ایدههای صنعتی چگونه شکل گرفت؟
آسیبشناسی تولید در ایران
بایزید مردوخی
جایگاه تاریخی صنعت در جامعه ایران
تغییر و تحولی که «توسعه صنعتی» نام گرفته، فرآیندی است که دارای ویژگیهای مهم زیر است:
الف) کاربرد اندیشه و نظر علمی در امور مختلف (ابنخلدون)؛
ب) افزایش بهرهوری تولید و بازده کار در نتیجه کاربرد دستاوردهای علمی و فنی؛
پ) خاتمه دادن به عقبماندگیهای فنی-اقتصادی و روابط عقبمانده اجتماعی؛
ت) افزایش اشتغال و استخدام نیروی انسانی بیشتر در فعالیتهای صنعتی؛
ث) افزایش مستمر درآمد سرانه؛
ج) تغییر تولیدات جامعه، پس از پشتسر گذاشتن «مراحل مزیت نسبی»، از کالاهای وابسته به منابع کالاهای کاربر و سپس به کالاهای سرمایهبر و درنهایت به کالاهای مهارتبر؛
چ) تولید و عرضه کالاهای مصرفی بادوام در محدوده بودجه و درآمد افراد عادی.
بایزید مردوخی
جایگاه تاریخی صنعت در جامعه ایران
تغییر و تحولی که «توسعه صنعتی» نام گرفته، فرآیندی است که دارای ویژگیهای مهم زیر است:
الف) کاربرد اندیشه و نظر علمی در امور مختلف (ابنخلدون)؛
ب) افزایش بهرهوری تولید و بازده کار در نتیجه کاربرد دستاوردهای علمی و فنی؛
پ) خاتمه دادن به عقبماندگیهای فنی-اقتصادی و روابط عقبمانده اجتماعی؛
ت) افزایش اشتغال و استخدام نیروی انسانی بیشتر در فعالیتهای صنعتی؛
ث) افزایش مستمر درآمد سرانه؛
ج) تغییر تولیدات جامعه، پس از پشتسر گذاشتن «مراحل مزیت نسبی»، از کالاهای وابسته به منابع کالاهای کاربر و سپس به کالاهای سرمایهبر و درنهایت به کالاهای مهارتبر؛
چ) تولید و عرضه کالاهای مصرفی بادوام در محدوده بودجه و درآمد افراد عادی.
با توجه به این فرآیند، به تحولات صنعتی ایران در یک بستر تاریخی، به اختصار اشاره میشود و آنگاه نقش دولت و سیاستهای توسعه صنعتی در دوران معاصر بررسی و سپس عوامل بازدارنده توسعه صنعتی بیان میشود. از هزاره دوم قبل از میلاد در ایران از طلا، نقره، مس و مفرغ استفاده میکردند و انواع وسایل و ابزارهای موردنیاز معیشت، جنگ، شکار، حملونقل، کشتوزرع، ساختمان، پوشاک، پختوپز و تزئین را از مواد اولیه موجود در کشور یعنی الیاف طبیعی، چوب، سنگ و کانیهای فلزی میساختند. علاوهبر این ایرانیان از موقعیت ترانزیتی کشور نیز برای تهیه و تولید و صدور انواع مصنوعات خود طی تاریخ استفاده کردهاند. در قرن چهارم و پنجم میلادی، ابریشم چین و هند در انحصار ایران بود و تمام ابریشم مصرفی روم از ایران صادر میشد. منسوجات ایران نهتنها در روم بلکه در اروپا تا حدود گل (فرانسه) خریدار داشته است. در دوره ساسانیان، منسوجات پشمی، ابریشمی و صنعت قالیبافی و شیشهسازی وسعت پیدا کرد. در این دوره، ایرانیان دستگاههای بافندگی پارچههای ابریشمی را تولید میکردند که در تمام خاورمیانه شهرت داشت.
پس از ظهور اسلام و نفوذ آن در ایران، اساس صنعت و هنر ایرانی دگرگون نشد، بلکه پس از یک توقف و پس از پایان مقاومتهای محلی و جنگها و آشنایی اعراب با مدنیت و شهرنشینی، بار دیگر همه چیز سیر طبیعی خود را آغاز کرد. صنعت سفالسازی که از آغاز تمدن تا به امروز در ایران ادامه یافته است و در طی این مدت طولانی تغییرات گوناگونی به خود دیده است، در دوران اسلامی رونق گرفت. ظروف سفالین در آن دوره، جزو تجمل زندگی بهشمار میرفته و سعی زیاد در آرایش آن نیز به کار برده میشده است. احتمال میرود که سختگیری محتسبین در استعمال ظروف سیمین و زرین دوران ساسانی، موجب رونق صنعت سفالسازی شده باشد. علاوهبر صنایع شهری، کارگاههای صنعتی روستایی نیز ضمن تامین احتیاجات روستاها، محصولات خود را بهمناطق همجوار عرضه میکردند. از نمونههای قدیمی این صنایع، کورههای آهنسازی است که نادرشاه افشار در روستاهای نزدیک آمل برپا کرد و در آنجا گلوله و خمپاره میریختند و نعل اسب و لنگرکشتی هم میساختند.
