آنچه منابع تاریخی درباره کشاورزی ایران نوشتهاند
گنجینه آب و خاک
نسریندخت عماد خراسانی
با نگرشی بر میراث فرهنگی مکتوب این سرزمین، میتوان دریافت که علوم و معارف، جایگاه ویژهای در تمامی دورانها داشته است. در پی تقسیم و بخشبندی علوم و مفاهیم علمی، هریک از رشتهها و شاخههای دانش بشری بهگونهای و به مناسبتی در دورهای از تاریخ تجلی کرده است. بررسی آثاری که در حوزه کشاورزی نوشته شده است اهمیت این رشته علمی- فنی را در کشور نشان میدهد. این اهمیت ناشی از شناخت نقش کشاورزی در تداوم زندگی مردم بوده است.
نسریندخت عماد خراسانی
با نگرشی بر میراث فرهنگی مکتوب این سرزمین، میتوان دریافت که علوم و معارف، جایگاه ویژهای در تمامی دورانها داشته است. در پی تقسیم و بخشبندی علوم و مفاهیم علمی، هریک از رشتهها و شاخههای دانش بشری بهگونهای و به مناسبتی در دورهای از تاریخ تجلی کرده است. بررسی آثاری که در حوزه کشاورزی نوشته شده است اهمیت این رشته علمی- فنی را در کشور نشان میدهد. این اهمیت ناشی از شناخت نقش کشاورزی در تداوم زندگی مردم بوده است. در بسیاری از کتیبههای باستانی، کشاورزی بهعنوان یک رشته مهم اقتصادی و وسیله معیشت اهالی هر ناحیه معرفی شده است. بررسی تاریخی مساله نگارش، تدوین و نشر آثار علمی کشاورزی مبحثی است که به تفسیرها و تحلیلهای تاریخنگاری و جامعهشناسی نیاز دارد، زیرا نوع مطالبی که در هر محدوده زمانی عرضه شده بازتابی از اوضاع و مسائل اجتماعی همان دوره بوده است. طی زمان دورهای را مییابیم که نوشتهها به توضیح و تشریح مفاهیم کشاورزی پرداختهاند و اشارههایی به گونهگون بودن آن میکنند. دورهای دیگر به راهها و روشها و چگونگی کاشت و داشت و برداشت توجه کرده است. در یک مقطع زمانی ایجاد و توسعه موسسهها و واحدهای کشاورزی مطرح میشود و آثار عرضه شده نیز بازتابی از عملکرد و فعالیتهای آنها دارد. در پارهای موارد، به آفتها و بیماریها و کنترل آنها توجه میشود و زمانی دیگر اصلاحنژاد در گیاه و دام مطرح میشود.1
پیشینه تاریخی
گذار تاریخ نشان میدهد که قبل از ظهور اسلام در ایرانزمین، کشاورزی مهمترین پیشه مردم جامعه آن روزگار بوده است ولی متاسفانه از آثاری مکتوب که گویای این اهمیت در روزگار باستان باشد جز اشارههایی در برخی متون مذهبی و غیرمذهبی یافت نمیشود. در قسمت وندیداد (بخشی از کتاب اوستا) میخوانیم: «کسی که تخمزراعت میپاشد، آشو (راستی) میکارد و در ترویج آیین مردم میکوشد. پاداش چنین کسی با صد دعا و عبادت یکسان و از هزاربار ادای مراسم مذهبی و صدهزار قربانی نیکوتر خواهد بود2، در یشتها نیز آمده است: «کسی که گندم میکارد به این میماند که راستی میافشاند و دین مزدیسنا را از پیش میبرد» (همانجا)، یا بُندَهِش که دربرگیرنده اطلاعات سودمندی درباره انواع گیاهان صحرایی، خوراکی، صنعتی، معطر، دارویی، علوفه، درختهای زینتی، درختهای میوه و انواع میوههای مربوط به فصول مختلف، غلات و گلهای گوناگون مثل نرگس، یاسمن، نسترن و... است و به توصیف درخت توت، کنجد و پنبه نیز میپردازد.3
