زنان ایرانی قرن گذشته در دو نگاه
آرتور گوبینو، خاورشناس، محقق، شاعر و دیپلمات فرانسوی که در سال ۱۸۵۵ به همراه همسر و دخترش از طریق بندر بوشهر به ایران آمده بود و در طول اقامت خود به زبان فارسی نیز مسلط شد، وضعیت زنان ایران را به این صورت توصیف میکند: «همه زنان در بیرون از خانه خودشان را در چادرهای وال چیت و به ندرت ابریشمی به رنگ آبی تیره پیچیدهاند که سرتا پایشان را میپوشاند. صورتشان را با قطعهای پارچه سفید که زیر چادر پشت سرشان بسته میشود و از جلو تا روی زمین میافتد، محکم پوشاندهاند که دیدن و حتی حدسزدن چهرههایشان را غیرممکن میکند.
آرتور گوبینو، خاورشناس، محقق، شاعر و دیپلمات فرانسوی که در سال ۱۸۵۵ به همراه همسر و دخترش از طریق بندر بوشهر به ایران آمده بود و در طول اقامت خود به زبان فارسی نیز مسلط شد، وضعیت زنان ایران را به این صورت توصیف میکند: «همه زنان در بیرون از خانه خودشان را در چادرهای وال چیت و به ندرت ابریشمی به رنگ آبی تیره پیچیدهاند که سرتا پایشان را میپوشاند. صورتشان را با قطعهای پارچه سفید که زیر چادر پشت سرشان بسته میشود و از جلو تا روی زمین میافتد، محکم پوشاندهاند که دیدن و حتی حدسزدن چهرههایشان را غیرممکن میکند. قسمت جلو، این پارچه، محاذی چشمانشان بهطور مشبک قلابدوزی شده تا بتوانند از ماورای این روبنده، بیرون را ببینند و نفس بکشند. زیر این حجاب آبی تیره که چادر نامیده میشود و مخصوصا برای پوشاندن سرتا قوزک پای زنان ساخته شده است، یک شلوار گشاد که وظیفه دامن را انجام میدهد، میپوشند و آن هم فقط در موقع خارج شدن از خانه. زنان که به این شکل پوشیده و محفوظ شدهاند، سرپاییهای کوچک پاشنهدار به پا میکنند و برای حفظ تعادل، آنها را به نحوی روی زمین میکشند که به کلی عاری از ظرافت است. هنریش بروگش، خاورشناس آلمانی نیز در رابطه با تصویری که از زنان ایرانی دیده است، مینویسد: «در مورد زنانی که با کالسکه سواره یا پیاده حرکت میکنند، نمیتوان مطالب زیادی گفت. چون اندامشان کاملا پوشیده است و حتی چشمانشان نیز در پشت روبنده سفیدی پنهان شده است. آنان شلوارهای سبز گشاد و چینداری به پا دارند و کفشهایشان نیز به همین رنگ است و اغلب همراه یک یا چند خدمتکار در میدان توپخانه دیده میشوند. بنا بر آداب و رسوم ایران، مردان هیچگاه با زنانشان در مکانهای عمومی ظاهر نمیشوند.»
ارسال نظر