گزارشی از مراسم گرامیداشت «روز عکس تاریخی»
تاریخ در قاب تصویر
دنیای اقتصاد: روز ۲۴ آذر نزد اهالی دانش تاریخ و علاقهمندان به این رشته روز عکس تاریخی لقب گرفته است. این نامگذاری به مناسبت چاپ نخستین عکسی که تاریخگذاری شده است، صورت گرفته و به همین مناسبت در سالهای مختلف برنامههای متفاوتی به منظور بزرگداشت این روز و بررسی ضرورت و اهمیت عکس در تاریخنگاری برگزار شده است. امسال نیز کمیسیون ملی یونسکو، برنامهای را به مناسبت گرامیداشت این روز برگزار کرد که طی آن شماری از پژوهشگران تاریخ عکس به سخنرانی پرداختند.
مراسم با سخنان مسوولان کمیسیون ملی یونسکو در رابطه با لزوم برگزاری و بزرگداشت چنین روزی و نقش سازمان یونسکو در برگزاری این دست برنامهها آغاز شد.
دنیای اقتصاد: روز ۲۴ آذر نزد اهالی دانش تاریخ و علاقهمندان به این رشته روز عکس تاریخی لقب گرفته است. این نامگذاری به مناسبت چاپ نخستین عکسی که تاریخگذاری شده است، صورت گرفته و به همین مناسبت در سالهای مختلف برنامههای متفاوتی به منظور بزرگداشت این روز و بررسی ضرورت و اهمیت عکس در تاریخنگاری برگزار شده است. امسال نیز کمیسیون ملی یونسکو، برنامهای را به مناسبت گرامیداشت این روز برگزار کرد که طی آن شماری از پژوهشگران تاریخ عکس به سخنرانی پرداختند.
مراسم با سخنان مسوولان کمیسیون ملی یونسکو در رابطه با لزوم برگزاری و بزرگداشت چنین روزی و نقش سازمان یونسکو در برگزاری این دست برنامهها آغاز شد. منوچهر ملک قاسمی نخستین سخنران این نشست نیز به اهمیت بازخوانی تاریخ عکاسی برای ملل مختلف اشاره کرد. ملک قاسمی که از نوادگان «ملک قاسم میرزا» یکی از نخستین عکاسان ایرانی است، مطالب خود را پیرامون فعالیتهای وی اینگونه بیان کرد: «در ایران نخستینبار ملک قاسم میرزا فرزند فتحعلیشاه قاجار و برادر کوچک عباس میرزا در شهر تبریز به تهیه دوربین و چگونگی عکاسی علاقهمند شده و به انجام آن اقدام کرده است. ملک قاسم میرزا با یادگیری خوب زبانهای فرانسه و انگلیسی توانسته است شخصا به کتابهای مرجع، مراجعه کند و در این راه نیازمند ترجمه نباشد. وی فرانسه را در جریان حضور تیم ژنرال گاردن در ایران آموخت.
زمانی که گاردن مجبور به ترک ایران شد، یکی از پزشکانی که در هیات او حضور داشتند وفات یافت و همسرش نتوانست ایران را ترک کند. فتحعلیشاه وی را در دربار خود نگهداری کرد و او نیز به تدریس زبان فرانسه در دربار مشغول شد. موفقترین شاگرد او در این راستا ملک قاسممیرزا بود که توانست فرانسه را چون زبان مادری بیاموزد و پس از آن به مطالعه در رابطه با چگونگی پیشرفت غرب و اختراعات و اکتشافات آنها پرداخت. پس از این امر وی شروع به سه کار مهم در آذربایجان کرد. نخست کوشید مدارسی به سبک فرنگی تاسیس کند. کار دوم او تاسیس کشتیرانی در دریاچه ارومیه بود و سومین فعالیت عمده وی یادگیری عکاسی بود که در آن زمان در فرنگستان رایج شده بود.
علت شروع فعالیتهایی از این دست آن بود که وی در تبریز در دربار برادرش عباس میرزا با استادان اروپایی آشنا شد و بسیاری از دانش روز را یادگرفت. او برای یادگیری عکاسی از کتب اروپایی استفاده کرد و نخستین ایرانی بود که توانست عکس بگیرد و عکسی که وی از خودش تهیه کرده، بسیار جالب است. او پس از اخذ امتیاز کشتیرانی دریاچه ارومیه و آغاز به ساخت کشتیها و بنادر نیز عکسهایی از آن تهیه کرده است تا مهارت عکاسی خود را مورد آزمایش قرار دهد. شماری از این تصاویر امروزه موجود است.