از آنچه بر جای مانده چنین دریافت میشود که فلات ایران از نخستین سرزمینهای جهان بوده که در آن به کشت و زرع و پرورش دام پرداختهاند.4 همچنین ذکر شده است که گیاه یونجه را بهعنوان بهترین علوفه دنیا، ایرانیان در دوره مادها ضمن جنگهای با یونان به آن سرزمین بردند و سپس در سایر کشورهای اروپایی رواج یافته است.5در سدههای نخستین اسلامی وجود آثار کشاورزی به زبانهای غیرفارسی- بهویژه عربی- نظیر الفلاحهالنبطیه از ابنوحشیه و الفلاحهالفارسیه از کاسیانوس باسوس اسکولاستیکوس بیانکننده تاثیرات کشاورزی بر جامعه ایرانی و ضرورت کاربرد این فن در حیات مردمان این سرزمین است (عماد، ۳۶). در دوره مغولان خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی نیز خودآگاهی وسیع و عمیقی از باغداری و صیفیکاری داشته و در کار و فن کشاورزی صاحب تجربه بوده است.6 او در کتاب الاخبار و الآثار مطالبی در باب فصول مختلف، گرما و سرما، فلاحت، آبیاری، بیماریهای گیاهی و همچنین وضع اقتصادی و کشاورزی آن ایام بیان میکند. او به توصیف کتان، چای، ابریشم، کاغذ، انواع گلها، تکثیر گیاهان و پیوند زدن آنها، گیاهان دارویی و رطب میپردازد و سخن از نیشکر به میان میآورد که چگونه در آن زمان، ایران دومین مقام را پس از هند در کار کشت نیشکر و ساختن شکر داشته است و خاک خوزستان و مازندران را برای کشت این گیاه مناسب میداند.7
ورزنامه عنوان یکی از قدیمیترین ترجمههای کشاورزی به زبان فارسی است که مترجم و زمان ترجمه آن نامعلوم است.8 در این کتاب علاوه بر مطالبی درباره سال و فصل و مسائل آب و هوایی و وضعیت زمینهای کشاورزی، مباحثی درباره کاشت، داشت و برداشت گیاهان، سبزیها و میوههای مختلف آمده و به روش زیتونکاری نیز بهطور مجزا تاکید شده است. همچنین بابهایی از این اثر به توصیف و تشریح پرندهداری، دامپروری، نگهداری اسب، زنبورداری، آفات و بیماریهای گیاهی و دامی، همراه با روش مبارزه و کنترل آنها اختصاص دارد.9 نسخ خطی و سفرنامهها که گویای کار کشاورزی در جامعه آن روزگار ایران است، اهمیت و ضرورت کشاورزی را در میان مردمان ایرانی به شیوههای مختلف مطرح میکنند. چنانچه ابنبطوطه از سفر خود به اصفهان در سال ۷۳۹ هـ .ق یاد میکند و از باغداری پررونق و فراوانی میوه، بهخصوص زردآلو قمرالدینی که برای صدور خشک میکنند و همچنین از به، انگور و خربزه آنجا سخن میگوید.10 در سفرنامه شاردن میتوان اوضاع کشاورزی ایران را در عصر صفویه مطالعه کرد و از مقوله چوپانبیگی در آن دوره آگاه شد.11 در خاطرات حاج سیاح نیز تصریح شده است که «زراعت نیشکر در مناطق شمالی ایران معمول شد و از محصولات آن، مقدار زیادی به روسیه صادر گردید» و «زراعت نیل نیز در خوزستان توسعه یافت».12 ژوبر نیز در سفرنامهاش به بررسی وضع کشاورزان ایران در عهد فتحعلیشاه قاجار میپردازد. جیمز موریه در سرگذشت حاجی بابای اصفهانی مظالم زورمندان را به طبقه وسیع کشاورزان مطرح میکند.13 سفرنامه اوژن فلاندن از دیگر آثاری است که به توصیف وضعیت کشاورزی ایران در دوره قاجار میپردازد.14
