محرم از نگاه سیاحان
توصیف واقعه
مذهب از دیرباز بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ هر جامعه شاخته میشود و باورها و آداب مذهبی یکی از مهمترین نمودهای قابل بررسی برای شناخت مردم یک جامعه است. بسیاری از کسانی که از بیرون رفتار ناشی از باور مذهبی یک گروه اجتماعی را نظاره میکنند چون معمولا آگاهی روشنی از چرایی آن رفتار و منظومهای که آن را شکل میدهد، ندارند، آن را به تمامی دریافت نمیکنند. نبود درک ذهنی مشترک میان جمعیتهای انسانی دارای ادیان مختلف سبب میشود مواجهه افراد خارج از جامعه دینی با این جوامع روایتی دیگرگونه از دین خلق کند که در برابر روایت دینداران آن جامعه قابل تامل است.
مذهب از دیرباز بهعنوان بخش مهمی از فرهنگ هر جامعه شاخته میشود و باورها و آداب مذهبی یکی از مهمترین نمودهای قابل بررسی برای شناخت مردم یک جامعه است. بسیاری از کسانی که از بیرون رفتار ناشی از باور مذهبی یک گروه اجتماعی را نظاره میکنند چون معمولا آگاهی روشنی از چرایی آن رفتار و منظومهای که آن را شکل میدهد، ندارند، آن را به تمامی دریافت نمیکنند. نبود درک ذهنی مشترک میان جمعیتهای انسانی دارای ادیان مختلف سبب میشود مواجهه افراد خارج از جامعه دینی با این جوامع روایتی دیگرگونه از دین خلق کند که در برابر روایت دینداران آن جامعه قابل تامل است.
اغلب سیاحانی که در دورههای مختلف از ایران دیدن کردهاند، توجه ویژهای به آیینهای مذهبی ایرانیان داشتهاند و از آن میان مراسم مربوط به محرم و روز عاشورا بهعنوان یکی از نمودهای اصلی دینداری در نزد ایرانیان مورد عنایت ویژه بوده است. بیشتر سفرنامه نویسانی که در زمان حضور خود در ایران مراسم مربوط به ماه محرم را از نزدیک تماشا کردهاند، در کتاب خود به آن پرداخته و تلاش کردهاند از این رهگذر به معرفی جامعه ایران بپردازند. این روایتها طیفی از توصیف، تعجب، تعریف و تجلیل را شامل میشود که آشنایی با آنها این فرصت را به ما میدهد تا با نمود بیرونی جامعه ایرانی آشنا شویم. بارون روسی در مورد ویژگی این ماه در سفرنامه خود مینویسد: «محرم نزد ایرانیان ماه ماتم و اندوه است، در این ماه ایرانیان به خاطر شهادت امام حسین(ع) فرزند علی(ع) عزاداری میکنند.» (کورف: سفرنامه،ص۲۴۱)
نخستین سفیر آمریکا در دوره ناصرالدین شاه با مشاهده روز عاشورا و شنیدن شرح واقعه امام حسین (ع) در خاطرات خود نوشته است: «اگر شخص شجاعی در این دنیا بوده، مسلما آن شخص حسین، پسر علی(ع) بوده است.» (بنجامین، ساموئل: خاطرات، ص۴۲۵) سیاح بلژیکی آغاز سال قمری [روزهای نخست ماه محرم] را مصادف با مقدسترین روزهای شیعیان در کتاب خود ذکر کرده است. (اورسل: سفرنامه، ص ۲۶۲) یک نظامی فرانسوی که در زمان فتحعلیشاه در ایران بوده تقدس این ایام را به خاطر مراسم سوگواری و یادبود شهادت حسین بن علی(ع) که یکی از آداب مذهبی ایرانیان است، دانسته است. (دروویل: سفرنامه، ص۱۴۰) نقشهبردار انگلیسی که در دوره مشروطه در ایران بوده یادآور میشود: «به خاطر شهادت این امام در صحرای کربلا ایرانیان مراسم جانسوزی بر پا میکنند. (ویلسن: سفرنامه، ص ۱۰۱)
