بازگشت نادرشاه به ایران

۲۶ اردیبهشت ماه سال ۱۱۱۸ ه.ش نادرشاه افشار و سپاهیانش پس از فتح دهلی و دو ماه اقامت در آن شهر به ایران برگشتند. لشکر نادرشاه در جنگ کرنال (۵ اسفند ۱۱۱۷- ۲۴ فوریه ۱۷۳۹) هندوستان را فتح کرد. دلیل وقوع این جنگ، فرار افغان‌های یاغی به هندوستان و عدم تسلیم ایشان به ایران ازسوی محمدشاه، پادشاه هند بوده ‌است. یکی از ترفندهای نادرشاه در جریان جنگ کرنال این بود که دستور داد بر پشت شتران تنوره‌های آتش ببندند و داخل آن را چوب و برگ درخت بریزند و آتش بزنند و در وسط میدان جنگ رها کنند. چون پشت شتران گرم شد نعره کشیدند و به سوی فیل‌ها دویدند. فیل‌ها که از نعره و هجوم شترها به سمت خود دچار وحشت شدند پشت به سپاه ایران و رو به سپاه هندی‌ها شروع به دویدن کردند و تمام سنگرهای مقدم محمد شاه را ویران کردند و اغتشاش و بلوای عجیبی در اردو ایجاد کردند به‌طوری‌که فرماندهان هند تصمیم گرفتند سنگر‌ها را به هم نزدیک کنند و دامنه صفوف سپاه خود را از دو طرف به جانب مرکز بکشانند زیرا نیمی از سپاه هند از سنگرها گریخته و در صحرا پراکنده شده بودند.

نادر و غرامت از هندیان

غرامتی که نادر از هند ستاند، افسانه‌ای بود (این غرامت علاوه بر ضبط جمیع مخازن اجدادی شاه مغلوب بود). سیل هدایا و مالیات‌ها از هر سو سرازیر شد و مبلغ ۱۵ کرور روپیه به نادر رسید. مرگ سعادت خان، سردار محمد شاه گورکانی (کسی که اشغال دهلی را به نادر پیشنهاد کرده بود) هم باعث شد که یک کرور از دارایی‌های او هم به نادر برسد! تاراج دهلی در پی واقعه شاه جهان را هم باید بر موارد فوق افزود. فهرست کامل تاراج در کتاب‌های مربوطه آمده است اما خلاصه‌اش را می‌توان در این سطور از کتاب «جهانگشای نادری» میرزا مهدی‌خان منشی استرآبادی، از مورخان رسمی دربار نادر دید: «الحاصل در عرض چند روز که ضابطان خزاین و بیوتات از انجام شغل مقرر فارغ شدند، حاصل بحروکان و ظروف زرین و سیمین و اوانی و اسباب مرصع به جواهر ثمین و اجناس نفیسه چندان به‌قلم آمد که محاسبان اوهام و دفتر نویسان افهام از حصر و احصای آن عاجز آمدند. امرا و خوانین دولت و اعیان دارالخلافه نیز کرورها و لک‌ها از نقود و جواهر و مرصع‌آلات و نفایس اسباب به‌ رسم پیشکش هدیه بارگاه حضور ساختند.»

مشهورترین این غنایم یکی الماس گرانبهای «دریای نور» و دیگری تخت معروف «طاووس» بود که به واقع خود گنجی بود غیر قابل قیمت‌گذاری! این تخت مخصوص جلوس پادشاهان هند بود و به روایت استرآبادی «از جمله غنایم تخت طاووسی بود که در ایام سلاطین سابقه هندوستان دو کرور جواهر که به اصطلاح اهل هندوستان هر کروری صد لک و هر لک عبارت از صد هزار روپیه است صرف ترصیع آن شده بود و همچنین لعلی غلطان و الماس رخشان، که نظیر آن در خزاین هیچ‌یک از ملوک سلف و سبق وجود نداشت» اکنون به مخزن دولت نادریه منتقل می‌شد. نادرشاه موقع حرکت به سمت ایران نیز با جمع کردن درباریان هند بار دیگر بر ابقای محمدشاه بر مقام خود و لزوم اطاعت سایرین از او و تنبیه متمردین تاکید کرد. محمد شاه هم در تشکر از این عنایت! بخش‌های دیگری از مناطق غربی سند را به ایران بخشید. به قول نویسنده‌ای نادر دوباره محمدشاه را بر تخت کشور فقیر و تحقیر شده خود نشانید، هرچند ترس از نادر و بازگشت او تا زمان رسیدن خبر قتلش همواره در دل هندیان باقی ماند.