در آغاز دوران انقلاب صنعتی، صنایع دستی و مانوفاکتوری ایران هنوز کم و بیش موقعیت خود را حفظ کرده بودند و جایی برای فروش اجناس بیگانه در داخل کشور باقی نمیگذاشتند. از سالهای دهه ۱۷۹۰ م به بعد، تجارت بین خلیج فارس و هندوستان به سرعت رونق گرفت و واردات مصنوعات خارجی افزایش پیدا کرد. بهتدریج کالاهای داخلی توان رقابت را با کالاهای ارزان خارجی از دست دادند و دوران رکود و انحطاط صنایع داخلی آغاز شد. در سالهای پایانی قرن نوزدهم میلادی، دوسوم مجموع تجارت خارجی ایران را واردات و یکسوم را صادرات تشکیل میداد. محمدشاه قاجار ضمن منشوری دستور داد که کلیه افراد شمشیرزن به جای کالای خارجی، همگی از پوشاک و پارچه ایرانی استفاده کنند. حمایت سلاطین و حکومتهای این دوره از مصنوعات داخلی، پایه و مبنای ملی و اجتماعی و اقتصادی نداشت و براساس وطندوستی و حمایت از مصنوعات داخلی نبود و همین که اجانب هدیه یا رشوه کلانی میدادند، ورود کالاهای خارجی آزاد میشد و کارگاههای داخلی تعطیل میشد. مناسبات اقتصادی ایران با دنیای خارج در آغاز قرن بیستم بهگونهای بود که در کنار چین و ترکیه در ردیف کشورهای نیمهمستعمره قرار داشت. از سال ۱۲۷۵ ش به بعد، کارخانههای ریسمانریسی، تفنگسازی، شکرریزی، کاغذسازی، چلواربافی، بلورسازی، چینیسازی، شمعریزی، نساجی، ابریشمبافی، کبریتسازی، پنبهکاری، صابونپزی و ... بهتدریج در تهران و چند شهر ایران ایجاد شد. بهدلیل ضعف پایههای علمی-فنی و ضعف مدیریت، فقدان مواد اولیه و کمبود کارشناس و متخصص و رقابت محصولات کشورهای صنعتی و عدمحمایت دولت از صنایع داخلی، بسیاری از این کارخانهها از کار و فعالیت بازماندند.
دولت و سیاستهای توسعه صنعتی
صنایع ایران تا حدود ۱۳۰ سال پیش، صنایع دستی و سنتی بود که تعداد زیادی از نیروی کار روستایی و شهری را در واحدهای کوچک مشغول فعالیت کرده بود. افول این صنایع از حدود سالهای ۱۲۶۰ ش آغاز شد. در سال ۱۲۸۰ ش جمعیت ایران حدود ۱۰ میلیون نفر بود که ۷۹ درصد آنها در روستاها زندگی میکردند. نسبت شهرنشینی تا سال ۱۳۱۴ش در سطح ۲۱ درصد ثابت باقی ماند و تا این سال پدیدهای بهنام مهاجرت وجود نداشت و روستاییان نیازهای زندگی و غذایی خود را از تولید روستایی تامین میکردند و نیازهای تولیدی آنها از نظر ابزار و تجهیزات کشاورزی، از صنایع سنتی موجود در شهرها یا در پارهای از روستاها فراهم میشد. از این تاریخ به بعد بود که همزمان با ایجاد تعدادی کارخانه، روستاییان به شهرها کشانیده شدند. در سال ۱۲۹۰ش نزدیک به ۶۷۰۰ نفر کارگر در صنایع جدید ایران کار میکردند که ۴۵ درصد آنها در راهآهن، ۳۷ درصد در صنعت نفت و تنها نزدیک به ۱۲ درصد (۸۰۰ نفر) در صنایع کارخانهای کار میکردند. واحدهای صنعتی ایران تا سال ۱۳۰۵ ش واحدهای کوچک با ماهیت ماقبل صنعتی بودند و غالبا بهصورت خانوادگی اداره میشدند و رابطه صنعتی بهصورت استاد شاگردی برقرار بود. فناوری تولید، بدون تقسیم کار و استاندارد کردن اجزا و قطعات محصول رایج بود.