آدام اولئاریوس، استاد و پژوهشگر آلمانی که در دوران حکومت شاه صفی بهعنوان عضو هیات تجاری به ایران آمد در بازگشت در رابطه با این مراسم مینویسد: «روز چهاردهم ماه مه مراسم سوگواری برپا میکنند که ۱۰ روز طول میکشد، به همین دلیل آن را عاشورا که در عربی ۱۰ معنی میدهد، مینامند. عاشورای یاد شده از اول ماه محرم و به یاد امام حسین(ع) جوانترین فرزند حضرت علی(ع) که امام بزرگ یا قدیس آنهاست، آغاز میشود.» وزیر مختار انگلیس در زمان مظفرالدین شاه در خاطرات سیاسی خود مینویسد: «روی هم رفته نام کربلا، احساسات مذهبی ایرانیان را باشدت و نیروی بیشتر به جوش میآورد.» (هاردینگ: خاطرات، صفحه ۸۲) سیاح آلمانی در مورد اندوه مردم ایران در این ایام در سفرنامه خود اینگونه نقل میکند: «از ائمه شهید بیش از همه سرگذشت و فاجعه دردناک امام حسین (ع) مردم را تحت تاثیر قرار داده است.» (بلو شر: سفرنامه، ص ۱۷)
پزشک آلمانی ناصرالدین شاه از واقعه کربلا و به شهادت رسیدن امام، توضیحاتی ارائه میدهد و بیان میکند: «ایام عاشورا یعنی ۱۰ روز اول محرم را میتوان جزو ایام رسمی محسوب کرد، در این روزها که عزای عمومی و سراسری در مملکت است، همه جامه عزا به تن میکنند، دستهها در شهرها به راه میافتد و با آهنگهای غمانگیزی که ترجیع بند«ای حسین ای حسین» در آن به گوش میرسد، بر رنجهای این سلطان شهیدان اشک میریزند. به هنگام فرا رسیدن ترجیع، کودکان در حالی که از جا میجهند و دو حلقه چوبی را بهصورت موزون بر یکدیگر میزنند، در حالی که بزرگترها چنان محکم با کف دست بر سینه میکوبند که صدای آن تا فاصلهای دور به گوش میرسد و موضع برخورد دست و سینه کبود میشود.» (پولاک: سفرنامه ص ۲۳۴) همچنین وی از گریههای جانسوز مردم موقعی که داستان شهادت آلعلی(ع) از روی منبرها با صدای حزن انگیز قرائت میشود را در کتابش توضیحات مفصلی ارائه میدهد. (پولاک؛ ص۲۳۶).
سیاح ایتالیایی که در دوره ناصرالدین شاه شاهد این ایام بوده نوع پوشش مردم را اینطور توصیف کرده: «شاه و مردم لباس سیاه به نشانه عزاداری میپوشند و بعضی از افراد کمربندی سیاه با نقشهای نارنجی بر کمر میبندند و مردم عادی جامهای سیاه بدون شال و کمربند میپوشند که بهطور آزاد تا پایین زانو میافتد و سینه آن را به علامت عزا و ماتم باز میگذارند.» (سرنا: سفرنامه، سمیعی، ص۱۹۴) همسر مسیونر مذهبی انگلیسی از آداب و رسوم این ایام در کتاب خود نوشته است: «در این ایام مراسم عروسی و جشن برگزار نمیشود و بر سردر خانهها پرچمهای سیاه به نشانه اینکه در این مکان روضه و عزاداری بر پاست نصب میکنند و مومنان برای ثواب چای و قلیان رایگان میدهند.» (رایس: سفرنامه، ص ۱۸۶) ناظر انگلیسی که برای رسیدگی به اختلافات مرزی بین ایران و ترکیه در زمان محمد علیشاه در ایران بوده، در باب عظمت این روزها در کتاب خود یاد آور میشود: «در حقیقت باید گفت، عامه پیروان تشیع در این روزها از حالت طبیعی خارج و به حال خلسه و جذبه درمیآیند و برای زیارت مقابر متبرکه بهخصوص کربلا، نجف، کاظمین و مشهد میروند و در مصیبت خاندان علی(ع) عصبانی و ناراحت هستند و مراسم جانسوزی برپا میکنند.» (ویلسن، ص۱۰۱)