ملک قاسم میرزا با درک اینکه در سیاست نمیتواند به کارهای علمی رسیدگی کند، برای انجام مطالعه در جهت تاسیس مدارس و ایجاد کشتیرانی، تلاش کرد تا به دور از شهرهای بزرگ و بهویژه تبریز که مرکز ثقل سیاست و تجارت در این زمان بود به کار مشغول شود و به این منظور قریه شیشوان که حداکثر ۴۰ خانوار داشت را خریداری نمود و آنجا را با ایجاد محل سکونت برای خود و دعوت از اندیشمندان به یک قریه آباد با ۹ محله و ۹ مسجد و حمام عمومی، بازار، قنوات و... تبدیل کرد. متاسفانه عکاسخانه آن مرحوم در اوایل انقلاب توسط گروهی از افراد وابسته به جریانهای چپ از بین رفت. ملک قاسم میرزا اتاقی داشت که بهصورت تاریکخانه بود و من خودم از نزدیک دیده بودم. این اتاق در آتشسوزی که در این منطقه به راه انداخته شد، از بین رفت. در برخی از سفرنامههای خارجیان به این مکان اشاره شده است و نادر میرزا در کتاب «تاریخ و جغرافی دارالسلطنه تبریز» ذکری مفصل از آن را آورده است.
با توجه به بررسیها و مطالعات صورت گرفته در بسیاری از منابع، وی را نخستین عکاس ایرانی دانستهاند و عکسهای تهیه شده بهوسیله او در کتابهای مختلفی از جمله کتب مرحوم شهریار عدل، یحیی ذکاء، صمد سردارینیا و دیگران آمده است. آنها ضمن توضیح در رابطه با آغاز تاریخ عکاسی در ایران به نام ملک قاسم میرزا و اقدامات او اشاره کردهاند. کتابچه معروفی که شماری از عکسهای وی در آن نگهداری میشود امروزه در کاخ گلستان موجود است. او تعدادی عکس از خانواده ناصرالدین شاه در حین مسافرت به جاجرود تهیه کرده است که بسیار جالب است و البته بسیاری از عکسهای او نیز در جریانهای مختلف دزدیده یا گم شدهاند. برخی از محققان بین آنکه نخستین عکاس در ایران ملک قاسم میرزا بوده یا ریشارخان فرانسوی، تردید دارند اما باید توجه داشت که ملک قاسم میرزا ایرانی بوده است، برخلاف گفته برخی او به فرانسه نرفته ولی فرانسوی را در ایران آموخته و کتب فرانسوی را به ایران آورده است. در خانواده ما همواره جمله مشهوری از وی نقل میشود که گفته است: «ما چه چیزی از فرانسه کمتر داریم، باید دانش و مهارتهای آنان را به ایران بیاوریم.»
دکتر محمدحسن سمسار، عضو کمیته ملی حافظه جهانی کمیسیون ملی یونسکو، سخنران بعدی این نشست بود. وی سخنرانی خود با عنوان «آلبومخانه کاخ گلستان» را با تاکید بر دشواری معرفی چنین میراثی در مدتی کوتاه آغاز کرد و گفت: «سخنان من در اینجا تنها اشاراتی کوتاه به این میراث بزرگ تاریخی است.» وی افزود: «این یک مخزن بزرگ اطلاعاتی است که امروزه در دست ماست و خوشبختانه در دوره اخیر توجه خاصی در رابطه با حفظ و نگهداری و مطالعه برروی آن صورت گرفته است و محققان و پژوهشگرانی چون مرحوم ایرج افشار و مرحوم یحیی ذکاء، کوشش کردهاند تا این مجموعه را بشناسانند و بهرهگیری از آن را آسان کنند، چراکه باید گفت این مرکز به نظر بنده و به استناد فرمایشات سایر دوستان در این جلسه و به نسبت آنچه امروزه در جهان بهعنوان اثر جهانی ثبت میشود، میراثی بسیار گرانبها است. باید توجه داشت که ما با عکاسی در فاصله کوتاهی (حداکثر سه سال) بعد از اختراع و تولید دوربین عکاسی در اروپا آشنا شدیم و همین ملکقاسم میرزا از اولین دوربینهای اختراعی برای عکسبرداری استفاده کرده است. بنابراین این حق را داریم که مجموعههای دیداری و شنیداری خود، از جمله عکس و حتی فیلم که سرنوشت مشابهی در ایران داشته (چندسالی پس از نخستین فیلمهای گرفته شده در جهان، ما شاهد ورود دوربین فیلمبرداری به ایران هستیم) را مجموعهای غنی دانسته و در ثبت آن کوشش کنیم. قصد من این است که نتیجه بگیرم که اگرچه ما مخترع این وسایل نیستیم ولی به سبب قدمت بهرهگیری از آنها اولویت زیادی در ثبت کاربرد، آثار و محصولات آن داریم.