در دوره صفویان ارشادالزراعه را که از معروفترین کتابهای کشاورزی در زبان فارسی است، قاسمبن یوسف ابونصری هروی به رشته تحریر درآورد و با نگرشی متفاوت در آثار پیشینیان به بیان مطالبی پیرامون کشاورزی ایران پرداخت.15 این کتاب در یک مقدمه و هشت روضه تنظیم و تدوین یافته است و در روضه هشتم آن، طرح چهارباغ و عمارت بیان میشود.16 برخی از شاعران ایرانی نیز با بهرهگیری از ویژگیهای کشاورزی به زبان استعاره، آن را در لابهلای شعرهای خود مطرح کردهاند. چنانچه نظامی معتقد است که: بکاشتند و بخوردیم و کاشتیم و خورند/ چو بنگری همه برزیگران یکدگرند.17 در اینباره میتوان به اشعار ابنیمین، اوحدی، فردوسی (در بلای تگرگ)، اسرارنامه شیخ عطار (درباره اندیشههای خرافی کشاورزان)، سعدی و مثنوی مولوی (درباره آفات کشاورزی و بلای تگرگ) نیز توجه نمود.18 در عهد قاجار به علت تمایلی که به اخذ روش کشاورزی جدید اروپایی وجود داشت؛ تعدادی از آثار کشاورزی به زبان فارسی ترجمه شد و در اختیار علاقهمندان این رشته قرار گرفت. در این زمینه میتوان از کتاب فلاحت ترجمه احمدخان عمادالملک نام برد که کشاورزی را برای مبتدیان به انضمام مطالبی درباره خاکشناسی بیان میکند.
کتاب فلاحت از ملیان دونه ترجمه نجمالدوله و رساله زراعت و صنعت ترجمه خلیلخان ثقفی اعلمالدوله، از دیگر آثار ترجمه شده در آن روزگار است19 که اثر اخیر به تبیین مطالبی پیرامون کاشت و داشت علمی گیاهان با استفاده از مواد شیمیایی میپردازد.20 رساله زراعت هندوستان، رساله زراعت بنگال و کشاورزی تالیف محمد فضل لاهوری ازجمله آثاری است که به زبان فارسی در آن دوره وجود داشته است.21 مفاتیحالارزاق را نیز که کتابی است مفصل در زمینه کشاورزی محمد یوسف نوری شیرازی یکی از مستوفیان دوره ناصری تالیف کرد.22 در همین دوران محمدحسنخان اعتمادالسلطنه اطلاعات مفیدی راجع به میوهها، گلها و سبزیهای فرنگی که در عصر ناصرالدینشاه به ایران آورده شد گردآوری و در کتاب المآثر و الآثار ذکر کرده است.23 مفتاحالادویه ناصری تالیف حسین طبیب حضور 24، مختصری در نباتات و بادمجان بری از علیاکبر طبیب25، رساله در اجرای حفر قنوات از مسترجان از دیگر آثاری است که به توصیف و تبیین کشاورزی ایران و مسائل مربوط به آن میپردازد.
چگونگی اداره امور کشاورزی در ایران در زمان قاجار نیز از عوامل تاثیرگذار بر روال و روند آموزش آگاهیهای کشاورزی و راهنمایی و تشویق مردم آن روزگار به انجامدادن امور کشاورزی و بازرگانی بود که خود موجب سرمایهگذاری در زمینه توسعه فرهنگ مکتوب کشاورزی ایران شد. با ایجاد وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه26، پس از استقرار مشروطیت، شورای تجارت برای بررسی و برنامهریزی درباره امور فلاحت زیر نظر وزارتخانه یادشده تشکیل شد که با توجه به هدف مذکور، اقدام به انتشار مجله فلاحت و تجارت کرد. این نشریه نخستین مجله کشاورزی ایران بود که ماهانه دو شماره منتشر میشد. در همین دوران با توجه به ضرورت تربیت متخصص کشاورزی، مدرسه فلاحت مظفری بهعنوان اولین آموزشگاه کشاورزی در سال ۱۲۷۹ ق تاسیس شد که تمهیدی بر بروز تدریجی تفکر علمی در حوزه کشاورزی ایران بود و در واقع کشاورزی نوین در ایران با تاسیس این مدرسه پایهگذاری شد (عماد، ۳۶).27 در سال ۱۲۹۶ ق نیز بهمنظور آموزش عملی کشاورزی، دبستان برزگران وابسته به وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه برپا شد و با تاکید بر پذیرش فرزندان کشاورزان، آغاز به کار کرد.
