جمهوری ترکیه روانه موزه میشود؟
آتاتورک و اردوغان، سکولاریسم و مذهب
رجب طیب اردوغان ۱۶ آوریل ۲۰۱۷ پس از انداختن رای آری (EVET) خود در صندوق رفراندوم قانون اساسی اعلام کرد که «بهدنبال تحقق رویای آتاتورک در ترکیه برای ساختن ترکیهای متمدن هستیم. » رویایی که برخلاف نظر او میخ آخر بر تابوت جمهوری مصطفی کمال پاشا بود که ۲۰ ژانویه ۱۹۲۱ پارلمان با تصویب «تشکیلات قانون اساسی» بنیان گذاشته بود. جمهوریای که در آستانه یکصدمین سالگرد تاییدش حالا باید در مقابل اصلاحات حزب عدالت و توسعه قرار گیرد. اردوغان و همفکرانش در حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از نیمه پایانی دهه ۹۰ میلادی برای جمهوری سکولار و لائیک آتاتورک خواب آوریل ۲۰۱۷ را دیده بودند؛ روندی که تاریخ نشان میدهد اردوغان با بهرهگیری تجربه تاریخی آتاتورک در به حاشیه بردن خلافت ششصدساله عثمانی به کار برده بود.
رجب طیب اردوغان ۱۶ آوریل ۲۰۱۷ پس از انداختن رای آری (EVET) خود در صندوق رفراندوم قانون اساسی اعلام کرد که «بهدنبال تحقق رویای آتاتورک در ترکیه برای ساختن ترکیهای متمدن هستیم.» رویایی که برخلاف نظر او میخ آخر بر تابوت جمهوری مصطفی کمال پاشا بود که ۲۰ ژانویه ۱۹۲۱ پارلمان با تصویب «تشکیلات قانون اساسی» بنیان گذاشته بود. جمهوریای که در آستانه یکصدمین سالگرد تاییدش حالا باید در مقابل اصلاحات حزب عدالت و توسعه قرار گیرد. اردوغان و همفکرانش در حزب اسلامگرای عدالت و توسعه از نیمه پایانی دهه ۹۰ میلادی برای جمهوری سکولار و لائیک آتاتورک خواب آوریل ۲۰۱۷ را دیده بودند؛ روندی که تاریخ نشان میدهد اردوغان با بهرهگیری تجربه تاریخی آتاتورک در به حاشیه بردن خلافت ششصدساله عثمانی به کار برده بود. اما این تجربه چه بود؟ این سوالی است که هانی شکرو اوغلو تاریخنگار ترک در کتاب «سقوط امپراتوری و تولد جمهوری» (نگاهی به نقش آتاتورک در پیدایش ترکیه) به آن پاسخ داده است.
شکرو اوغلو با بررسی جایگاه تاریخی بنیانگذار ترکیه نوین و سیر تحول نظریات روشنفکری در زندگی او و کشف مسیر دشوار عبور از یک امپراتوری کهن به یک دولت - ملت مدرن در این کتاب، شکلگیری جمهوری ترکیه را نشان میدهد که به نوعی برگرفته از جمهوری سوم فرانسه بود. هرچند او معتقد است: «آیین جمهوری مصطفی کمال، در واقع کاملا بر روح جمهوری فرانسه منطبق نبود. جمهوری آنگونه که مصطفی کمال میگفت نه فقط یک سیستم اداره حکومتی، بلکه تنها ابزار حمایت از سعادت، کامیابی و آزادی ملت ترک در حال و آینده بود. به همین دلیل تمام ملت موظف به خدمت به آن بودند.»
به نظر نویسنده این کتاب: «رژیم برای آنکه ایده جمهوری را آرام آرام در میان مردم رواج دهد جمهوریخواهی را با عالیترین عبارات میستود و صفت جمهوری را برای تمایزگذاری به نام نهادهای جدید در مقابل معادل قدیمی آن میافزودند. برای مثال دولت، «دولت جمهوری» نامیده میشد یا دادستانهای دولتی «دادستان جمهوری» نامیده میشدند. در سال ۱۹۲۴ مصطفی کمال بهعنوان حزب خود، «حزب مردم» کلمه جمهوری را افزود. کلاه ملوانان نیروی دریایی منقوش به آرم T.C.B مخفف کلمه جمهوری ترکیه بود. همینطور روی کلیه ساختمانهای دولتی کلمه T.C مخفف کلمه جمهوری ترکیه جایگزین علامت امپراتوری شد. بهعنوان سومین کالت او درصدد تاسیس یک حزب بود. او بهعنوان یک عضو سابق کمیته پیشرفت و اتحاد اهمیت نهاد را به خوبی درک میکرد. مانند رهبران اکثر حکومتهای تکحزبی اوایل قرن بیستم او نیز حزب خود را نماینده تمام خلق ترک و مورد علاقه تمام ملت میدید. او عقیده داشت که این حزب خدمت بزرگی را به ملت بهعنوان بستری برای حضور مردم و محملی برای ایدئولوژی ناسیونالیسم و آموزش آن ارائه میکند.»
