ورود صنایع آلمانی به ایران
ملیگرایی سیاسی و وجود اشتراکات نژادی میان هر دو کشور هم به این مساله کمک میکرد. آلمانیها تمایل به فروش محصولات مختلف خود داشتند که ایران هم از آن استقبال میکرد. به همین دلیل بود که تعداد فراوانی از کارخانههای سبک و سنگین آلمانی به ایران فروخته شد؛ صنایع مختلفی مثل: نساجی، فولاد، ارتباطات، صنایع غذایی و بسیاری دیگر از کارخانههای کوچک و بزرگ که در مالکیت دولت یا سرمایهگذاران بخش خصوصی بود. در کنار این صنایع، مدارس فنی با تدریس مدرسان آلمانی در ایران شروع به کار کردند که میتوانستند در انتقال تکنولوژی موثر واقع شوند. این سبک از روابط سیاسی- اقتصادی توسط ایران آن سالها کمتر تجربه شده بود و بهطور کلی میتوانست در قالب روابط برد –برد میان دو کشور به اقتصاد و توسعه صنایع هر دو کشور کمک کند.
صنایع نساجی در دوره رضاشاه بیشترین حجم سرمایهگذاری را به خود اختصاص داد به گونهای که در پایان دوره پهلوی اول تعداد قابلتوجهی کارخانه نساجی در بخشهای مختلف ایران مشغول به کار بودند. شمار فراوانی از این کارخانهها از کشور آلمان خریداری شده بودند که در برخی از آنها حتی تکنیسینهای آلمانی، برای تعمیر و نگهداری دستگاهها، مشغول به فعالیت بودند. این کارخانهها که در شهرهای مختلف ایران پراکنده بودند در اشتغالزایی این دوره تاثیر قابلتوجهی داشتند. در این کارخانهها تعداد زیادی کارگر آموزشدیده و نیز مهندسان ایرانی مشغول به کار بودند و حجم قابلتوجهی از تولیدات خود را روانه بازار میکردند. برخی از این کارخانهها از این قرار بودند:
الف) کارخانه نساجی شاهی (قائمشهر)، که از سال ۱۳۰۹ش/ ۱۹۳۰م فعالیت خود را شروع کرد و در دو بخش تولید نخ و پارچه فعال بود. چند سال بعد هم واحدهای سفیدگری و رنگرزی به این کارخانه اضافه شد که دستگاههای آن از کارخانه «اونیون ماتکس» آلمان خریداری شده بود.
ب) کارخانه هارتونیان مشهد که در سال ۱۳۱۲ش/ ۱۹۳۴م افتتاح شد و مانند بسیاری دیگر از کارخانههای این دوره، ماشینآلات این کارخانه هم از آلمان خریداری شده بود. محصول این کارخانه نخهای پشمی بود که به مصرف قالیبافی میرسید.
شرکت آلمانی «هوختیف» ساخت ساختمان این مجموعه را به عهده داشت و ماشینآلات آن نیز بخشی از یک کمپانی انگلیسی و بخشی از کارخانه «اونیون ماتکس» آلمان خریداری شده بود. برق کارخانه را هم دستگاههای خریداری شده از کمپانی G.E.A آلمان تامین میکرد.
ج) شرکت سهامی ریسندگی و بافندگی شهرضا (نخباف اصفهان) که در سال ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م، با سرمایه اولیه ۳میلیون و ۶۰۰ هزار ریال به ثبت رسید.
طراحی و اجرای این واحد تولیدی نیز به دست آلمانیها صورت گرفت و سرپرست آن مهندس «نیمگر» آلمانی بود.
فعالیت شرکت کروپ در ایران
در سال ۱۳۰۶ش/ ۱۹۲۷م، پس از سفر تیمورتاش به آلمان، که به منظور توسعه روابط سیاسی و اقتصادی میان دو کشور صورت پذیرفت، رضاشاه موافقت کرد که با متخصصان آلمانی در ایران، جهت ورود صنایع این کشور همکاری شود. بنابراین تصمیم بود که همکاریهای تیمورتاش و «براون»، بهعنوان نماینده کشور آلمان به سرعت شروع شد. هدف این برنامه استقرار صنایع سنگین آلمان در ایران بود. براون تعهد کرده بود استقرار صنایع مزبور را با اعتباری حدود ۴۰ میلیون رایش مارک آلمان و ظرف مدت هشت سال به انجام برساند.
یکی از شرکتهایی که در زمینه صنعت فولاد وارد ایران شد شرکت «کروپ» آلمان بود که قرار بود طراحی و اجرای یک کارخانه ذوب آهن را در ایران برعهده گیرد.
شرکت کروپ یکی از فعالترین شرکتهای صنعتی آلمان بود که با استفاده از ظرفیتهای ایجاد شده در این دوره، از پیشروهای صنایع آلمانی در ایران به حساب میآمد، تا جایی که در سال ۱۳۱۸ش/ ۱۹۳۹م، ارزش صنایع فروخته شده از طرف این کمپانی به ایران به رقم بیسابقه چهار میلیون و ۱۲۵ هزار رایش مارک رسید.
با این وجود پس از شروع جنگ جهانی دوم و گسترش دامنه آن، کارخانه ذوبآهنی که قرار بود توسط این گروه صنعتی به ایران تحویل داده شود، وارد ایران نشد و موضوع راهاندازی کارخانه ذوبآهن در ایران تا زمان محمدرضاشاه به تعویق افتاد و فعالیتهای شرکت کروپ در سایر زمینههای صنعت فولاد ادامه یافت.
- بخشی از مقاله «نقش صنایع آلمانی در نوسازی صنایع ایران در دوره رضاشاه پهلوی» نوشته علی وشمه، سهیلا ترابی فارسانی، ناصر جدیدی، مندرج در فصلنامه علمی- پژوهشی «پژوهشنامه تاریخ» سال دوازدهم، زمستان ۱۳۹۵، شماره ۴۵