استروم و مطالعه نهادها
الینور استروم، اقتصاددان و سیاستمدار آمریکایی ۱۲ ژوئن سال ۲۰۱۲ درگذشت. او دانشمندی تراز اول بود و تا امروز تنها زنی است که برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد شده است. در سال ۲۰۰۹، وقتی او به این مقام دست یافت، بسیاری از اقتصاددانان برجسته با نام و کار او آشنا نبودند و دلیل عمده این امر نیز این بود که اُستروم دانشآموخته علوم سیاسی و عضو یک دپارتمان علوم سیاسی بود و مقالاتش عمدتا در ژورنالهای علمی غیراقتصادی منتشر میشد. کار علمی استروم بر مطالعه نهادهای حکمرانی بر منابع مشاع عمومی متمرکز بود.
الینور استروم، اقتصاددان و سیاستمدار آمریکایی ۱۲ ژوئن سال ۲۰۱۲ درگذشت. او دانشمندی تراز اول بود و تا امروز تنها زنی است که برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد شده است. در سال ۲۰۰۹، وقتی او به این مقام دست یافت، بسیاری از اقتصاددانان برجسته با نام و کار او آشنا نبودند و دلیل عمده این امر نیز این بود که اُستروم دانشآموخته علوم سیاسی و عضو یک دپارتمان علوم سیاسی بود و مقالاتش عمدتا در ژورنالهای علمی غیراقتصادی منتشر میشد.کار علمی استروم بر مطالعه نهادهای حکمرانی بر منابع مشاع عمومی متمرکز بود.از زمانی که گرتهاردین در ۱۹۶۸ مقاله «تراژدی مشاعات» را منتشر کرد، نحوه اندیشه در باب منابع مشاع عمومی دچار دوپارگی عمیق شد. تفکر غالب این شد که اگر یک منبع مشاع عمومی وجود داشته باشد، مثل یک مرتع که تحت مالکیت خصوصی نباشد و نظارت دولت هم بر آن نباشد، نتیجه یک تراژدی است؛ چراکه در این وضعیت، هر دامداری منفردا انگیزه دارد تعداد هر چه بیشتری دام برای چرا به آن مرتع بیاورد که نتیجه این وضعیت بهناگزیر چرای بیرویه است و نابود شدن آن چراگاه عمومی است و محروم شدن ناگزیر همه از مواهب آن.
حال اگر بخواهیم از این تراژدی جلوگیری کنیم، راهحل چیست؟ به ما میگفتند که دو راهحل وجود دارد:
۱) یا دولت باید پا پیش گذاشته و «از بالا به پایین» مقرراتی مشخص و مکتوب را متناسب با شرایط پایداری آن منبع، برای نحوه استفاده کاربران «وضع» و «تدبیر» کند و تبعیت کاربران از آن مقررات را به اتکای بازوی قهریه خود تضمین کند.
۲) یا دولت باید پا پیش گذاشته و «از بالا به پایین» اقدام به «خصوصیسازی» آن منبع مشاع کند، تا بعد مالکیت خصوصی و دادوستد بازاری سازوکاری برای پایداری و ماندگاری آن منبع در طی زمان فراهم کند.
یعنی یا regulation یا privatization و لاغیر.
تلاش علمی استروم معطوف به این بوده که نشان دهد این دوپارهاندیشی نادرست و این نتیجهگیری شتابزده است.
استروم میگوید: شتاب نکن! داری یک «بخش سوم» (the Third Sector) را از قلم میاندازی!کار استروم چنان که گفتیم مطالعه نهادها بود. نهاد چیست؟ از زبان خود او، «نهاد؛ یعنی یک روش برای سازماندهی به فعالیتهای انسانی» است و روشهای سازماندهی به فعالیتهای انسانی فقط «از بالا به پایین» وضع نمیشوند، گاه- بلکه خیلی وقتها- «از پایین به بالا» هم ظهور میکنند.استروم میگوید یک اجتماع (community) از کاربران یک منبع مشاع عمومی- یک جنگل، یک چراگاه، یک دریاچه و ... - در غیاب سازوکار بازار و در غیاب مقرراتپردازی و نظارتگری دولت، «گاه» قادر است خود روشی برای سازماندهی مناسب استفاده کاربران از آن منبع مشاع بیابد، آنگونه که هیچ تراژدیای اتفاق نیفتد و آن روش غیربازاری و غیردولتی هم بر مقرراتپردازی دولت برتری داشته باشد و هم بر سازوکار بازار.حکمرانی (governance) منحصر نیست به آنچه دولت میکند؛ یک اجتماع از مردم که توپ و تانک و کلید زندان ندارد- یعنی دولت نیست- گاه قادر است که تحت شرایطی قواعدی برای بهرهبرداری از یک منبع مشاع در حوزه عمومی تعیین کرده و ضمانت اجرایش را فراهم کند. لازم نیست حکمرانی را در همه حوزههای عمومی به انحصار دولت در آوریم.قواعد منحصر نیست به آن قواعد مکتوب و مدونی که یک دولت صادر میکند؛ قواعد نانوشته هم قواعدند. لازم نیست قواعدی مکتوب باشند تا به فعالیتهای آدمها نظم بدهند.
هماهنگی منحصر نیست به آنچه سازوکار بازار فراهم میکند؛ تحت شرایطی نهادهای غیربازاری نیز قادر به هماهنگ کردن بهینه فعالیتهای آدمها هستند. لازم نیست همه جنگلها و مراتع را «خصوصیسازی» کنیم.استروم اصرار دارد که «نمیتوانیم به سادگی بگوییم که اداره دستهجمعی مشاعات توسط خود اجتماع مردم بهترین است یا نیست؛ که دولت بهترین است یا نیست؛ که بازار بهترین است یا نیست.» اینکه کدام یک از این سه روش در هر مورد بهترین است، به شرایط بستگی دارد و اگر بهدنبال این باشی که بگویی فلان روش همیشه بهترین است، برخطا هستی. «به دام نوشدارو نیفتید.»این نگاه استروم در روششناسی علمی او نیز نمود بسیار پررنگ دارد؛ این دانشمند علوم اجتماعی در جستوجوی حقیقت خود را از هیچ ابزاری محروم نمیکند. بخشی از کار علمی او نظریهپردازی است؛ بخشی از آن تحقیق میدانی و بخشی دیگر آزمایش در لابراتوار.
- به نقل از سایت «بورژوا»
ارسال نظر