گفتوگو با پدر مریم میرزاخانی
عاشق ریاضیات بود
مریم میرزاخانی، نابغه ریاضیات روز ۲۴ تیرماه سالجاری به دلیل بیماری سرطان در آمریکا درگذشت. آنچه میخوانید بخشی از گزارشی است که به زندگی و کار علمی او از زبان پدرش میپردازد. ۱۶-۱۵ ساله که بوده، میدانست قطعا میخواهد ریاضی بخواند و در دبیرستان و دانشگاه ادامهاش بدهد. برای همین تصمیم گرفت در المپیاد ریاضی شرکت کند؛ «امتحان المپیاد بسیار مهم بود و در فضایی قرار گرفت که علاقهاش تخصصیتر شد. » المپیادی که قرار بود فقط ۲۰ نفر از دهها هزار شرکتکننده انتخاب شوند. یادم میآید در امتحانی که ایشان برای المپیاد داشت، ۶۰هزار نفر شرکت کردند.
مریم میرزاخانی، نابغه ریاضیات روز ۲۴ تیرماه سالجاری به دلیل بیماری سرطان در آمریکا درگذشت. آنچه میخوانید بخشی از گزارشی است که به زندگی و کار علمی او از زبان پدرش میپردازد. ۱۶-۱۵ ساله که بوده، میدانست قطعا میخواهد ریاضی بخواند و در دبیرستان و دانشگاه ادامهاش بدهد. برای همین تصمیم گرفت در المپیاد ریاضی شرکت کند؛ «امتحان المپیاد بسیار مهم بود و در فضایی قرار گرفت که علاقهاش تخصصیتر شد.» المپیادی که قرار بود فقط ۲۰ نفر از دهها هزار شرکتکننده انتخاب شوند. یادم میآید در امتحانی که ایشان برای المپیاد داشت، ۶۰هزار نفر شرکت کردند. نمرات آن موقع این طوری نبود که یکی ۱۴ بشود و یکی ۱۹.
همه در حد ۹۹/ ۱۹، ۹۸/ ۱۹ و... بودند. همه خوب بودند. استعدادها واقعا در حد خوبی بود. مریم بین ۶۰ هزار نفر، در بین ۲۰ نفر اول قرار گرفت و رفت برای دور بعدی. در بین آنها باز هم خوب بود. اسفندماه ۱۳۷۶ اتوبوس حامل دانشجویان ریاضی شرکتکننده در بیست و دومین دوره مسابقات ریاضی دانشجویی که از اهواز راهی تهران بود، به دره سقوط کرد و ۶ نفر از دانشجوهای نخبه ریاضی دانشگاه صنعتی شریف که اغلب از برگزیدگان المپیادهای ملی و بینالمللی ریاضی بودند، جان خودشان را از دست دادند و مریم میرزاخانی از جمله دانشآموزان بازمانده این سانحه بود. پدرش میگوید آن روزها تهران بوده؛ «وقتی خبر را شنیدم با دانشگاه تماس گرفتم تا از احوال بچهها باخبر شوم. حادثه تلخی برای همه ما بود.» میرزاخانی اولین دختری بود که در المپیاد ریاضی ایران طلا گرفت.
اولین کسی که دو سال مدال طلا گرفت و اولین فردی بود که در آزمون المپیاد ریاضی نمره کامل گرفت؛ ۱۴ از ۱۴. هنوز هم عاشق ریاضی است؛ «هنوز هم بیشتر از کتابهای درسی، کتابهای دیگر را مطالعه میکند. کتابهایی خارج از محدودهای که در کتابهای درسی بحث میشود. بهخصوص در ریاضی که مسائل زیادی وجود دارد و فکر انسان را بهکار میاندازد.» برای دانشگاه و انتخاب رشته هیچ تردیدی نداشته؛ یک کلام، ریاضی. ریاضی محض. پدرش میگوید از اول هم تصمیم نداشت مثل او مهندسی برق بخواند؛ «با هم درباره رشتهاش مشورت میکردیم. اما هرکسی استعداد و قابلیت خاصی دارد. ریاضی گرایشهای کاربردی و محض دارد، اما ایشان بیشتر به ریاضیات محض علاقه داشت. این نکته به علاقه شخصی طرف برمیگردد. علاقه ایشان به ریاضیات محض مشهود بود. اصولا تمرکز روی علاقه نکته مهمی است.» رفت دانشگاه شریف و شد دانشجوی ریاضی محض شریف. لیسانسش را که گرفت، تصمیم گرفت برای ادامه تحصیل برود دانشگاه هاروارد؛ «مریم رفت آنجا چون رشته تحصیلیاش را بهتر میتوانست ادامه بدهد. امکان رشدش بیشتر بود. وقتی در این سطح میروی حتما امکانات بیشتری هم داری.» تصمیمی که پدرش میگوید با آن مخالفت نکرده اما آسان هم نبوده؛ «مخالفت نداشتم اما آدم حتما ناراحت میشود. حتی پرزدن یک گنجشک هم آدم را ناراحت میکند.»
- به نقل از یک گزارش به قلم علی رنجبران، علی سیفاللهی
ارسال نظر