تشکیل بانک رویتر

رویتر پس از تحصیل امتیاز با عده‌ای از بانکداران و ثروتمندان انگلیس مثل بارون شروریدر، روبن ساسون و جفری کلین سوم جولای ۱۸۸۹شرکتی با سرمایه ۴ میلیون لیره انگلیسی تشکیل داد و این شرکت در ماه اوت همان سال در لندن ثبت شد. یک چهارم سرمایه بانک به صد هزار سهم ۱۰ لیره‌ای تقسیم شد که دویست سهم آن «سهم موسس» و بقیه سهام عادی بود و هرگاه سهام موسس به فروش می‌رسید، بانک تشکیل می‌شد. پیش از آنکه سهام بانک برای فروش عرضه شود: «دولت انگلستان یک منشور ملوکانه شرکت به مدت سی سال به بانکی که به این نحو تشکیل شده بود، اعطا کرد.» و چون سهام مزبور عرضه شد، استقبال عمومی درباره آن چنان بود که به فاصله چند دقیقه مبلغ یک میلیون لیره حاضر شد و پانزده برابر آن نیز ضمانت شد و هر سهم دو لیره‌ای ۱۲ لیره به فروش رفت و تفاوت آن‌که به دویست هزار لیره بالغ می‌شد به‌عنوان حق‌الزحمه و قیمت امتیازنامه به بارون جولیس رویتر داده شد.

در صورتی که رویتر برای دو امتیازش این اندازه خرج ننموده بود. پس از فروخته شدن سهام اولیه هیاتی به ریاست «ژوزف رایینو» که سال‌ها در قاهره به کار بانک لیون مشغول بود و در کار بانکداری به‌خصوص در ممالک شرقی سابقه ممتد داشت، برای افتتاح بانک به تهران آمد. بانک فعالیت خود را با واگذاری امتیاز استخراج معادن به یک کمپانی انگلیسی در ازای مبلغ یکصد و پنجاه هزار لیره و خرید تاسیسات بانک جدید شرقی آغاز کرد. توضیح آنکه رویتر ضمن امتیاز بانک حق استخراج معادن را هم به دست آورده و به فحوای امتیازنامه بانک شاهنشاهی حاضر شده بود «که برای احیای تمام وسایل استخراج ثروت طبیعی مملکت فورا کمال فدویت را به جا آورد...» و دولت علّیه هم «...در تمام مدت این امتیاز نامچه امتیاز مانع‌الغیر قطعی» داده بود «که در تمام وسعت مملکت ایران معادن آهن، مس، سرب، زیبق(جیوه)، زغال سنگ، نفت، منگنز، بورق و آمیانت را که متعلق به دیوان بود و قبل از وقت به دیگران واگذار نشده بود، دایر نماید...»

به این ترتیب در آغاز کار، سیصد و پنجاه هزار لیره درآمد برای رویتر و بانک شاهنشاهی حاصل شد و در آخر سال اول (سپتامبر۱۸۹۰) سود خالص بانک، به موجب گزارش رئیس بانک معادل ۶۸ هزار لیره شد. اما کار استخراج معادن سرنگرفت و شرکت خریدار امتیاز معادن، پس از مدتی که عملیات نتیجه‌ای نگرفت منحل شد چرا که اولا منطقه امتیاز شرکت بسیار وسیع و اداره آن کاری دشوار و سرمایه شرکت به این منظور ناکافی بود. ثانیا هزینه حمل‌ونقل به علت نبودن وسایل و راه‌های خوب گران بود، به‌طوری‌که حساب کردند هزینه حمل‌ونقل هر تن سنگ منگنز از کرمان به بندرعباس بین ۶ تا ۱۰ لیره می‌شد، در صورتی که همان سنگ در لندن تنی چهار لیره به فروش می‌رفت.

منبع: حسین محبوبی‌اردکانی، تاریخ موسسات تمدنی جدید در ایران، انتشارات دانشگاه تهران، 1370.