دو تصویر از تجار قاجاری
مفهوم طبقه اجتماعی (تجار) علاوه بر موقعیت مشترک در بازار و منافع اقتصادی و فرصتهای زندگی مشابه از طریق شناخت ذهنی نسبت به وحدت و سازماندهی ناشی از آگاهی طبقاتی سنجیده میشود. در این خصوص میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تحصیلات خواندن و نوشتن و مسافرت به خارج از کشور به تجار نسبت به سایر اقشار جامعه این امکان را میداد که در باب مسائل مختلف اطلاعات و آگاهی بیشتری داشته باشند، به نحوی که متن سیاحتنامه ابراهیم بیگ، تالیف حاج زینالعابدین مراغهای و آثار عبدالرحیم طالبوف که خود از تجار محسوب میشوند در این زمره گواه هستند.
مفهوم طبقه اجتماعی (تجار) علاوه بر موقعیت مشترک در بازار و منافع اقتصادی و فرصتهای زندگی مشابه از طریق شناخت ذهنی نسبت به وحدت و سازماندهی ناشی از آگاهی طبقاتی سنجیده میشود. در این خصوص میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تحصیلات خواندن و نوشتن و مسافرت به خارج از کشور به تجار نسبت به سایر اقشار جامعه این امکان را میداد که در باب مسائل مختلف اطلاعات و آگاهی بیشتری داشته باشند، به نحوی که متن سیاحتنامه ابراهیم بیگ، تالیف حاج زینالعابدین مراغهای و آثار عبدالرحیم طالبوف که خود از تجار محسوب میشوند در این زمره گواه هستند.
این تالیفات با آگاهی از رموز پیشرفت جهان بهخصوص در حوزه اقتصاد، صنعت، قانونمداری و با نگاه انتقادی از از وضع موجود وطن نوشته شده است. اطلاعات و آگاهی تجار که در زمینههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بود، خواهناخواه موجب میشد که در جریان سفرهایشان اطلاعات خود را به داخل ایران رواج دهند. بازرگانانی که با روسیه و عثمانی سروکار داشتند از اوضاع آن سرزمینها خبر آوردند و درباره وابستگی اقتصادی ایران بحث میکردند. بنابراین در نتیجه آشنایی با روشنفکران ایرانی همچون اسدآبادی، ملکم خان و... و تجار روشنفکر و صاحب تالیفی چون مراغهای و طالبوف و همچنین با تاثیرپذیری از آگاهی و اطلاعات آنان، نسبت به منافع طبقاتی آگاه شدند و برای احقاق حق خویش تلاش کردند. مثلا زمانی که سید جمالالدین اسدآبادی به ایران آمده بود، در خانه امینالضرب اقامت گزید. بهدنبال این ملاقات امینالضرب و تجار با اندیشه و آرای سیدجمال در باب قانون، آزادی فکر و مطبوعات، اصلاح وضع مسلمین، قطع دست بیگانگان از اقتصاد کشور، مبارزه با امپریالیسم و استعمار خارجی آشنا شدند. بهدنبال این امر حاج محمدحسین امینالضرب هوادار اسدآبادی شد و در نهایت او را در فاصله دو دیدار در روسیه تقویت و پشتیبانی کرد.
تجار به مثابه کنشگران سیاسی
مفهوم طبقه سیاسی تجار از طریق مشارکت در زندگی سیاسی یعنی تشکیل انجمنهای مربوط به تجار در حمایت از مشروطه، مشارکت در جنبش تنباکو و انقلاب مشروطه و شرکت در انتخابات نمایندگی مجلس سنجیده میشود. نمونههایی از دادههای تاریخی که این خصوصیت را نشان میدهند، عبارتند از: تجار پس از رسیدن به آگاهی طبقاتی به منافع جمعی مشترک میان خود، نخستین راهحل را در جهت حفظ منافع جمعی در گردهماییها و تشکلهایی چون وزارت تجارت و مجلس وکلای تجار تجربه کردند. هرچند مجلس وکلای تجار در رسیدن به اهداف خود ناکام ماند، این مجلس برای نخستین بار تجار را در یک سازمان مشخص گرد هم آورد و آنها را نسبت به حقوق خویش و منافع جمعی و ملی به جای منافع فردی آگاه ساخت. در تبریز کانون انجمن با حمایت بازرگانان در حمایت از آزادی تشکیل شد و بعدها در انتخاب وکلای مجلس و حل مسائل مالیاتی و شکایات مهم از طریق تلگراف به وکلای خود در مجلس موثر بود و روزنامهای هم ابتدا به نام جریده ملی که بعدها انجمن تبریز نام گرفت، منتشر کرد. همچنین تجار تبریز در استانبول به همراهی اصناف، انجمن سعادت را برای گزارش وقایع مشروطه عثمانی به ایران تشکیل دادند که متشکل از ده نفر تاجر و بیست نفر از اصناف بود. این انجمن در دوره استبداد صغیر باعث حفظ مشروطیت در تبریز با ارسال کمکها شد. انجمن غیبی نیز توسط بازرگانان تبریز ایجاد شد. هدف آن حفظ و تداوم مشروطیت بود و شامل ۱۲ نفر بود که مهمترین افراد آن دو بازرگان آگاه از جمله کربلایی علی مسیو و حاج علی دوافروش بودند.
انجمن اتحادیه بوشهر که هدف آن حمایت از مشروطهخواهان بود از جمله تشکلهای دیگر بود. با صدور فرمان مشروطیت در انجمن اتحادیه بوشهر جشن تاسیس دولت عادله مشروطه و تشکیل شورای کبرای ملی گرفتند و تجار به تزیین تجارتخانههای خود پرداختند. تجار پس از آگاهی به منافع طبقاتی نخستین راهحل را در مجلس وکلای تجار تجربه کردند؛ ولی بهدلیل ناکام ماندن این مجلس در رسیدن به خواستههای تجار، دومین راهحل در جریان جنبش تنباکو و انقلاب مشروطه شکل گرفت که به فکر برقراری حاکمیتی جدید و واژگونی نهادهای سنتی افتادند. پس از غلبه تجار بر سیستم سیاسی و پیروزی آنها در انقلاب مشروطیت در انتخابات نمایندگی مجلس با کسب اکثریت آرا به مجلس اول راه یافتند.
منبع: علیمحمد حاضری، محمد رهبری، مجله جامعه شناسی ایران، 1385.
ارسال نظر