سیاح ایتالیایی شرکت عزاداران را با نیت پاک و از روی ایمان ذکر کرده و مینویسد: «بعضیها هم با خنجر سینه و بازوان خود را زخمی میکنند که این تشریفات را برای مرگ نوه حضرت محمد(ص) بر پا میدارند.» (سرنا، همان، ص ۱۹۵) سیاح آلمانی هم در کتاب خود از مراسمی که عزاداران با قمه و شمشیرهای تیز، سر و پیشانی خود را از مصیبت آن واقعه میشکافند، یاد کرده است. (بلوشر؛ ص ۱۷) سرهنگ فرانسوی به حرکات قمهزنی اشاره کرده و درباره احساسات مردم داغدار ایران چنین گفته: «این مراسم اشکهایی را که از اندوه واقعی سرچشمه میگیرد سرازیر میکند و پیروان غیور علی(ع) را که بر آن ناظر هستند شدیدا به هیجان میآورد.» (دروویل؛ ص ۱۳۷) سفیر آلمان در زمان ناصرالدینشاه یکی از رسوم معمول مراسم عزاداری را سینهزنی نام برده و میگوید: «بیشتر دستهجات با دو دست چنان به سینه خود میزنند که پوست آن کنده میشود.» (بروگش: همان، ص۲۲۴)
سیاح ژاپنی هم از ایجاد دستجات سینهزنی توضیحاتی ارائه میدهد و یادآوری میکند: «چیزی که مانند نیزه بود را بالا میبرند وبه آن علامت میگویند، این علامت را با چراغ و هر چیزی نذر شده است آراسته و آن را به همراه این آویزهها برداشته و در کوچهها و خیابانهای شهر میبرند و مردم که به همراه این علامت هستند با صدای بلند همسرایی میکنند.» (فوروکاوا: سفرنامه، ص ۸۸) سیاح انگلیسی از احترام شیعیان به امام حسین(ع) یاد میکند و متذکر میشود «ایرانیان با علاقه زیاد در کلیه برنامههای عزاداری و سینهزنی با خلوصنیت شرکت میکنند.» ( ویلز: سفرنامه، ص ۳۲۴). کلنل روسی که در زمان مظفرالدین شاه شاهد این مراسم از نزدیک بوده در خاطرات خود نوشته است: «درایام عزاداری بسیاری از ایرانیان نذر دارند، در این ماه کسانی هستند که داوطلبانه شغل سقایی را انجام میدهند و مشکی بر دوش گرفته و بهطور رایگان به همه تعارف میکنند، پیرترها که خونریزی از قمهزنی را مخاطرهآمیز میدانند، خاکستر در آب کرده و به سر و صورت خود میمالند یا کاه بر سر خود میریزند.» ( کاساگوفسکی: خاطرات، ص۹۱)
سیاح فرانسوی در زمان محمدشاه طریق دیگر ابراز احساسات مذهبی را در این ایام تعزیه دانسته است. (کنت دوسری؛ ص ۱۵۸). سفیر آمریکا تعزیه را آواز عزاداری مردمان اسلام در کتابش نام برده است. (بنجامین؛ ص۴۲۵) کنت فرانسوی یاد آور این است که: «مراسم تعزیه همیشه با تشریفات رسمی زیادی انجام میشود که در این هنگام احساسات واقعی ایرانیان تمامقد بیدار میشود.» (دوسری؛ ص ۱۵۷) سیاح انگلیسی در مورد تعزیه در سفرنامه خود عنوان میکند: «تعزیه نشاندهنده ظلم یکی از جباران تاریخ علیه امام حسین(ع) امام فداکار و شجاع مسلمین و خانواده و یارانش بود که حاضر به تمکین فرمان یزید که برخلاف شرع و قانون اسلام بود، نشد و به دستور یزید ظالم همه مردان آنها شهید و زنانشان به اسارت درآمدند.» (ویلز؛ ص ۳۲۵)
سیاح ایتالیایی با ذکر این مطلب که هر اقدامی که به منظور اعتلا و شکوهمندی تعزیه به عمل آید ثوابش به بانی آن بازمیگردد، در کتابش مینویسد: «هریک از اشخاص که تعزیه را برپا میکنند بیشتر به سبب تعلق خاطر به مذهب است و نه خودنمایی، اگر کسی هم ثروت کافی برای درست کردن تکیه ندارد، با دیگران شریک میشود و گاهی برای این کار زمینی را خریداری یا اجاره میکنند. دادن پول یا فرش و وسایل دیگر برای تکیه و برگزاری مراسم تعزیه کاری قابلتحسینی محسوب میشود و آن را نوعی عبادت میدانند.» (سرنا؛ همان، صص۱۹۲-۱۹۱)