بهتدریج در برنامههای کمی و کیفی آموزش کشاورزی در ایران تغییراتی داده شد و با متداول شدن واژه «کشاورزی» به جای «فلاحت» بنابر توصیه فرهنگستان در سال ۱۳۱۷ ش، مدرسه عالی فلاحت (کرج) به دانشکده کشاورزی تغییر نام یافت و مبنای وزارت کشاورزی شد. بررسی تطبیقی سیر تطور وزارت کشاورزی از ابتدا تاکنون نیز نشان میدهد که سیاست دولت در قبال بخش کشاورزی ابتدا جنبه نظارتی و اقتصادی داشته است و بهتدریج با توجه به جنبههای اقتصادی آن بهویژه افزایش محصول و بازاریابی محصولات کشاورزی، در مسیر تحقیق و آموزش و ترویج قرار گرفته است. به این ترتیب با تحولاتی که در ساختار نظام آموزشی و اجرایی کشاورزی ایران روی داد، قالب و محتوای کتابهای ترجمهشده کشاورزی یا تالیف آثار مختلف براساس پدیدههای موجود در ایرانزمین با توجه به محیط پیرامون، شکل تازهای پیدا کرد و اختصاصا کتابها و آثاری مربوط به کشاورزی ایران تهیه و منتشر شد. ازجمله آثار مهم این دوره کتابهای صنعت نوغان (پرورش کرم ابریشم) در ایران، فرسنامه در بهداشت اسب و الاغ و قاطر، دستور فلاحت و باغبانی، دستور کاشت و عمل آوردن توتون، رساله فلاحیه در پیوند اشجار و همچنین کتابهای باغبانی عمومی، زراعت خصوصی، زراعت عمومی و نباتشناسی برای دبیرستانها از آثار شادروان دکتر تقی بهرامی موید مطلب یادشده هستند.
کشاورزی ایران در کتابهای مرجع
با گسترش روزافزون دامنه مفاهیم علمی و فنی کشاورزی در دنیا که برای کشاورزی ایران و متخصصان ایرانی نیز مهم و قابلتوجه بود، شمار انتشارات این حوزه اعم از کتاب، مقاله، سند و نشریات ادواری بهطور چشمگیری افزایش یافت. در همین موضوع، کتابهای مرجع نیز به شکلها و شیوههای گوناگون تهیه و تدوین شد و در اختیار پژوهشگران قرار گرفت تا انرژی و وقت آنها را از فرآیند جستوجوی اطلاعات تا دستیابی به منابع موردنیاز ذخیره کند. با نگاهی به گذشته دور، برخی از دایرهالمعارفها را مییابیم که در قالب متون کهن حاوی مطالبی مرتبط با کشاورزی هستند 28، مانند جامعالعلوم امام فخر رازی، یواقیتالعلوم و دراریالنجوم، نوادر التبادر شمسالدین محمد دینسری، نزههالقلوب حمدالله مستوفی، نفائسالفنون و عرائسالعیون از محمدبنمحمود شمسالدین آملی، مرآهالقاسان تالیف عبدالرحیم ضرابی کاشانی و همچنین نامه دانشوران ناصری بخشی از آن به شرح حال دانشمندان و متخصصان کشاورزی اختصاص دارد.
