گاندی و ایران
آرمان مبارزه بدون خشونت گاندی توانست در بین سردمداران جنبشهای مردمی در هند، آفریقای جنوبی و. . . طرفداران و پیروانی بیابد. اما در ایران قبل از انقلاب، بنا به عللی مورد توجه واقع نشد. مانع اصلی بر سر راه اشاعه اندیشه گاندی در شرایط اجتماعی ایران حضور و نفوذ ایدئولوژیهای قدرتمند رقیب با اندیشه مذکور در این سرزمین بود که از جمله آنها میتوان به مارکسیسم اشاره کرد. در تاریخ معاصر ایران، احزاب و گروههای مختلفی در موافقت با اندیشه مارکسیستی بهوجود آمدهاند و روشی خشونتگرایانه داشتهاند.
آرمان مبارزه بدون خشونت گاندی توانست در بین سردمداران جنبشهای مردمی در هند، آفریقای جنوبی و... طرفداران و پیروانی بیابد. اما در ایران قبل از انقلاب، بنا به عللی مورد توجه واقع نشد. مانع اصلی بر سر راه اشاعه اندیشه گاندی در شرایط اجتماعی ایران حضور و نفوذ ایدئولوژیهای قدرتمند رقیب با اندیشه مذکور در این سرزمین بود که از جمله آنها میتوان به مارکسیسم اشاره کرد. در تاریخ معاصر ایران، احزاب و گروههای مختلفی در موافقت با اندیشه مارکسیستی بهوجود آمدهاند و روشی خشونتگرایانه داشتهاند. بهعنوان مثال حزب توده از مهمترین گروههایی است که در بحبوحه کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ مصدق را به استفاده از روش مسلحانه و خشونتآمیز تشویق کرد و البته با جواب منفی مصدق روبهرو شد. (آبراهامیان، ۲۹۴:۱۳۸۲) در سالهای بعد نیز خودکامگی شاه و مخالفت او با اصلاحات، جامعه را بهسوی فضایی انقلابی سوق میداد.
جریان سیاسی چپ نو متاثر از سنتهای مارکسیستی- لنینیستی در حالی جای خود را در میان دستهای از گروههای حاضر در اپوزیسیون سیاسی حکومت ایران میگشود که پیروزی انقلاب کوبا و موفقیت جنبشهای مسلحانه در الجزایر و ویتنام جاذبه فعالیتهای قهرآمیز را در میان آنان روزبهروز افزایش میداد. (نادری، ۱۳۷۸: ۱۳) مشابهت مذهبی مردم ایران بهخصوص با مردم الجزایر و نزدیکی ایدئولوژیهای دینی با عدالت طلبی و ظلمستیزی مندرج در اندیشههای کمونیستی و سوسیالیستی راه را برای توجیه ایدئولوژیک مبارزه مسلحانه و الگو قرار گرفتن انقلابات مذکور در ایران باز میکرد.
گروههایی چون چریکهای فدایی خلق، فدائیان اسلام و مجاهدین خلق در فضای سیاسی قبل از انقلاب راهی جز مبارزه قهرآمیز متصور نبودند و میکوشیدند طرفداران و همراهانی در میان اقشار مختلف جامعه از جمله جوانان دانشجو، کارگران و... بیابند. در پی اقدامات خشونتآمیز این گروهها علیه دیکتاتوری شاه از جمله ترور شخصیتهای سیاسی و نظامی و جمعآوری تجهیزات و اسلحه، دولت مرکزی شدیدا عکسالعمل نشان داد و به دستگیری، محاکمه شتابزده و اعدام گسترده آنان پرداخت. این مساله منجر به آن میشد که جو عمومی جامعه که از رژیم سلطنت بیزار بود به سوی این گروهها و خطمشی آنها یعنی خشونتگرایی در مبارزه بچرخد (همان:۷۰۹) و دست زدن به عملیات مسلحانه همواره مشروع باقی بماند. در نتیجه وقایع مذکور نفوذ اندیشه عدم خشونت گاندی در ایران را دشوار میساخت و فضای مناسبی برای دیگر اندیشههای خشونتطلب بهوجود میآورد.
- به نقل از مقاله «گاندی، عدم خشونت و جنبشهای اجتماعی» مجله جامعهشناسی «دوره 10، شماره 3، پاییز 1388» نوشته ابراهیم فیوضات، رضا تسلیمی تهرانی و علی دادگر.
ارسال نظر