نوروز یا جشن سال نو در سفرنامه هانری رونه دالمانی
خلعتهای شاهانه
در آخرین سفری که دالمانی به ایران داشت، بنا به توصیه موسیو سزاری، تصمیم گرفت درباره اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایرانیان به مطالعه بپردازد. بهاین منظور در سفری سه ماهه از خراسان تا بختیاری، آنچه را که مشاهده کرده یا از دیگران شنیده بود، یادداشت و عکسهای فراوانی نیز تهیه کرد. وی در سفرنامه «از خراسان تا بختیاری» درباره جشن نوروز مینویسد:
بزرگترین جشنهای ایرانیان جشن نوروز است که در آغاز سال برپا میشود و اول آن روزی است که آفتاب وارد برج حمل میشود و مطابق است با ۲۱ مارس که نخستین روز سال و اول اعتدال ربیعی است. مورخان شرقی منشأ این جشن و برقراری آن را بهزمان جمشید میرسانند و میگویند سال شمسی را جمشید معمول کرده و روز اول سال را با تشریفات باشکوهی جشن گرفته است. مراسم و تشریفات این جشن بزرگ بهطور اختصار در تصاویر پلکانهای تخت جمشید هم دیده میشود که اشخاصی از ایالات امپراتوری بزرگ ایران هدایا و تقدیمیهایی برای شاهنشاه میآورند.
در افسانههای کتاب الف لیل هم از تشریفاتی که سلاطین ایران برای نوروز قائل میشدهاند و شادیها و تفریحاتی که در این موقع میکردهاند بهطور تفصیل نقل شده است و میرسانند که این جشن از زمانهای پیشین هم در ایران معمول بوده است به هرحال تردیدی نیست که نوروز از جشنهای بسیار قدیمی ایران است که تاکنون باقی مانده و بهقدری ایرانیان به آن علاقه و دلبستگی دارند که هیچگونه پیشآمدی اعم از سیاسی یا مذهبی نتوانسته است آنرا منسوخ کند یا حداقل از ابهت و شکوه آن بکاهد. تمام شهرها و دهکدهها ولو آنکه کوچک هم باشند همه با شعف و سرور زایدالوصفی جشن نوروز را با شادمانی فوقالعادهای برگزار میکنند.
دسته نوکران که هدیه نوروزی به حضور شاه میبرند در شهرهای بزرگ و مخصوصا در پایتخت و دربار سلطنتی بهاندازهای شکوه و ابهت آن زیاد است که نمیتوان در هیچیک از کشورهای دنیا نظیر آنرا دید. چون سال به آخر میرسد عموم ایرانیان از غنی و فقیر و بزرگ و کوچک و زن یا مرد مخصوصا مستخدمین دربار شاهی با بیصبری منتظر رسیدن موکب نوروز میشوند، زیرا که در ایام نوروز همه شاد و خرم میشوند و شیرینی و آجیل در هرخانواده به حد وفور پیدا میشود و کوچکترها از بزرگان مبالغی عیدی میگیرند و فقرا هم به نوایی میرسند.
در این جشن تمام خانهها پاک و تمیز میشوند و با پارچههای گرانبها زینت مییابند و در بازار هم تمام دکانها با قالی و قالیچههای گرانبها و شالهای کشمیری و کرمانی نفیس آرایش و شکوه خاصی پیدا میکنند. در کوچهها هم آرایشهایی بهشکل طاقهای نصرت دیده میشود و تمام مردم با نهایت خوشی و شادمانی بهخانههای پذیرایی یکدیگر آمدوشد میکنند و بههمدیگر شادباش میگویند و گلاب بهصورت میزنند و شیرینی و شربت و چای میخورند و میآشامند.
مبادله هدایا
از قدیم الایام چنین معمول بوده که در موقع فرارسیدن نوروز جمشیدی توانگران با فرستادن مجموعه محتوی هفتسین بهیکدیگر شادباش میگفتهاند. مجموعه هفتسین مرکب است از هفت نوع شیرینی یا میوه و سایر خوراکیها که حرف اول هریک (س) باشد. در موقعی که منجمباشی شاهی تحویل سال را پیشبینی کرده است تمام افراد خانواده در یکجا جمع میشوند و هرکدام خوشه گندم یا برنج یا سایر غلات و انواع مسکوکات را بهعلامت سعادت و تندرستی و ترقی و خوشبختی و فراوانی نعمت به دست میگیرند و یک فرمول عربی را به زبان میآورند که معنی آن این است:
«ای خدای یگانه، تو که قلوب و چشمان را تغییر میدهی کاری بکن که من قلب و تندرستی خود را محفوظ نگاهدارم» بعد سوره یاسین را میخوانند و پشت سر آن میروند بدور سفره مینشینند. در وسط سفره ظرف بزرگی گذاشتهاند که در آن گندم یا حبوبات دیگری سبز شده است و نشانه تجدید سال است. در اطراف این ظرف انواع خوراکیها در سفره چیده شده است، غذایی میخورند و یک شبانه روز را با شادی و سرور و خرمی میگذرانند و روز بعد شروع به دید و بازدید میکنند و مخصوصا به زیارت امامان و امامزادهها میروند.
