تغییر جهت بازارها بازار ارومیه / دهه 1290 ه.ش

تغییر جهتی که در مسیر بازرگانی خارجی ایران طی آخرین دهه‌های قرن هجدهم رخ داد، از دیگر نشانه‌های افول اقتصاد و تولید کشاورزی در این دوره است. طی این دوران بسیاری از دولت‌های نیرومند اروپایی ـ بریتانیا، هلند و فرانسه ـ به‌تدریج مبادلات خود را با ایران متوقف کردند و بازرگانی خارجی ایران به دادوستد با همسایگان مجاور ـ هندوستان، روسیه، افغانستان، امپراتوری عثمانی شامل عراق ـ محدود شد. گرچه تشریح کامل علل این تغییرات نیاز به مطالعات دقیق‌تر دارد، اما همزمانی بی‌علاقگی قدرت‌های اروپایی به بازار ایران، با بالا گرفتن رقابت این دولت‌ها بر سر بازارهای جدید آسیایی، به خودی خود نشان می‌دهد که بازار ایران سوددهی سابق را برای آنها نداشته است. تلاش‌های مستمر کریم‌خان برای جلب دوباره علاقه کمپانی‌های اروپایی، به‌خصوص کمپانی هند شرقی، ظاهرا هیچ نتیجه مثبتی دربرنداشته است و این نکته به فرضیه مذکور اعتبار بیشتری می‌بخشد. گرچه برآورد میزان کاهش بازرگانی خارجی آسان نیست، اما به نظر می‌رسد که قابل‌ملاحظه‌ بوده است. طبق اظهارات مالکم، مجموع بازرگانی خارجی ایران در سال ۱۸۰۱/ ۱۶-۱۲۱۵ حدود ۵/ ۲ میلیون استرلینگ بوده که حدود نیمی از آن به کالاهای ترانزیت مربوط می‌شد. در حالی که ارزش صادرات ابریشم ایران به هلند در سال‌های ۱۶۷۰/ ۸۱-۱۰۸۰، به تنهایی حدود ۲ تا ۵/ ۲ میلیون استرلینگ تخمین زده می‌شود.

در حالی که هرج و مرج سیاسی در قرن هجدهم تاثیر سوئی بر اوضاع اقتصادی داشت، ثباتی نسبی که توسط قاجاریان در قرن نوزدهم برقرار شد، پیشرفت اقتصادی هر چند آرام اما پایداری را امکان‌پذیر ساخت. مهم‌ترین حوزه‌ای که در این میان رونق تازه‌ای گرفت بازرگانی خارجی بود که طی قرن نوزدهم تا ۱۲ برابر افزایش یافت. این افزایش در دو مرحله‌ اصلی رخ داد. مرحله نخست حدودا مربوط به سال‌های ۱۸۰۰ تا ۱۸۶۵/ ۱۵-۱۲۱۴ تا ۸۲-۱۲۸۱ است. ویژگی عمده بازرگانی خارجی ایران در آغاز قرن را می‌توان به این صورت شرح داد: شرکای اصلی تجاری ایران همسایگان نزدیک آن بودند. از مجموع ۵/ ۲ میلیون استرلینگ مبادلات خارجی، حدود ۳۲ درصد با افغانستان، ۲۸ درصد با امپراتوری عثمانی (به خصوص عراق)، ۲۳ درصد با هندوستان و ۱۵ درصد با روسیه صورت گرفته بود.

واردات ایران (حدود ۱,۲۵۰,۰۰۰ استرلینگ) موارد زیر را شامل می‌شد: انواع پارچه‌های نخی، از چیت‌های ظریف تا ماهوت‌های ضخیم، منسوجات تجملی ابریشمی و پشمی اروپایی، پارچه‌های پشمی ونیزی، انواع دارو، تریاک. شال‌های کشمیری، ریواس، ادویه، شیشه، چینی‌آلات، آهن، فولاد، رشته‌های طلا، نیل و شنگرف برای رنگریزی و مروارید و صادراتش عبارت بودند از: ابریشم و لباس‌های ابریشمی، پشم کرمان، چیت و قلمکاری از اصفهان، فرش، دارو، گندم، شال‌های کشمیری، نیل، ریواس، تنباکو و خشکبار. اما تنها نیمی از اقلامی که وارد ایران می‌شدند به مصرف داخلی می‌رسیدند و باقی آنها کالاهای ترانزیت بودند. موازنه تجاری به ضرر ایران بود و ایرانیان مجبور بودند بهای ۲۳ درصد (حدود ۳۵۰ هزار استرلینگ) از واردات را به صورت مسکوکات طلا و نقره پرداخت کنند. این امر نشان‌دهنده دو نکته در مورد اقتصاد در این مرحله نخستین است: اولا، میزان تولیدات کشاورزی هنوز کم بود و ثانیا کشور هنوز مسکوکات فراوانی در اختیار داشت و از آنچه قبلا فراهم کرده بود خرج می‌کرد که بخشی مربوط به غنائمی می‌شد که نادر و سپاهیانش با خود از هندوستان آورده بودند.