در دوران اخیر نیز مراجع ارزشمندی مییابیم که سهم بسزایی در بزرگداشت اسم و رسم کشاورزی ایران به شیوههای مختلف داشتهاند، مانند دایرهالمعارف ایرانشهر که پیشینه تاریخی کشاورزی ایران را به نحو جامعی بیان میکند، دایرهالمعارف فارسی زیر نظر شادروان دکتر غلامحسین مصاحب، لغتنامه اثر جاودان مرحوم دهخدا، اعلام فرهنگ فارسی تالیف شادروان دکتر محمد معین، فرهنگنامه کودکان و نوجوانان تالیف شورای کتاب کودک، دانشنامه جهان اسلام از انتشارات بنیاد دایرهالمعارف اسلامی که با تنوع مباحث کشاورزی، مدخلهایی را درباره گلها، گیاهان، درختان، میوهها، ... و بهطور کلی هر آنچه مربوط به کشاورزی ایران باشد، تدارک دیدهاند. فرهنگ روستایی یا دایرهالمعارف فلاحتی نیز عنوان تنها دانشنامه اختصاصی کشاورزی در ایران است که در سه جلد، شادروان دکتر تقی بهرامی پس از ۳۰ سال کار طی سالهای ۱۳۱۷-۱۳۱۶ ش چاپ و منتشر کرد. کتابنامه کشاورزی نیز ازجمله مراجع و منابع راهنما است که به معرفی برخی از آثار مربوط به کشاورزی تا سال ۱۳۴۹ ش میپردازد. در این باره میتوان از فهرست پایاننامهها، مقالهها، نشریهها و کتابهای دانشکده کشاورزی تا سال ۱۳۶۰ کتابنامه شیلات، کتابنامه آب و خاک در کشاورزی و فهرست انتشارات سالانه وزارت کشاورزی نام برد.
منابع:
۱- عماد خراسانی، نسریندخت، فهرستگان کشاورزی ایران، تهران، وزارت کشاورزی، ۱۳۷۲، ص۳۵.
۲- راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، تهران، امیرکبیر، ۱۳۵۷، ج/ ۳، ص ۹۵.
۳- همو، ص ۲۲۵.
۴- عماد، همانجا.
۵- «کشاورزی»، ایرانشهر، تهران، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۱۳۴۳، ج ۲، ص ۱۵۵۹-۱۶۹۷، ص ۱۹۵.
۶- رشیدالدین فضلالله همدانی، آثار و احیاء (متن فارسی درباره فن کشاورزی)، به اهتمام منوچهر ستوده و ایرج افشار؛ مقدمهای از مهدی محقق. تهران، دانشگاه مکگیل، موسسه مطالعات اسلامی (تهران)؛ دانشگاه تهران، ۱۳۶۸، ص یازده، ۳۴.
۷- راوندی، ص ۲۱۱-۲۱۰.
۸- رشیدالدین فضلالله، ص ۳۴.
۹- همو، صص ۵۰، ۵۴ و ۵۵.
۱۰- راوندی، ص ۱۴۰.
۱۱- همو، ص ۱۴۹-۱۵۳.
۱۲- همو، ص ۱۷۵.
۱۳- همو، ص ۱۷۰.
۱۴- عماد، ص ۸۲۸.
۱۵- همو، ص ۳۶.
۱۶- رشیدالدین، ص ۵۸.
۱۷- راوندی، ص ۱۲۳.
۱۸- همو، ص ۲۲۳-۲۲۵، ۲۶۳.
۱۹- عماد، ص ۳۶.
۲۰- رشیدالدین، ص ۶۹.
۲۱- عماد، همانجا.
۲۲- همو، ص ۵۹.
۲۳- همو، ص ۶۸.
۲۴- همو، ص ۲۵.
۲۵- همو، ص ۱۲.
۲۶- جهان آراء، غلامعلی، تاریخچه وزارت کشاورزی، تهران، وزارت کشاورزی، ۱۳۵۶، ص ۲.
۲۷- عماد، ص ۳۶.
۲۸- آزاده، فریدون؛ احمدیان، صادق، سیر تاریخ کشاورزی ایران، تهران، جشنواره هنری و ادبی روستا، ۱۳۷۲، ص ۳۸.
ارسال نظر