نوروز در دربار شاهی
جشن نوروز در پایتخت بوسیله درباریان با تشریفات مجللی که قبلا فراهم شده است آغاز میشود. منجم باشی لحظه تحویل سال را دقیقا تعیین میکند، کمی به تحویل سال مانده مجموعه هفتسین را میآورند و در مقابل شاه میگذارند، بهمحض تحویل سال شاه مقداری از محتویات آن میخورد، بعد کندر و سایر مواد معطر در مجمرها میسوزانند و شلیک توپ شروع میشود و ۱۱۰ تیر که مطابق حساب ابجد با نام علی(ع) مطابق است شلیک میکنند. بهطوریکه نقل میکنند گویا در همین روز علی(ع) به جانشینی پیغمبر (ص) منصوب شده است. در اینروز شاه به سلام مینشیند و سفرای دول خارجه و وزرا و اشخاص متعین برای شادباش گفتن به حضور شاه میآیند و سلام با خواندن خطابه و قصاید غرا و تشریفات لازم برگزار میشود و شاه سکههای سیم و زر را که با تصویرخود او مزین شدهاند بهحاضرین بهعنوان عیدی میدهد، پس از این مراسم، رژه قشون شروع میشود و صاحبمنصبان با سربازان از جلوی شاه عبور کرده بهاو سلام نظامی میدهند و بعد پهلوانان بهمیدان آمده در حضور شاه به کشتیگیری و ورزشهای باستانی مشغول میشوند و قوچ بازان قوچهای خود را بهجنگ میاندازند و تماشاچیان را سرگرم میکنند.
جشن نوروز یک الی دو هفته طول میکشد و روز سیزدهم سال تمام مردم در بیرون شهر بهگردش و تفریحات گوناگون میپردازند و جشن خاتمه پیدا میکند. در ایام نوروز تجار دکانهای خود را میبندند و معاملات و دادوستدهای تجارتی تعطیل میشود. پس از برگزاری جشن، عزل و نصب حکام و مامورین دولتی شروع میشود، کارمندان و حکام قبل از رسیدن نوروز حسابهای خود را با خزانه شاهی تصفیه کرده و هریک مبلغی بهعنوان پیشکش بهشاه میپردازند و پول مانند سیل بهخزانه مخصوص شاهی وارد میشود. این پولها را حکام ایالات و ولایات میپردازند تا اینکه مشمول مراحم شاهنشاه بشوند و در مقام فرمانروایی خود باقی بمانند. هرگاه پیشکش مطابق میل شاه باشد شاه برای فرستنده پول خلعتی میفرستد و برای کسانی که بیشتر پول دادهاند یا طرف میل او هستند یکی از لباسهای خود را که تنپوش مبارک میگویند به عنوان خلعت میفرستد و حاکم اطمینان پیدا میکند که شاه از او راضی است و تا سال آینده در مقر حکمرانی خود باقی خواهد ماند.
حامل خلعت ارسالی یکی از کارمندان عالیمقام کاخ سلطنتی است. حاکم باید در بیرون شهر تا محلیکه موسوم است بهخلعتپوشان به استقبال خلعت بیاید و در آنجا از مامور حامل خلعت پذیرایی کند و وقتی مامور شاه خلعت را به او میدهد حاکم در مقابل آن ایستاده تعظیم بالابلندی میکند و آن را میبوسد و میپوشد و با همان تنپوش به شهر وارد میشود. ماموری که خلعت را میبرد پس از چند روز با مبلغ گزافی که بهعنوان هدیه از حاکم گرفته به مرکز مراجعت میکند.
منبع: سفرنامه از خراسان تا بختیاری، هانری رونه دالمانی. ترجمه محمدعلی فره وشی انتشارات امیرکبیر
ارسال نظر