به استثنای ابریشم اصفهان و پشم کرمان، اغلب تولید منسوجات ایران به مصرف داخلی می‌رسید. ازآنجاکه تولیدات صنایع نساجی ایران در شهرهای مختلف، پاسخگوی مصرف داخلی نبود، پارچه‌های ارزان‌تر نخی و چیت بخش مهمی از واردات ایران را تشکیل می‌دادند. بنادر و شهرهای عمده در مبادلات بازرگانی شامل بوشهر در محدوده خلیج‌فارس، کرمانشاه، در مسیر بغداد و قزوین و رشت برای تجارت با روسیه بودند. اصفهان با ۲۰۰,۰۰۰ نفر پر‌جمعیت‌ترین شهر ایران بود و شیراز، کرمان، کاشان و همدان به ترتیب در مقام‌های بعدی قرار داشتند.

بازرگانی خارجی ایران طی سه دهه نخست قرن نوزدهم، رشد آرامی داشت. اما در سال‌های ۱۸۳۰/ ۵۰-۱۲۴۰، این رشد سرعت بیشتری به خود گرفت. تا سال ۱۸۶۴/ ۸۱-۱۲۸۰ کل حجم بازرگانی تا چهار برابر به قیمت واقعی افزایش یافت. تغییر مسیر تجارت ایران و اروپا که سابقا از طریق استانبول و ازمیر صورت می‌گرفت و انتقال آن از راه دریای سیاه به مسیر استانبول ـ طرابوزان ـ ارزروم ـ تبریز در افزایش میزان مبادلات نقش داشت. استفاده از این مسیر با کاهش هزینه حمل‌ونقل دریایی کالا، میزان فروش ابریشم خام گیلان به اروپا را افزایش داد و به این ترتیب شکاف ناشی از کمبود نقدینگی را کاهش داد. استفاده از مسیر بازرگانی طرابوزان، در سال ۱۸۳۰/ ۴۶-۱۲۴۵ توسط ولیعهد، عباس میرزا آغاز شد. احتمالا عباس میرزا که سعی و تلاش فراوانی برای احیای تجارت آذربایجان و بازسازی تبریز، پایتخت خود، صرف می‌کرد سودمندی این مسیر را به کمبل کنسول بریتانیا در تبریز گوشزد کرده و کمبل به نوبه خود در مکاتبه با کمپانی هند شرقی آنها را به استفاده از این راه ارزان‌تر تشویق کرده است.

زمانی که مزیت استفاده از این راه جدید آشکار شد، این مسیر به یکی از اصلی‌ترین راه‌های حمل‌ونقل کالا به داخل و خارج از ایران مبدل شد. در حالی که در سال ۱۸۳۰/ ۴۶-۱۲۴۵ تنها ۲۶ کشتی اروپایی به بندرگاه طرابوزان وارد شده بود، در سال ۱۸۳۶/ ۵۲-۱۲۵۱، هفت، هشتم از حجم کل کالاهایی که توسط بریتانیا از انگلستان وارد ایران شد، و ارزشی در حدود ۹۰۰هزار لیره استرلینگ داشت، از طریق طرابوزان به ایران رسیده بود. باز شدن کانال سوئز در سال ۱۸۶۹/ ۸۶-۱۲۸۵ و برقراری خطوط کشتی بخار مابین هندوستان و خلیج‌فارس در سال ۱۸۶۲/ ۷۹-۱۲۷۸، آغازگر مرحله جدیدی در ورود ایران به تجارت بین‌المللی شد. افزایش بهره‌گیری از خلیج‌فارس به منظور انتقال کالا به داخل و خارج از اروپا رونق تازه‌ای به شهرهای جنوبی و مرکزی ایران بخشید؛ به‌خصوص اصفهان که از سال‌های ۱۸۴۰/ ۱۲۵۰، بخشی از اعتبار تجاری خود را در برابر تبریز از دست داده بود.

