شاه زند یا وکیل رعیت
دوران حکومت کریمخان از ۱۷۶۵م/ ۱۱۴۴ش تا ۱۷۷۹م/ ۱۱۵۸ش یعنی سال درگذشت او، دوره ثبات و آرامش بود. کریمخان شیراز را پایتخت قرار داد و کوشید «جام شکسته عدالت را ترمیم کند»، اقدامات خان زند تاثیر مثبتی بر تحول و توسعه داشت اما عمر آن کوتاه بود. کریمخان با نام وکیل و «واسطه مردم با شاه صرفا رسمی» بر ایران فرمانروایی کرد. ابتدا لقب وکیلالدوله را انتخاب کرد (شاه اسمی ایران، شاه اسماعیل سوم صفوی تا پایان عمرش در ۱۷۷۳م/ ۱۱۵۲ش در زندان کریمخان باقی ماند). کریمخان در ۱۷۷۶م/ ۱۱۵۵ش لقب وکیلالرعایا را برای خود برگزید و گذاشت تا سلطنت مطلقه صفویه و سلطنت توسعه طلبانه (امپریالیستی) نادرشاه هر دو به پس زمینه تاریخ بروند، او هرچند به ظاهر هرگز خود را شاه نخواند، اما بعد از سال ۱۷۷۳م/ ۱۱۵۲ش عملا شاه ایران بود و چون جانشینی برای خود برنگزید، بعد از او راه برای دورهای دیگر از جنگ داخلی که با مرگ او در ۱۷۷۹م / ۱۱۵۸ش آغاز گردید، هموار شد.
دوران حکومت کریمخان از ۱۷۶۵م/ ۱۱۴۴ش تا ۱۷۷۹م/ ۱۱۵۸ش یعنی سال درگذشت او، دوره ثبات و آرامش بود. کریمخان شیراز را پایتخت قرار داد و کوشید «جام شکسته عدالت را ترمیم کند»، اقدامات خان زند تاثیر مثبتی بر تحول و توسعه داشت اما عمر آن کوتاه بود. کریمخان با نام وکیل و «واسطه مردم با شاه صرفا رسمی» بر ایران فرمانروایی کرد. ابتدا لقب وکیلالدوله را انتخاب کرد (شاه اسمی ایران، شاه اسماعیل سوم صفوی تا پایان عمرش در ۱۷۷۳م/ ۱۱۵۲ش در زندان کریمخان باقی ماند). کریمخان در ۱۷۷۶م/ ۱۱۵۵ش لقب وکیلالرعایا را برای خود برگزید و گذاشت تا سلطنت مطلقه صفویه و سلطنت توسعه طلبانه (امپریالیستی) نادرشاه هر دو به پس زمینه تاریخ بروند، او هرچند به ظاهر هرگز خود را شاه نخواند، اما بعد از سال ۱۷۷۳م/ ۱۱۵۲ش عملا شاه ایران بود و چون جانشینی برای خود برنگزید، بعد از او راه برای دورهای دیگر از جنگ داخلی که با مرگ او در ۱۷۷۹م / ۱۱۵۸ش آغاز گردید، هموار شد.
کریمخان در مقایسه با پیشینیان، چارچوب نهادین چندان روشنی در کشورداری ایجاد نکرد. دستگاه دیوانسالاری ساده و ارتش دائمی کوچک شد. حکام ایالتها از میان بستگان کریمخان یا نخبگان محلی برگزیده شدند. با در نظر گرفتن محدودیتهای ارتباطاتی و خودسری قبایل، حکومت ملوکالطوایفی خاندان زند کفایت نسبی خود را نشان داد و عدالت را در سطح شهر و ایالات اجرا کرد. جالبتر از همه شاید این باشد که بدون اعمال زور و خشونت «بیش از حد» در گردآوری مالیاتها یا بهکارگیری ارتش بزرگ، درآمدهای دولت از بابت مالیات سالانه به ۵۳۵ هزار تومان رسید که دوسوم درآمد مالیاتی در آخرین سالهای حکومت صفویه بود. مشهور است هنگام درگذشت کریمخان تنها ۷ هزار تومان پول در خزانه باقی مانده بود و این امر نشان میدهد که سیاست مالی کریمخان آن بوده که پولها را به اقتصاد جامعه تزریق کند و آنها را به شکل نامولد ذخیره نسازد (نادرشاه به هنگام مرگ ۷۱۵ میلیون تومان در خزانه داشت). کریمخان به یاری سیاستگذاریها در نزد مردم از محبوبیت زیادی برخوردار شد. جهانگردی به نام ویلیام فرانکلین در سال ۱۷۶۸م/ ۱۱۶۵ش مشاهدات خود درباره کریمخان را اینگونه بیان میکند «طبقههای متوسط و پایین جامعه نام وی را جز با تکریم و احترام بسیار زیاد بر زبان نمیآوردند.»
منبع: جان فوران، مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران)، ترجمه احمد تدین، 1390، صص 138-139.
ارسال نظر