در آلبومخانه کاخ گلستان ما با آرشیوی سروکار داریم که به لحاظ کثرت و وسعت بعد از آرشیو عکسهای سلطنتی انگلستان تقریبا نظیر ندارد و همه آنچه هست مربوط به قرن ۱۹ و اوایل قرن بیستم است. چنین آرشیوی بدون شک شایسته ثبت نهتنها در سطح ملی و منطقهای بلکه ثبت جهانی است. این آرشیو با کوشش پیدرپی مسوولان آن مورد عنایت قرار گرفته و مسوولاناش با کمال علاقه و عشق روی آن کار کردهاند اما به نسبت آنچه محتوای این مجموعه است و به نسبت گستره آن، متاسفانه نتوانستهاند تکلیف نهایی را که انتقال این مجموعه به عموم افرادی است که توان بهره بردن از آن به حد مطلوب را دارند، انجام دهند. این را نیز باید عرض کنم که مجموعه عکسهای آرشیو کاخ گلستان، گستره کاربردی وسیعی دارد که برای مطالعه فرهنگ گذشته، امروز و فردای ما میتواند کارساز باشد. آخرین اطلاع تقریبی ما از تعداد عکسها حدود پنجاه هزار تصویر است و تا روزی که تا آخرین عدد آن بررسی، شناسایی و معرفی نشود، نمیتوان با قطعیت در مورد نخستین عکسهای گرفته شده، سخن گفت.
کاربری این مجموعه عظیم دستکم ۵۰ هزار فریمی در تمام زمینههای فرهنگی و تاریخی ما است. تاریخ دوره قاجاریه را بدون بررسی این مجموعه، نمیتوان نوشت. تصاویر بسیاری از رجال این عصر در این آلبومخانه هست که برای ارائه تاریخ آنان لاجرم ناگزیر از مراجعه به این آلبومخانه هستیم. این امر برای ما یک نقطه ضعف توأم با قوت است. نقطه قوت آن، در این است که مجموعه آلبومخانه تنها جایی است که از بسیاری رجال عهد قاجار در آنجا عکس بهصورت متمرکز و قابل دسترسی وجود دارد اما نقطه ضعف اینجاست که اگر ما امروز در زمان کوتاهی این عکسها را شناسایی نکنیم، نسل بعدی بسیاری از این افراد را نخواهد شناخت، کما اینکه نسل فعلی نیز نمیتوانند برخی از آنها را بشناسند. بنابراین بسیاری از کارها عاجل است و باید در زمان خود انجام گیرد. کار شناسایی تصاویر موجود در آلبومخانه از آن جمله است.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد و مربوط به حتی پیش از عصر قاجار میشود، آن است که ما در آلبومخانه از بسیاری از بناهای تاریخی که امروز دیگر وجود ندارند، عکس داریم. در این تصاویر بناهایی که بازماندهای از آنها وجود دارد و قدیمیترین وضعیتی که تا دوره قاجار داشتهاند برای ما قابل تشخیص است و امروز اگر قرار بر مرمت آنها باشد در این تصاویر میتوانیم به خوبی وضعیت آنها را شناسایی کنیم. این حسن بسیار بزرگی برای معماران و مرمتکاران است که در خلال آن نهتنها با سبکهای گذشته معماری آشنایی پیدا میکنند، بلکه برای چگونگی مرمت آنها نیز میتوان از این عکسها بهره برد. بهعلاوه از این تصاویر در سایر علوم نیز میتوان بهره برد. در مردمشناسی، جامعهشناسی و مهندسی نیز میتوان از این تصاویر استفاده کرد. بنا بر این بار دیگر باید به لزوم تحقیقات عاجل در زمینه این مجموعه اشاره کنم، چراکه ماندگاری عکس بهعنوان سند تاریخی، درازمدت نیست، در حالی که تاثیر آن بسیار محسوس است.
