القاب دوره قاجاریه

در دوره قاجاریه علاوه بر القاب اختصاصی که به افراد مهم و شاخص اعطا می‌شد، شاهزادگان، درباریان، رجال سیاسی و کارگزاران عالی‌رتبه دولت ملقب به القابی با پسوند «السلطان»، «السلطنه»، «الدوله»، «الملک»، «الممالک»و... بودند. این پسوندها از نظر اهمیت و ارزش در مراتب مختلفی قرار داشتند. در میان مضاف‌ها، نام‌هایی چون «آصف»، «مشیر»، «مجد»، «ظهیر»، «رکن»، «اعتماد»، «امین»، «شجاع»، «شعاع» و «حشمت» اهمیت بیشتری داشتند؛ اما نحوه ترکیب مضاف با مضاف‌الیه در درجه و مرتبه لقب موثر بود. مثلا لقب نصرالله خان نائینی از مصباح‌الملک به مشیرالملک و سرانجام به مشیرالدوله ارتقا یافت و این نشان‌دهنده برتری «مشیر» بر «مصباح» و «الدوله» بر «الملک» بود.

همچنین عامل دیگری که در مرتبه و درجه لقب تاثیر داشت، شأن و منزلت صاحب لقب بود. در این دوره علاوه بر القاب، کاربرد عناوینی چون «نواب» و «جناب» نیز مرسوم بود. عنوان «نواب» و واژه «والا» برای شاهزادگان و عنوان «جناب» به وزرا اختصاص داشت. «جناب» هم مانند القاب توصیفی طرفداران زیادی داشته و حتی عده‌ای برای دریافت آن پیشکش‌هایی به شاه تقدیم می‌کردند. عناوین «نواب» و «جناب» با واژه‌هایی چون «اشرف»، «اعظم»، «ارفع»، «امجد» و «مستطاب» به کار می‌رفت، اما گاهی واژه «اشرف» به تنهایی برای بعضی از رجال و بزرگان لقب محسوب می‌شد. «پرنس» نیز مانند دو عنوان «جناب» و «آلتس» (که از القاب عثمانی بود) مخصوص رجال درجه اول بود و بعضی آن را لقب می‌پنداشتند.

علاوه بر القابی که متناسب با شأن و منزلت افراد به آنها اعطا می‌شد، القاب دیگری نیز که از مشاغل و مناصب افراد منتزع می‌شد، مورد استفاده قرار می‌گرفتند مثل مستوفی‌الممالک (برای رئیس مستوفیان)، معیرالممالک (برای رئیس خزانه‌داری)، منشی‌الممالک (صاحب دیوان)، ملک‌الشعرا، ملک‌المتکلمین و... گاهی در اثر استمرار تسلط فردی یا خانواده‌ای بر یک منصب، عنوان آن شغل و منصب برای فرد یا خانواده حکم لقب را یافته و در میان آنها موروثی می‌شد. تعداد این القاب تا عهد ناصری کم بود؛ اما از این دوره به بعد رو به فزونی گذاشته و تا اواخر صدارت میرزایوسف خان مستوفی‌الممالک در حدود ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر دارای لقب شدند.

- به نقل از پایان‌نامه فرزانه خانی با عنوان «کنترل مستند اسامی مشاهیر (امرای لشکری و کشوری) اسناد معاونت اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در دوره قاجار».