مگالومانیای شاه
اوریانا فالاچی زمانی، بعد از یک مصاحبه با شاه نوشت: «من خود را با یک مگالومانی (کسی که دچار جنون خود بزرگ پنداری است) ترحمانگیز روبهرو دیدم. » مگالومانیای شاه از بدترین نوع آن و به اصطلاح پاتولوژیکال بود. این نوع شخصیتها وقتی با مشکل جدی روبهرو میشوند ناگهان مانند یک حباب خالی میشوند. شاه آن چنان دچار افسردگی شدید و استیصال شده بود که نه میتوانست ادامه دهد و نه آمادگی داشت که حتی به نفع پسرش کنار برود. به نوشته مادر فرح، شاه به احضار ارواح پناه برده بود: «شاه شبها بهطور مرتب جلسات احضار ارواح در نیاوران برگزار میکرد و محمدرضا با استفاده از چند صفحه حاضرکننده ارواح و مدیومهای نیرومند تلاش میکرد روح پدرش را احضار کرده و از او کسب راهنمایی کند.
اوریانا فالاچی زمانی، بعد از یک مصاحبه با شاه نوشت: «من خود را با یک مگالومانی (کسی که دچار جنون خود بزرگ پنداری است) ترحمانگیز روبهرو دیدم.» مگالومانیای شاه از بدترین نوع آن و به اصطلاح پاتولوژیکال بود. این نوع شخصیتها وقتی با مشکل جدی روبهرو میشوند ناگهان مانند یک حباب خالی میشوند. شاه آن چنان دچار افسردگی شدید و استیصال شده بود که نه میتوانست ادامه دهد و نه آمادگی داشت که حتی به نفع پسرش کنار برود. به نوشته مادر فرح، شاه به احضار ارواح پناه برده بود: «شاه شبها بهطور مرتب جلسات احضار ارواح در نیاوران برگزار میکرد و محمدرضا با استفاده از چند صفحه حاضرکننده ارواح و مدیومهای نیرومند تلاش میکرد روح پدرش را احضار کرده و از او کسب راهنمایی کند.»
- خاطرات ابراهیم یزدی، جلد سوم
ارسال نظر