ونسا مارتین، پژوهشگر تاریخ قاجار که تمرکز بیشتری بر مطالعه احوالات جامعه در عصر قاجار داشته است، با برقراری ارتباط میان نقش زنان در تعزیه و حضور آنان در تظاهرات مینویسد: «تعزیه اجرای دوباره ماجرای غمانگیز کربلا در قرن اول هجری است. در این نبرد تعدادی از اولاد پیامبر اسلام شهید شدند حضرت زینب، نوه پیامبر اکرم و خواهر امام حسین(ع) و فاطمه دختر امام حسین (ع)و همسر برادرزادهاش قاسم، کسانی بودند که در صحنه مبارزهاش حضور داشتند. بنابراین زنان عملا در صحنه مبارزه کربلا دارای نقش بودند اگرچه خودشان مبارزه نمیکردند. مراسم تعزیه با بازنمایی صحنه کربلا سبب میشود مردم بتوانند مسائل و مشقات تحملناپذیر حکومتی را تاب آورند.» (مارتین؛ ۱۳۸۷: صص۱۳۷-۱۳۸)
سیاح انگلیسی از آداب و رسوم تعزیه در سفرنامه خود توضیحاتی ارائه میدهد و در ادامه مینویسد: «قبل از آغاز برنامه تعزیه یک روحانی به بالای منبر در کنار صحنه میرود و شروع به موعظه و مصیبتهای امام حسین(ع) و مقاومتی که علیه طاغوت زمان انجام داده، مطالبی را بیان میکند یا در فواصل دو پرده درباره تعزیهای که قرار است اجرا شود توضیحاتی میدهد.» (ویلز؛ ص۳۲۴) سیاح آلمانی از علاقه مردم به نمایشهایی که در ماه محرم برگزار میشود، مینویسد و در ادامه ذکر میکند: «در پانزده روز اول محرم هیچکس به چیزی جز آن نمیاندیشد، دایرکردن تعزیه یک امر خیر محسوب میشود و هرکسی به نحوی در تشکیل و جریان مراسم کمکی کرده باشد امید دارد کم وبیش از ثواب اخروی برخوردار گردد.» (بایندر: سفرنامه،ص۴۷۳)
سیاح ژاپنی از نگرفتن اجرت و پول شبیهخوانان تعجب میکند و مینویسد: «به همین دلیل سایر مردم هم [برای اینکه]ثوابی در این ایام ببرند لباسهای فاخرشان را به آنها امانت میدهند تا تعزیه را با شکوه و عظمت بر گزار کنند.» ( فوروکاوا؛ ص۹۰) ادیب فرانسوی تعزیه کامل را حدود سی یا چهل نمایش عنوان میکند و مینویسد: «هر قسمت حدود دو الی سه ساعت وقت میگیرد، بیشتر نمایشها به واقعه درد آور کربلا و شهادت امام حسین (ع) میپردازد.» ( براون: یک سال در میان، ص ۵۵۸) جهانگرد بلژیکی در مورد این ایام سوگواری در کتاب خود اینطور نوشته است: «به گمان هیچکس در دنیا قادر نیست میزان ناامیدی و خشم و ترحمی که قلب این جمعیت انبوه را میلرزاند، توصیف کند. لعن و نفرین خشم آلود علیه یزید و شمر و استمداد پر شور از امامان و صدای گریههای بغضآلود در فضای پهناور تکیه طنینانداز بود و از سینه پردرد هزاران نفر آوای حسین! حسین! با صفا و صداقت بیشائبه بیرون میجهید.» (اورسل؛ ص ۳۴۲)
سفیر فرانسه در ایران، در آستانه جنبش مشروطیت درخاطرات خود بیان میکند: «عزای پایانناپذیر واقعه کربلا، برای ایرانیان فراموش نشدنی است.» (اوبن؛ ص۵۸) ایرانیان این امام شهید را برای شفاعت نزد خدا خیلی عزیز میدارند و اگر شخصی از آنها طلب دعا کند این امام را واسطه قرار میدهند. (بلو شر؛ ۸۵) همسر وزیر مختار انگلیس در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه چنین بیان میکند: «به همین دلیل زنهای ایرانی هر گونه نذر و نیازی که داشته باشند بهخاطر توجه خاص به امام حسین(ع) در این ایام ادا میکنند.» (لیدی شیل: خاطرات، ص۹۱) همانگونه که این گزارشها نشان میدهند، گرامیداشت محرم از دیرباز بخشی از فرهنگ و سنن ایرانیان بوده است و تلاش میشد تا همزمان که تداعیکننده یک فاجعه تراژیک و وابسته به هویت دینی مردم بود، از سایر وجوه سیاسی و اجتماعی چنین سنتی نیز هرچند بهصورت ناآگاهانه بهرهبرداری شود. گزارش این سیاحان اگرچه اغلب توصیفی و همراه با نوعی تعجب نگاشته شدهاست اما از خلال آن میتوان به وضعیت اجتماعی و تحولات آیینی مراسم عزاداری محرم در طول زمان پی برد.
ارسال نظر