نقش حکومتها و دولتهای ایران درباره صنعت و صنعتگستری در یک قرن پیش صرفا گرفتن پول از صنایع موجود و «فروش امتیاز» به سرمایهگذاران خارجی برای اعطای مجوز استفاده از منابع کشور بود تا به هر صورت که دارندگان امتیاز مایل هستند آنها را بهصورت خام صادر کنند یا در تولید صنعتی در داخل کشور فرآوری و بهرهبرداری کنند. امتیاز نفت دارسی، امتیاز شیلات لیازونف، امتیاز تلگراف شرکت هند و اروپا ازجمله امتیازات اعطایی به خارجیها در این دوران بود. از روش «فروش امتیاز» به یک ایرانی هم در سال ۱۲۷۸ش استفاده شد و امتیاز تاسیس کارخانههای بافندگی در آذربایجان به یک شهروند ایرانی فروخته شد و او هم حقوق ناشی از این امتیاز را در سال ۱۲۸۹ش به یک نفر قزوینی فروخت که بر این اساس یک کارخانه بافندگی در تبریز بنیان نهاد. امتیازفروشی برای احداث کارخانه، در دهههای بعد به اعطای موافقت اصولی و صدور پروانه تاسیس و پروانه بهرهبرداری تبدیل شد. ذهنیت و فرهنگ امتیازفروشی و اعطای حق انحصاری تولید محصول به امتیازگیرنده، قابل فروش بودن این حق، کسب درآمد برای دولت از این طریق، حمایت دولت از دارنده امتیاز (موافقت اصولی یا پروانه بهرهبرداری) و... در سراسر این دوره صد ساله در اذهان مراجع ستادی و تصمیمگیری صنعتی دولت و همچنین در نزد سرمایهگذاران و صنعتگران خصوصی جاری و ساری بوده است.
در این زمان، گروهی از جوانان تحصیلکرده غرب با شناخت تجربههای دردآلود فرمانبرداری ایران از انگلیس و روسیه بهفکر جلوگیری از اضمحلال کشور و حمایت از یک حکومت نیرومند افتادند و در مجلس از صنعتی شدن ایران طرفداری کردند و به همین منظور هیات آمریکایی به ریاست مورگان شوستر به ایران دعوت شد. ولی این سیاست با موفقیت توام نبود؛ زیرا با مخالفت محافظهکاران داخلی که روسیه و انگلیس از آنها پشتیبانی میکردند، روبهرو شد. در دهه ۱۳۱۰ش دولت وقت معتقد بود که جامعه و اقتصاد ایران باید نوسازی شود و برای این منظور باید دولت در اقتصاد و برنامهریزی اقتصادی مداخله کند. دولت در سالهای بعد نقش مهمی در گسترش صنعت ایفا کرد و در سال ۱۳۲۰ش معادل ۹/ ۲۰ درصد از بودجه کل خود را به صنعت اختصاص داد. دولت تا سال ۱۳۲۰ش کمابیش در یکسوم همه سرمایهگذاریهایی که در صنعت انجام شده بود و تا آن زمان به حدود ۲۶۰ میلیون دلار میرسید، مشارکت کرد. طی پنج برنامه عمرانی کشور از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۵۶ش منابع قابلتوجهی را از اعتبارات دولتی مستقیما سازمانها و شرکتهای دولتی یا بهصورت امانی بانکهای صنعتی کشور به سرمایهگذاری صنعتی اختصاص دادند که عمده صنایع بزرگ کشور را در حال حاضر تشکیل میدهند.
منابع:
۱- سیدمحمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، ۱۳۳۵.
۲- فلور، دکتر و علم، صنعتی شدن ایران و شورش شیخ احمد مدنی ۱۹۲۵-۱۹۰۰، ترجمه دکتر ابوالقاسم سری، انتشارات توس، ۱۳۷۱.
۳- مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد هفتم، ۱۳۶۸.
۴- چارلز عیسوی (ویراستار)، تاریخ اقتصادی ایران، ترجمه یعقوب آژند، ۱۳۶۲.
۵- بایزید مردوخی، فرآیند توسعه صنعتی ایران طی نیم قرن اخیر، مجموعه مقالات همایش پنجاه سال برنامهریزی توسعه در ایران (۲۰-۱۸ اسفندماه ۱۳۷۷) جلد دوم، مرکز تحقیقات اقتصاد ایران، ۱۳۷۸.
ارسال نظر