ملزم است «دانش فنی» کافی در امر ساختمان داشته باشد و با «مهارت» بتواند از آن استفاده کند؛ مهارتی در حد استادی در اصلاح خرابی‌های کالبدی بناها. از منظر نظریه‌پردازان «دوره روشنگری»، غیر از «مهارت فنی»، «آگاهی به ارزش هنری موضوعات مورد مرمت» برای امر مرمت لازم بود و لذا مرمتگر در این دوره ‌باید از چگونگی مشاهده و فهم ژرف‌تر یک اثر هنری آگاهی می‌داشت و برای تشخیص اصل از بدل، لازم بود پیش از هر چیز حتما «تاریخ هنر» و «اسطوره‌شناسی» بداند و در غیر این صورت با مراجعه به کارشناسان مربوط، به آن دست یابد.

 مناره‌‎ای که گچ‌اندود شد!

 چندی پیش خبر و عکسی مربوط به گچ‌کاری پامنار سنگسر در فضای مجازی منتشر شد؛ عکس‌هایی که موجبات حیرت همگان را برانگیخت. درواقع این لطمه بزرگ به ساختار بنا به بهانه مرمت صورت گرفته بود.

موج انتقادات، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان سمنان را به واکنش واداشت. مصطفی یغمائیان گفت: در هیچ‌یک از ادوار تاریخی، پوشش منظر منار، به‌صورت سنگی اجرا نشده و آخرین تغییر در سطوح جداره بدون نظر و تایید میراث فرهنگی با استفاده از سیمان صورت گرفته است. به‌منظور هویت‌بخشی به منار مسجد پامنار که از جمله المان‌های مهدی‌شهر محسوب می‌شود، مصالح ناهمگون جداره جمع‌آوری و پاک‌سازی‌شده و پوشش با اندود گچ و خاک که مصالح اصلی اثر در زمان احداث بوده، جایگزین شود. محمدرضا محمدی‌مقدم، کارشناس حوزه بناهای تاریخی و معماری می‌گوید: اگر به مسجد پامنار توجه کنیم، هیچ‌چیز سفیدی در آن دیده نمی‌شود، بنایی خشتی و آجری است که در ادامه سیمان نیز به آن افزوده شده است؛ اما به چه دلیل گچ و خاک سفید برای پوشاندن قشای آجری و زیبای این منار انتخاب شده، شگفت‌آ‌ور است! همین نمونه از ابطال بنا به جای احیای آن، کافی است که دریابیم در وضعیت موجود بناهای تاریخی تا چه اندازه در معرض آسیب قرار دارند و اگر ‌سازوکاری جامع و نظرگاه کارشناسانه در میان نباشد چه بسا بر سر گنبد سلطانیه نیز همین آید که بر سر منار سنگسر آمده است.