نهضت مشروطه عملا پایانی بود بر سلسله قاجار که نتوانست خود را با آمال ملت ایران هماهنگ سازد و ظرفیت تطبیق با این تغییر را نداشت.محمدعلی شاه که پس از مظفرالدین شاه به جای پدر نشست با مشروطه مخالفت می‌کرد و در نامه تهدید‌آمیزی نوشت که سلطنت عطیه الهی است که اجداد او به زور شمشیر به‌دست آورده‌اند و کسی نمی‌تواند از او بستاند. پس از آن به کمک عوامل قزاق مجلس را به توپ بست و پیرو آن عده‌ای از آزادی خواهان و آزاداندیشان شامل برخی از روزنامه‌نگاران را دستگیر کرد و کشت. با خیزش مردم در اکناف کشور برای دفاع از حقوق خود او متواری و به روسیه پناهنده شد. او اولین شاه تاریخ ایران است که مستقیما توسط حرکت هدفمند مردم عزل و متواری شد پس از آن ولیعهد چهارده ساله او احمدمیرزا به سلطنت رسید و تحت تکفل فردی تحصیلکرده و با حسن نیت به نام ناصرالملک قرار گرفت. اما تدبیر ناصرالملک و مسالمت‌جویی احمد شاه نیز نتوانست حکومت را با شرایط جدید سازگار کند و نهایتا طومار سلطنت قاجاریه پیچیده شد. این یکی از عواقب مهم سیاسی نهضت مشروطه بود. این امر سبب شد که هر دولتی که پس از آن تشکیل شد نتواند نسبت به تلاش برای بهروزی ملت ایران بی‌تفاوت باشد و عاقبت غفلت از این امر را به حساب نیاورد.

گروهی از انتقاد‌کنندگان به نتایج مشروطه چنین مطرح می‌کنند که هدف اولیه مشروطه خواهان برقراری عدالتخانه بوده است لیکن این نهضت به ایجاد مجلس شورای ملی ختم شد. گرچه این بهانه برای انتقاد کردن بی‌پایه است اما همین نکته قابل تاکید است که راه رسیدن به عدالت جز برقراری حکومت قانون نیست. حکومت قانون نیز نیازمند پیش‌نیازهایی است که مسیر انقلاب مشروطه از آن به دور نبوده است. به این معنی که ابتدا باید حقوق اساسی مردم برشمرده می‌شد و رسمیت می‌یافت و پس از آن نمایندگان مردم به تصویب قوانین برای پایدار کردن و حفظ حقوق مردم می‌پرداختند. این شرایط لازم و نه کافی برای نیل به عدالت را زمینه‌سازی می‌کرد. اگر ایرادی نیز بر نهضت مشروطه وارد باشد باید در ضعف‌های مربوط به این بخش جست‌وجو شود. در این مورد در بخش پایانی نکاتی مطرح خواهد شد.

شاید کمتر حادثه تاریخی را بتوان یافت که به اندازه جنبش مشروطه و تحت تاثیر خروش و کوشش اجتماعی ناشی از آن، در زمینه‌های مختلف منجر به تربیت رجال برای کشور در حیطه‌های مختلف شده باشد. در زمینه‌های سیاسی، ادبی، هنری، کار آفرینان، روزنامه‌نگاران (فهرست این افراد بسیار طولانی است: دهخدا، ملک‌الشعرای بهار، جمالزاده، کسروی، صادق هدایت، جهانگیرخان صوراسرافیل، دکتر مصدق...). طی ده‌ها سال پس از نهضت مشروطه ظهور خیل عظیمی از افراد با انگیزه و کوشا، که بعد‌ها در این کشور پایه‌گذار آموزش، دانشگاه، نظام بهداشت عمومی، خدمات زیربنایی، فعالیت‌های ادبی و هنری، روزنامه‌نگاری و سیاست شدند، از مجاهدت‌های این نهضت و آرزوهای خفته‌ای که در بطن جامعه ایرانی برای پیشرفت و تعالی کشور بیدار شد، حاصل آمد.

- بخشی از یک مقاله درباره انقلاب مشروطه، به قلم دکتر محمد طبیبیان