سلیمان تاجرگفته است که وزیر پادشاه چین به خواسته شاه، مرد مسلمانی را در خانفوا که جایگاه تاجران است به داوری میان مسلمانانی که به آنجا می‌آیند منصوب کرده است و هرگاه عید شود آن مرد با مسلمانان نماز می‌خواند و خطبه ایراد می‌کند و برای پادشاه مسلمانان دعا می‌کند و بازرگانان عراقی ولایت او، احکامی را که صادر می‌کند، انکار نمی‌کنند و کار او را مطابق حق و آنچه در کتاب خدای عز و جل و احکام اسلام آمده می‌دانند (و می‌پذیرند).

خط سیر کشتی‌های بازرگانی چین در دریای هند

جاهایی که چینیان برای بازرگانی به آنجا می‌روند، گویند بیشترین کشتی‌های چینی از سیراف بارگیری می‌کنند، زیرا کالاها را از بصره و عمان و دیگر نقاط به سیراف می‌برند و بر کشتی‌های چینی در سیراف بار می‌کنند و این به لحاظ بسیاری امواج و کم (عمقی) آب در برخی از جاهای این دریا است. مسافت میان بصره و سیراف از راه دریا یک صد و بیست فرسخ است، بنا بر این هرگاه کالاها در سیراف بارگیری شوند، آب شیرین و گوارا از آنجا بر می‌گیرند و به سوی مسقط که پایان ناحیه عمان است لنگر می‌کشند و این (خطفوا) واژه‌ای است که دریانوردان آن را به کار می‌برند یعنی از جا کنده می‌شوند. مسافت از سیراف تا مسقط حدود دویست فرسخ است. در مشرق این دریا میان سیراف و مسقط سرزمین ساحلی بنی‌الصفاق و جزیره ابن کاوان است و در این دریا کوه‌های عمان قرار دارد و در این کوه‌ها جایگاهی است که «دور دور» نام دارد و آن تنگه‌ای است میان دو کوه که کشتی‌های کوچک از آن عبور می‌کنند ولی کشتی‌های چینی نمی‌توانند بگذرند و در میان این کوه‌های دریایی (عمان) دو کوه است که آن دو را «کسیر» و «عویر» گویند و اندکی از قله آنها از آب بیرون است.

چون از این کوه‌ها بگذریم به جایگاهی که «صحار عمان» نام دارد می‌رسیم. پس آب گوارا از چاهی که در مسقط است بر می‌گیریم، در مسقط چراگاه گوسفندان سرزمین عمان است. پس کشتی‌ها از آنجا (مسقط) به سوی سرزمین هند لنگر می‌کشند و آهنگ «کولم ملی» در صورت وزیدن باد ملایم یک ماه راه است و در کولم ملی یک اسلحه خانه (پادگان) برای (حفظ) سرزمین کولم ملی قرار دارد. کشتی‌های چینی (به آنجا) می‌آیند در آنجا چاه‌های آب شیرین گوارایی است. از (کشتی‌های) چینی هزار درهم و از دیگر کشتی‌ها، بین ۱۰ دینار تا یک دینار می‌گیرند. میان مسقط و کولم ملی و (دریای) هرکند حدود یک ماه راه است. و در کولم ملی آب گوارا بر می‌گیرند. سپس کشتی‌ها لنگر می‌کشند یعنی به سوی دریای هرکند حرکت می‌کنند و چون از هرکند بگذرند به جایگاهی می‌رسند که به آن «لیخ بالوس» گویند، ساکنان آنجا مردمی‌اند کوسه ریش و سفید پوست. لباس نمی‌پوشند زبان عربی و دیگر زبان‌هایی را که بازرگانان سخن می‌گویند، نمی‌فهمند. دریانوردان گفته‌اند که هیچ‌گاه زنان آنها را ندیده‌اند، زیرا مردانشان با قایق‌هایی که از یک تکه چوب نقر شده (تو خالی) ساخته شده از جزیره به سوی بازرگانان می‌آیند، نارگیل و نیشکر و موز و شیر نارگیل که سفید رنگ است، می‌آورند.

- سلسله التواریخ، یا، اخبار الصین و الهند، تصنیف سلیمان تاجر سیرافی ( قرن چهارم ه. ش)، با گردآوری و اضافات ابوزید حسن سیرافی؛ ترجمه حسین قرچانلو، مشخصات نشر: تهران: اساطیر، مرکز بین‌المللی گفت‌وگوی تمدن‌ها، ۱۳۸۱. ص: 58.