کوششهایی در این راستا بهویژه ازسوی ایرج افشار و یحیی ذکاء صورت گرفته است. ایرج افشار در زمان مدیریتش و تشکیل آرشیو کتابخانه دانشگاه تهران یک کپی از این مجموعه برای آرشیو تهیه کرده است البته این کپی از تمام مجموعه نیست بلکه از بخشی از آن است که بیشتر مورد علاقه وی بود. یحیی ذکاء نیز با نگارش کتاب پیشگامان هنرعکاسی در ایران، بسیاری از عکاسانی را که آثار آنها در مجموعه وجود دارد معرفی کرده است. در سالهای اخیر نیز کوششهای محدود و پراکنده دیگری انجام شده است اما با توجه به اهمیت این آثار لازم است که تلاش بیشتری در جهت نگهداری، شناسایی و معرفی آنها صورت پذیرد.»
سومین سخنران برنامه دکتر محسن جعفری مذهب، عضو هیات علمی سازمان اسناد و کتابخانه ملی بود. او گزارش کوتاهی از تلاشهای صورت گرفته در رابطه با نامگذاری «روز عکس تاریخی» ارائه داد. جعفری مذهب نامگذاری این روز را مرهون پیشنهاد نسرین ترابی در سال ۱۳۸۶ به پژوهشکده اسناد دانست و در این راستا به برگزاری پیش همایش سال ۱۳۸۶ به مناسبت صد و شصت و پنجمین سال گرفته شدن نخستین عکس تاریخدار در ایران اشاره کرد. جعفری مذهب همچنین به بازخوانی نقش دارالفنون در ورود دوربینهای عکاسی به ایران و آغاز آموزش این فن پرداخت و حضور معلمان ایتالیایی در ایران را نقطه عطفی در این جریان دانست. وی افزود: «در کنار معلمان اتریشی که برای آموزش به ایران آمده بودند، گروهی از ایتالیاییها نیز همزمان به کشور ما وارد شدند. در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم تعدادی از افراد خارجی وارد ایران میشوند که عملا فاقد ملیت هستند. یعنی یا کشور آنها دیگر وجود ندارد مثل لهستانیها که عملا بهصورت منفرد وارد ایران شدند و دولت ما برخلاف اتریشیها قرار دادی با آنها ندارد. ایتالیاییها دسته دیگری از این افراد هستند. ما میدانیم که سرزمینی به نام ایتالیا تا سال ۱۸۶۲ وجود ندارد.
بنابراین ما استخدام از ایتالیا نداریم و ایتالیاییهایی که وارد ایران میشوند عمدتا کسانی هستند که در جنگ علیه اتریش شکست خوردند و سرزمینشان اشغال شده بود. این افراد آواره بودهاند و به دنبال شغل به شرق میآیند. نمونههای این افراد در تاریخ ایران زیاد است و اغلب نیز بهگونهای ناخواسته وارد کشور ما شدند اما توانستند در بخشهای مختلف و بهویژه در حوزه عکاسی منشأ اثر باشند. نخستین عکسهای تاریخی که تاکنون در ایران شناسایی شدهاند نیز مربوط به همین افراد است.» جعفریمذهب همچنین پیشنهادهایی را برای برگزاری بزرگداشت عکاسان ایتالیایی در ایران ارائه کرد.
نسرین ترابی سخنران بعدی این نشست، به فقدان پروفسور شهریار عدل و جای خالی او با توجه به تلاشهای بسیارش در این راستا اشاره کرد و پس از آن به ایراد سخنرانی خود در رابطه با آلبوم «آنتونیو جیانوزی» در کاخ گلستان پرداخت. او گفت: «پیش از سفری که مدتی پیش پاسکواله دوریا همشهری جیانوزی به ایران داشت، ما اطلاعات اندکی از جیانوزی داشتیم و تنها میدانستیم که او ایتالیایی است و آلبوم ۳۰۴ کاخ گلستان به او تعلق دارد. با اطلاعاتی که دوریا در اختیار ما قرار داد اکنون میدانیم که او در ۱۸۱۸ متولد شده و از اهالی شهر ماترا است. دوریا همچنین اطلاعاتی در مورد خانواده و زندگیاش در جریان جنگهای استقلال ایتالیا و شرح زنده ماندن او در این جنگها و سپس مهاجرتش به همراه یک هیات ۶ نفره به ایران در اختیار ما قرار داد. جیانوزی در ایران بهعنوان معلم جایگزین به دارالفنون وارد میشود و کار اصلی او آموزش نظامی بوده است اما فعالیتهای جانبی مانند عکاسی را نیز انجام داده است.