بهبود وضعیت حمل‌ونقل در عراق و سایر نواحی همجوار، منجر به کاهش قابل‌توجهی در داد و ستد این مناطق با ایران شد؛ چرا که عرضه تولیدات به بازارهای اروپایی سوددهی بیشتری در برداشت. بازرگانی ایران نیز به سمت معاملات پرسودتر با اروپا تغییر جهت داد و تولید محصولات کشاورزی تجاری افزایش پیدا کرد. واکنش سریع بازار ایران، با توسعه کشت تریاک در سال ۱۸۷۰/ ۸۷-۱۲۸۶ در بسیاری از استان‌های ایران، به‌خصوص اصفهان، خراسان، یزد، کاشان و حتی در مناطق اطراف تهران آشکار می‌شود. رواج تولید تریاک به حجم کم و ارزش بالای آن در بازارهای بین‌المللی مربوط می‌شد. نقل‌وانتقال کالا در داخل ایران پرهزینه بود؛ چرا که وضع جاده‌ها تا قرن بیستم بهبود نیافته بود. به این ترتیب، تریاک که در سال ۱۸۸۰/ ۱۲۹۷ق از اقلام وارداتی بود، به ۲۶ درصد از کل صادرات در دهه ۱۸۸۰/ ۱۳۰۰ق مبدل شد. آغاز صنعتی شدن آسیای میانه و قفقاز در اواخر سال‌های ۱۸۸۰ و اوایل سال‌های ۱۸۹۰، مشوقی برای رشد تولیدات محصولات تجاری کشاورزی در استان‌های شمالی ـ آذربایجان و خراسان ـ بود. بهبود اوضاع نقل و انتقال در مناطقی از قلمرو روسیه که همجوار با ایران بودند و در آناتولی، موجب تسهیل بیشتر تبادل کالا با استان‌های شمالی ایران شد.

به این ترتیب تا اواسط سال‌های ۱۸۹۰/ ۱۳۱۰ق، محصولات کشاورزی بخش عمده‌ای از بازرگانی خارجی ایران را تشکیل می‌دادند. مهم‌ترین این محصولات عبارت بودند از: برنج که به روسیه می‌رفت، پنبه که باز هم به روسیه صادر می‌شد، توتون که به روسیه، مصر و امپراتوری عثمانی فرستاده می‌شد و میوه که به روسیه و اروپا صادر می‌شد. ابریشم که وضعیت آن پس از فاجعه سال ۱۸۶۵/ ۸۳-۱۲۸۲ تا حدودی بهبود یافته بود و نیز تریاک در فهرست محصولات صادراتی مقام بالایی داشتند. در این دوره شاهد رشد روابط بازرگانی بین ایران و روسیه نیز هستیم. توسعه بازرگانی ایران و روسیه حاصل یک خط‌مشی هوشیارانه و مستمر از جانب حکومت تزاری بود که تلاش می‌کرد تا «با تسلط بر یک بازار بر یک ملت مسلط شود.»

روس‌ها که همگام با اتخاذ این سیاست، در تلاش بودند تا سایر رقیبان را از میدان به در کنند، در مورد کاهش روابط تجاری بریتانیا با ایران موفق شدند. درحالی‌که تا سال ۱۸۷۰/ ۸۷-۱۲۸۶ تجارت با بریتانیا بیش از نیمی از بازرگانی خارجی ایران را شامل می‌شد، پس از این تاریخ، سهم روسیه در مجموع معاملات خارجی ایران، رو به افزایش گذاشت. تا سال ۱۹۰۵/ ۱۳۲۳ق، روسیه ۶۶ درصد از صادرات ایران را دریافت و ۵۳ درصد از واردات کشور را فراهم می‌کرد؛ درحالی‌که همزمان واردات بریتانیا از ایران تا ۲۵ درصد و صادراتش به کشور تا ۱۲ درصد کاهش یافت. بازرگانی ایران طی قرن نوزدهم، همانند سایر کشورهای جهان، شاهد توسعه‌ای آهسته و پیوسته بود. بسیار آهسته‌تر از برخی کشورهای همسایه (تنها دوازده برابر در مقایسه با رشد ۴۲ برابری مصر و ۳۰ برابری امپراتوری عثمانی). مع‌هذا این توسعه عواقب مهمی در پیشرفت اقتصادی ـ اجتماعی و سیاسی ایران داشت.

- به نقل از مقاله «از بازار سنتی تا بازار مدرن: تجارت خارجی و توسعه اقتصادی در ایران قرن نوزدهم» نوشته دکترگیتی نشات، مجله گفت‌وگو شماره ۴۱