سکه طلا در نظام پولی ایران
غازانخان (۱۲۹۵-۱۳۰۴م) برجستهترین فرمانروای ایلخانی سلسله ایلخانان که بخش خاوری جهان اسلام را طی سدههای سیزدهم و چهاردهم میلادی تحتسیطره خود درآورد، بهعنوان بخشی از اصلاحات نظام اداری، نظام پولی یکسانی را در ایران معمول گردانید. این نظام پولی، بر گردش همزمان طلا و نقره مبتنی بود. (مس هم در گردش بود اما سکه شاهی نبود و به سختی برای مقاصد اقتصادی محلی و معاملات کماهمیت بهکار برده میشد). درهمهای نقرهای حجم عظیمی از مسکوکات ضرب شده این دوره را شامل میشد و فقط نقره پول واقعی بود. زیرا صرفا سکههای نقرهای با وزن معین و عیار قانونی ضرب میشد.
غازانخان (۱۲۹۵-۱۳۰۴م) برجستهترین فرمانروای ایلخانی سلسله ایلخانان که بخش خاوری جهان اسلام را طی سدههای سیزدهم و چهاردهم میلادی تحتسیطره خود درآورد، بهعنوان بخشی از اصلاحات نظام اداری، نظام پولی یکسانی را در ایران معمول گردانید. این نظام پولی، بر گردش همزمان طلا و نقره مبتنی بود. (مس هم در گردش بود اما سکه شاهی نبود و به سختی برای مقاصد اقتصادی محلی و معاملات کماهمیت بهکار برده میشد). درهمهای نقرهای حجم عظیمی از مسکوکات ضرب شده این دوره را شامل میشد و فقط نقره پول واقعی بود. زیرا صرفا سکههای نقرهای با وزن معین و عیار قانونی ضرب میشد. ایلخانان سکههای طلا در وزنهای مختلف و نامشخص ضرب میکردند. احتمالا این اقدام به این جهت بود که موجودی و عرضه طلا، تثبیت نشده بود زیرا در همه ایران فقط یک معدن طلا کشف شده بود. طلایی که با وزن مشخص رواج یافت، بهعنوان یک کالای اقتصادی بیش از پول، مورد پذیرش واقع میشد و بیشتر آن از ایران به هند منتقل میشد.
با اضمحلال دولت ایلخانی در پی مرگ سلطان ابوسعید در سال ۱۳۳۶م نه تنها نظام واحد پولی از هم گسیخت، بلکه تناسب فلزاتی هم که در پول ایران مورد استفاده واقع میشد، به سوی نقره میل کرد که بعد از آن تنها فلز نظام مالی ایران شده بود. تا وقتی سکه مسی نسبتا کمیاب شد، ضرب سکه طلا، با هر مقدار قابلتوجه متوقف گردید و بیشتر سکههای طلا که در این دوره ضرب میشد، به نظر میآید برای اهدا و استفاده در مراسم تشریفات بود. گسترش و توسعه امپراتوری عثمانی در تغییر کاربری سکههای طلا، سخت تاثیرگذار است تا جاییکه در سال (۱۴۷۷-۱۴۷۸م) سکه جدیدی به نام «سلطان» عرضه گردید. طلا در سرزمینهای عثمانی قبل از زمامداری سلیمان اول (دوره سلطنت ۱۵۲۰-۱۵۵۶م) همچنان کمیاب بود اما با فتح مصر در سال ۱۵۱۷م و با وصول مالیات از آن کشور بهصورت طلا فراوان شد. صدور طلا از طریق دریای سرخ و خلیجفارس از همان زمان، شاید صفویان را هم قادر ساخت که دوباره سکه طلا عرضه نمایند. به علاوه ایران در دوره فرمانروایی اولین سلطان صفوی، شاه اسماعیل (سلطنت ۱۵۰۱م) که کمی بعد از جلوس بر سریر قدرت به ضرب اشرفیهای طلا اقدام نمود، به یک سکه طلای بومی دست یافته بود.
با وجود این طلا بین سالهای ۱۵۰۱-۱۵۰۲م و ۱۶۱۰-۱۶۱۱م فقط در مقادیر مناسب ضرب میشد و در کل دوره صفوی نسبت به نقره با فاصله زیاد و در مرتبه دوم قرار داشت و رواج آن در نقل و انتقالات شمش بین قارهای با انتشار و گسترش سریع ریال اسپانیایی در سراسر آسیا به کمترین حد رسید. علاوه بر این تعدیلاتی در پول عثمانی صورت گرفت که منجر به کاهش ارزش پول آقچه شد که این امر بدون کاهش قیمت کارمزد ضرابخانهها بود و این تعدیل باعث افزایش جریان نقره در ایران گردید. سکههای خارجی از ریال اسپانیولی گرفته تا لیون دالر (دلار شیرنشان) هلندی به وفور در قلمرو صفویان رایج بود و برای تجارت در مناطق دوردست کشور در کنار سکه نقره عباسی و محمودی (دو شاهی) -دو سکه نقره اصلی عصر صفوی- طی قرن هفدهم به کار میرفت. در واقع ضرب سکه طلا در ایران تقریبا در اواسط سلطنت شاه عباس اول متوقف شد و تا دهه پیش از سقوط اصفهان و افول ستاره اقبال دولت صفوی در سال ۱۳۳۴-۱۳۳۵م/ ۱۷۲۲م هیچ سکه طلایی ضرب نشد. این شاه سلطان حسین (سلطنت ۱۶۹۴-۱۷۲۲م) آخرین شاه سلسله صفوی بود که ضرب سکههای طلا را از سر گرفت. او در یک اقدام اضطراری جهت تامین هزینه نظامیانی که در برابر افغانهای مهاجم مقاومت کردند، در سال ۱۷۱۷م به ضرب سکه اشرفی طلا دست زد.
نقش نامحسوس طلا بهعنوان سکه رسمی، منجر به گسترش این تصور غلط شده است که طلا نقش بارزی در حیات بازرگانی عصر صفوی ایفا نکرده است. اصل و ریشه این نظریه برمیگردد به مشاهدات سیاحان نیمه سده هفدهم میلادی، نظیر شاردن و تاورنیه که به اشتباه دریافتند پول رایج صفویان سکه طلا نیست و سکه طلا در بازار صفویان به وضوح مشاهده نمیشود. اظهار نظرهای این افراد در طی زمان، بهعنوان حقیقت مسلم پذیرفته شده است. بین سالهای ۱۶۱۰-۱۷۱۷م، ممکن است طلا بهصورت محلی در هیچ کمیتی ضرب نشده باشد اما از بازار ناپدید نشد. سکههای طلایی که در ایران عرضه میشد تقریبا بهطور انحصاری سکه دوکا ایتالیایی بود که کلمه سکوئین، سکه زر قدیمی در ایتالیا و عثمانی در منابع انگلیسی معاصر خواه به شکل اصلی ونیزی آن یا به اشکال مختلف اروپایی از آهن مشتق شده است. در واقع دوکای طلا تنها سکهای است که میتوان قیمت آن را در ایران طی اواخر دهههای قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم میلادی محاسبه کرد و همچنین میتوان در نقل و انتقالات و دادوستد آن، تاثیرات پیچیده عواملی مانند محیط خشن طبیعی، ماهیت دورهای مبادلات بازرگانی و مداخلات سیاسی را که منجر به پیدایش الگویی از احتمالات و رویدادهای غیرمترقبه شد، ملاحظه کرد.
منبع: رودولف متی، اقتصاد و سیاست خارجی عصر صفوی، ترجمه حسن زندیه، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1387.
ارسال نظر