اتفاق جالب آن است که در همان سال ۱۲۷۵ ه.ق که آغاز تاریخ عکس در ایران است، نخستین عکس مذهبی تاریخ جهان به وسیله جیانوزی گرفته میشود. مشهد بهعنوان دومین شهر بزرگ مذهبی در جهان، اولین عکسهای مذهبی را دارد. آنگونه که در مورد جیانوزی گفته شده وی فردی مذهبی بوده و در سفرهای خود تلاش کرده است مکانهای مذهبی را ثبت کند و عکسهای متعددی را از حرم امام رضا (ع) گرفته است. آلبومی که ما از وی در تهران داریم، شامل ۲۲ قطعه عکس است ولی به نظر میرسد که این تنها نسخه از کار او نیست و مطابق پژوهشهای من باید عکسی از خود ضریح نیز در این مجموعه باشد که ظاهرا در نسخه موجود در ایران وجود ندارد. به لحاظ پژوهشهای مربوط به تکنولوژی این امر برای ما حائز اهمیت است که عکسبرداری در نور کم در آن زمان تا چه میزان امکانپذیر بوده است. مساله دیگر آن است که نسخه دیگری از عکسهای جیانوزی در آلبوم «کلنل برونیار» است که در موزه گینه نگهداری میشود و در آن ۲۶ قطعه عکس وجود دارد ولی ما هنوز به آن آلبوم دسترسی نداریم تا اختلافات این دو نسخه را مقایسه کنیم. در آلبومهای دکتر تولوزان نیز که حدود ۱۱ آلبوم است و در یکی از سایتهای بریتانیا نیز به نمایش درآمده است، ۸ عکس از جیانوزی میبینیم که مهر او بر آنها وجود دارد و جالب است بدانید که وی یکی از نخستین عکاسانی است که مهر و نامش را در کنار عکسهای خود ثبت میکرد.»
مژگان طریقی از دیگر پژوهشگران تاریخ عکس بود که در این جلسه به ایراد سخنرانی پرداخت، وی نتیجه پژوهش خود را در رابطه با «مونتابونه» ارائه داد و گفت: «او هنرمندی بود که در ایتالیا به کار عکاسی مشغول بود و در ۱۸۶۲ به همراه یک هیات ایتالیایی با کشتی از بندر جنوا به سمت ایران میآید این هیات ۱۲نفره اغلب دارای اهداف اقتصادی و سیاسی و در بخشهای دیپلماتیک، نظامی، علمی و تجاری فعال بودند. مونتابونه و دستیارش به همراه دو نفر دیگر برای ثبت عکس و گزارش به همراه این هیات سفر میکردند و از شهرهای مختلفی در جهان عبور کردند تا به تهران و حضور شاه رسیدند. شاه بسیار ابراز علاقه میکند که مونتابونه از وی عکاسی کند و حاصل سفر او آلبومی به شماره ۳۷۴/ ۷۳۹۵ در آلبومخانه کاخ گلستان است که عکسهای مختلفی از شاه، شهرها و زندگی روزمره مردم ایران را شامل میشود.» طریقی در ادامه گزارش خود به جوایزی که مونتابونه بعدها در اروپا دریافت کرد و روش فنی او در عکسبرداری پرداخت و همچنین به انتشار کتاب «ایران عصر قاجار از دیدگاه مونتابونه عکاس ایتالیایی» در سال ۱۳۹۱ در ایران اشاره کرد.
سخنران آخر این نشست، دکتر محمد ستاری، عضو هیات علمی دانشگاه تهران و پژوهشگر تاریخ عکس به زوایای مختلف در نگاه به یک آلبوم اشاره کرد. وی گفت: «عکس دارای ارزش تاریخی و زیبایی شناختی است و مخاطب در تعبیر و تفسیر آن نقشی ویژه دارد. بنابراین با در نظر داشتن این موارد در رجوع به هر آلبوم عکسی میتوان معناهای بسیاری را استخراج کرد. بنابراین آرشیو عکس جدا از ارزشهای تاریخی، مردمشناسی، جامعه شناسی، انسانشناسی و... ، میتواند معانی نهفته بسیاری را از منظر تاویل مخاطب داشته باشد.» وی همچنین به تاثیرات فرامرزی نامیدن این روز بهعنوان عکس تاریخی اشاره کرد و گفت: «با افزایش حجم پژوهشها در ایران، عکسهای تاریخی کشور ما مورد اقبال پژوهشگران خارجی نیز قرار گرفته و امروزه چندین تز دکترا درباره عکسهای تاریخی ایران در جهان، بهوسیله پژوهشگران خارجی نوشته شده است و پژوهشهای صورت گرفته در ایران نیز مورد استناد آنها قرار میگیرد.»
ارسال نظر