بانک شاهنشاهی، زمینهساز نفوذ مسالمتآمیز انگلیس
عدهای بر این باورند که مردم ایران پیش از تاسیس بانک شاهنشاهی انگلیس در ایران سرمایه خود را عمدتا از روی اطمینان به تجار میسپردند. بهتدریج در پی توسـعه تجارت خارجی طبقهای از تجار ثروتمند ظهور کرد که دولت نیـز بـرای رفـع تنگناهـای مالی خود گاه از این تجار قرض میگرفت. در واقع، این اقدامات مشابه عمل بانکها در اروپا بود که در ایران به صورت غیررسمی انجام میشد و تجـار نیـز بـرای تضـمین بـازپرداخت قرضههای خود، انحصارات را در دست داشتند.
مساله پول و مسکوکات در ایران مشـکلاتی بـه وجـود آورده بـود و در بازارهـای داخلی مبادله کالا به وسیله برات و حواله انجام میشد. غالبا اتفاق میافتاد کـه کـالایی بــدون آنکــه از انبــار خــارج شــود، بــه مالکیــت بازرگانــان متعــدد در میآمــد که با افزایش حجم معاملات و رشد سریع تجـارت در عصـر جدیـد نیاز به راهکارهای جدیدتری در این زمینه بود.
صرافیهای محلی کم و بیش در کار مسکوکات یک شهر دخالت داشتند. پیش از سال ۱۸۸۸ (سال تاسیس بانک جدید شرق در ایران) ایـن نقـش منحصـرا توسط صرافان و تجار بزرگ انجام میگرفت. نابسامانیها و نواقصـی که در سیستم پولی ایران و سایر زمینههای تجاری وجود داشت، لزوم تاسیس بانـک بـه سبک اروپا را ایجاب میکرد.
تا پـیش از ایـن سـال صرافیهای بزرگ و کوچک مهمترین نهادهای مالی ایران را تشکیل میدادند و به طور غیررسمی اهمیت قابل توجهی در جریـان امـور مـالی و بـانکی در کشـور داشـتند. امـا انحصاری که صرافان در نظام پولی و مالی و تمام فعالیتهای اقتصادی کشور داشتند، با تشکیل بانکهای جدید در ایران به خطر افتاد و روشهای سنتی صرافی ـ تجاری جـای خود را به بانکداری جدید داد. بهاینترتیب نظـام پـولی و بـانکی و سـرمایه موجـود در کشور جهت منافع بیگانگان به گردش درآمد.
سر هنری دروموند ولف که در سال ۱۸۸۸ به عنوان وزیر مختار انگلیس به ایران آمد، توانست با مقامات بلندپایـه کشـور روابـط نزدیـک و صـمیمانهای برقرار سازد. وی روابط نزدیکی با اعتمادالسلطنه داشت و طی گفتوگو با او درباره قـرارداد منسوخ رویتر، مقامات بلندپایه ایران را برای احیای این قرارداد تحریک کرد. انگلستان اهمیت فراوانی به ماموریت دروموند ولف در ایران میداد. وی در سال ۱۸۸۸ به واسطه نفوذ خود توانست امتیاز کشـتیرانی در رود کارون را برای کمپانی لینچ انگلستان کسب کند.
وزیر مختار انگلیس در ایران مصمم بود کاری کند تا دوستش رویتر بتواند لااقل قسـمتی از امتیازنامه سال ۱۸۷۲ خود را حفظ کند. مناسبترین قسمت امتیازنامه، ماده ۲۰ آن بود که رویتر را در تاسیس بانک در اولویت قرار داده بود. امـینالسـلطان و قوامالدوله در این باره حاضـر بـه همکـاری بودنـد، اما پـارهای از مقامـات عـالی ماننـد اعتمادالسلطنه مخالفت کردند.
سفیر جدید انگلیس کـه بعـدها در زادگاه خود «پدر امپریالیسم» نـام گرفـت، کوشـید ایـران را بـه سـوی لیبرالیسـم اقتصادی بکشاند؛ یعنی دولت ایران آزادی داد و ستد را بـه رسـمیت بشناسـد و در جهـت تامین این آزادی برآید. در چنین شرایطی میتوانست سرمایهداران اروپایی را بـه همکـاری با دولتمردان ایرانی ترغیب کند.
ولف، وزیر مختار انگلیس در تهران، امینالسـلطان را وادار کـرد کـه بـرای خـتم دعوای هفدهساله رویتر، امتیاز بانک را از دولت ایران برای وی اخذ کند. طولوزان، پزشک فرانسوی دربار ناصرالدینشاه، از این موضوع باخبر شد و به علت دوستی با رویتر، ولف را به انجـام ایـن کـار تشویق کرد و به رویتر اطلاع داد که جهت اقدام به تهران حرکت کند و در تهـران وسایل سکونت ماموران روس را فراهم آورد. ملکم وزیر مختار ایران در لندن نیز به نوبه خود، شاه را به انجام این کار تشویق میکرد.
نفوذ و سیطره انگلیس در حیات سیاسی و اقتصادی ایران دوره قاجار را میتوان به دو دوره متفاوت تقسیم کرد: دوران نفوذ از طریق اشغال و تهدیدهای نظـامی و دوره نفوذ مسالمتآمیز. پیداست که در هر دوره این کشور به نفوذ خود در ایران ادامـه میداد و با توجه به شرایط زمانی، تنها روش و شیوه کار آنها متفاوت بـود.
انگلیسـیها هرگاه منافع سیاسی و اقتصادی خود را در ایران در خطر میدیدند، به تهدیـد و اشـغال نظامی روی میآوردند. همانطور که در قضیه هرات مشاهده شد کـه منجـر بـه انعقـاد قرارداد پاریس بین ایران و انگلیس شد. این سیاست با آغاز عصر امتیـازات در اواسـط دوره قاجار دستخوش تغییراتی شد. از این دوره به بعد نفـوذ از طریـق اشـغال و تهدیـد نظامی جای خود را به نفوذ مسالمتآمیز داد. با حدود تقریبی، میتوان نقطـه آغـاز نفوذ و سیطره به شیوه نوین را از زمان واگذاری امتیاز رویتر در سال ۱۸۷۲دانست. اجرای این سیاست از سوی انگلستان در ایران به شـیوههای مختلـف انجـام میشد. یکی از این روشها اخذ امتیازات متعدد از سوی انگلیس در ایران بـود. از میـان امتیازاتی که در این دوره به اتباع انگلیسی واگذار شد، بانک شاهنشـاهی در رونـد نفوذ سیاسی و اقتصادی انگلستان در ایران و جهتگیریهای این بانک نقشی پررنگ داشت.
برگرفته از مقالهای به قلم محمد قربانیان،
دکترای تاریخ ایران اسلامی