آتاتورک برای پیشبرد جمهوری سکولار خود نیاز به جایگزینی مذهب داشت. آنچه او برای این حذف انجام داد جایگزینی ناسیونالیسم ترکی به جای مذهب بود. او متولی ترویج دو نظریه زبان و تاریخ ترکان بود که پایه حکومتش را تشکیل میدادند. ناسیونالیسم ترکی از دید او یک دین مدنی بود که بر اساس آن مانند دورکیم معتقد بود: «ناسیونالیسم از طریق آنچه شهروندان سکولار بهعنوان آیین حکومتی انجام میدهند کاربردی معنوی هم پیدا خواهد کرد.» این دین مدنی آنقدر برای مصطفی کمال مهم بود که «طی سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ او شخصا مواد اصلی برخی کتب تعلیمات اجتماعی مدارس را ویرایش میکرد که به نام دخترخوانده او منتشر میشد. در مهمترین کتابش «دانستنیهای مدنی برای هموطنان» او ملت ترک را بزرگترین، قدیمیترین و خالصترین در تاریخ بشر توصیف میکند و نظریههای ملیگرایان درباره زبان و مذهب را تکرار میکند.»
مصطفی کمال خوب میدانست که معرفی یک دین مدنی جدید نمیتواند یکشبه جامعه ترکیه را متحول کرده و در کوتاهمدت برای رژیم مشروعیت ایجاد کند: «او در تلاش بود تا این دین مدنی را با آداب شخصی و سازمانی تقویت کند. ایده اول او الگوبرداری از اصول انقلاب فرانسه و آمریکا بود ولی بر اساس گفتمان علمی تعریف شده بود. لازمه آن شروع همزمان رنسانس ترک و به دور انداختن هر آنچه از مذهب با روشنفکری در تزاحم میدانست، بود.» او که در طول دوران حضورش در سیاست ترکیه حکم یک ناجی را ایفا کرده بود در نوامبر ۱۹۳۴ از سوی مجلس بزرگ ترکیه لقب آتاتورک یا پدر ترک را بهدست آورد؛ نامگذاریای که کیش شخصیتی او را با توده مردم زیر چتر رهبری خود جمع میکرد: «مصطفی کمال با گذر از سنت اسلاف امپراتوری خود که تقریبا نشر هر تصویری غیر از طغرا را منع میکرد، تصاویر خود را در همه جا پخش کرد. بدینگونه او قادر بود به صورت مجازی در هر خانه، موسسه و محل کسب در سراسر کشور حضور داشته باشد. همزمان با نصب تصاویر او در تمام ادارات دولتی، سردیسها و تندیسهای او در میادین عمومی نصب شد.»
او خیلی زود بخشی از زندگی مردم ترکیه شد بهطوریکه «در اواخر دهه ۲۰ مصطفی کمال تنها تصویری بود که در انظار عمومی میشد مشاهده کرد. ساختمانهایی که او در آن اقامت گزیده بود و محلهای سخنرانی او تبدیل به مکانهای مقدسی شده بود. آنچه او از آنها استفاده کرده بود تبدیل به اشیای مقدسی شده بودند. القاب غلوآمیزی که به اسم او اضافه میشد مانند بزرگ، نابغه، بیهمتا، ناجی، منجی، عالی، خلاق، لایق تمجید و اعجوبه نوع بشر، هالهای از قداست مذهبی پیرامون او کشیده بود.» اکنون با رفراندوم آوریل رجب طیب اردوغان جمهوری آتاتورک با چالشی بزرگ روبهرو شده است. چالشی که میتواند میراث او را چهار سال پیش از آغاز قرن تازه هجری، را روانه موزهها کند.
- منبع: تاریخ ایرانی، فرزانه ابراهیمزاده
- سقوط امپراتوری و تولد جمهوری
- (نگاهی به نقش آتاتورک در پیدایش ترکیه) نویسنده: هانی شکرو اوغلو
- ترجمه: رضا جوادی
- انتشارات لوح فکر
- چاپ اول، ۱۳۹۵
ارسال نظر