زندگی در معادن صنعتی طلای بورکینافاسو

مترجم: علی سنایی‌کیا

یاکوبا پس از یازده ساعت کار خسته‌کننده در زیر مناظق شرقی بورکینافاسو از چاهی به عمق ۵۰ متر آشکار می‌شود. متاسفانه امروز، او و تیمش موفق به پیدا کردن هیچ طلایی نشده‌اند. سال گذشته عمو و دو تن از دوستانش در اثر ریزش معدن مجاور کشته شده‌اند. حرفی در اخبار زده شده است؟ به هیچ وجه. این اتفاقات قسمتی از زندگی روزانه این بخش از کشور است. یاکوبای شانزده ساله، چه آینده‌ای را دارد با دستانش برای خود حفر می‌کند درست زمانی که او و همراهانش به آوردن کیسه‌های پر از سنگ از اعماق چاه‌ها مشغولند؟ چاه‌هایی بسیار عمیق و باریک که بعضا عمقشان به ۶۰ متر می‌رسد. در همین حین که او مشغول تنفس در زمینی سیاه پر از گازهای سربی است، روز می‌آید و می‌رود. آینده؟ هرچه که او را از تفکر درباره امروز و فردایش باز می‌دارد: فلزات سنگینی که هنگام سنگ زنی معدن به ریه‌های او هجوم می‌آورند و راه خود را برای رسیدن به خاک و آب آشامیدنی‌شان هموار می‌کنند. سیانید و جیوه‌ای که او برای خارج کردن طلا و برق زدنشان در جلوی چشمان مشتری، استفاده می‌کند، بدن او را نابود و خاکی را که در آن زندگی می‌کند، برای همیشه سمی خواهد کرد. قریب به ۱۵ هزار معدنچی در ناحیه‌ای اطراف بانی مشغول به کارند. یک سوم این جمعیت کودک هستند. آنها بچه‌های معدن‌اند. بیشتر آنان هرگز به مدرسه نرفته‌اند. برای بیشترشان معادن تنها خانه‌ای است که دارند. سازمان بین‌المللی کار، کارگری معدن را یکی از بدترین اشکال کار کودکان می‌داند. این تصمیم به خاطر ریسک‌های سریع و مشکلات سلامتی طولانی مدت، ناشی از قرار گرفتن در معرض خاک، مواد شیمیایی سمی و فلزات سنگینی است که این کار یدی کمر شکن با خود به همراه دارد.