کوتر و یولن

a.تعهد قطعی :

در برخی شرایط یک اقدام موجب زیان به دیگری می‌شود اما نقض یک وظیفه حقوقی نبوده، لذا می‌توان آن را در ردیف مسوولیت مدنی قلمداد کرد. در این موارد بازهم عامل آن اقدام مسوولیت کل جبران ضرر را بر عهده خواهد داشت. برخی شرکت‌های راهسازی از دینامیت استفاده می‌کنند. آنها اگرچه همه جوانب احتیاط را به طور معقول رعایت می‌کنند اما اگر بازهم به کسی آسیبی رسید، متعهد به جبران هستند. برخی محصولات صنعتی می‌تواند برای مصرف‌کننده زیانبار باشد. در عین حال بهترین تشکیلات کنترل کیفی هم نمی‌تواند مانع از آن شود که چند تا از این محصولات خراب به بازار راه نیابد.

در این صورت تولیدکننده اگرچه همه تلاشش را کرده اما ملزم به پرداخت خسارت است چرا که خریدار انتظار ندارد با خرید یک محصول زیان ببیند. گسترش حقوق مصرف‌کننده در قرن بیستم تحولات عظیمی ‌را در رابطه با مسوولیت مدنی به وجود آورده است.

b. تعهد به دلیل عدم نجات:

در بخش‌های قبل اقداماتی که به زیان دیگری منتهی شود تحلیل شد اما گاه عدم اقدام به کاری می‌تواند موجب زیان دیگری شود. مثلا بر روی پلی راه می‌روید و می‌بینید که کسی دارد در آب می‌افتد و در عین حال کنار دست شما طناب و تیوب نجات هست. اگر نیاندازید و فرد بمیرد آیا

خانواده اش می‌توانند از شما شکایت کنند؟ بر اساس قوانین موجود نمی‌توانند شکایت کنند مگر از دو صنف: ۱) پزشکان، ۲) دریانوردان. این دو باید در هر شرایطی به افرادی که در حادثه قرار دارند کمک کنند وگرنه مسوول خواهند بود.

۲. خسارت تنبیهی:

گاه فردی به طور غیرعمد به کسی دیگر ضرر می‌زند. چه کسی باید هزینه‌این ضرر را به عهده گیرد: ۱) ضررزننده غیرعمد، ۲)زیان دیده، ۳) دولت. بسیاری می‌گویند فرد اول باید مسوول شناخته شود. در برخی موارد اجازه خسارت تنبیهی داده می‌شود به این معنی که اگر شخصی عمدا ضرری زده باشد، نه تنها باید جبران خسارت کند بلکه باید هزینه‌ای بابت تنبیه بپردازد. گاه میزان این خسارت‌های تنبیهی آنقدر زیاد است که می‌تواند در کل فضای کسب و کار اخلال ایجاد کند.

۳. تعهد بدون مقصر:

گاه مشخص نیست که چه کسی زیان وارد کرده است ولی اصل زیان محرز است. در مثال شکارچی، مشخص نبود که کدامیک به فرد شلیک کرده بود اما دادگاه تصمیم گرفته تا هزینه‌این زیان به طور مساوی میان آنها تقسیم شود. در یک نمونه واقعی چندین شرکت قرصی را تولید می‌کردند که سال‌ها بعد مشخص شد روی فرزندان مادران آبستن اثرات سوء داشته است. این فرزندان که بزرگ شده بودند به دادگاه شکایت کردند و چون مشخص نبود که کدام تولیدکننده عامل بیماری کدام فرد است، هزینه خسارت به نسب سهم بازار آنها تقسیم شد.

۲.تحلیل اقتصادی اجزای مسوولیت مدنی

هدف از قانون مسوولیت مدنی این است که از منافع افراد حمایت کرده و آنها را در برابر زیان‌های ناخواسته توسط دیگران صیانت کند. در این موارد دادگاه حکم به تادیه خسارت می‌کند، اگر میزان خسارت قابل اندازه‌گیری باشد. حال ما از تئوری اقتصادی استفاده خواهیم کرد تا تحلیل بهتری از اجزای مسوولیت مدنی ارائه کنیم.

الف. تفکیک میان قانون مسوولیت مدنی، قانون قراردادها و قانون مالکیت

مرز میان این سه قانون بسیار مبهم است و برخی از همگرایی آنها در هم سخن گفته‌اند. بر اساس مفاهیم اقتصادی چون هزینه مبادله و هزینه چانه‌زنی می‌توان تفکیک خوبی میان آنها برقرار نمود. اگر هزینه چانه‌زنی پیشاپیش برای انعقاد قرارداد کم باشد، مساله در ذیل قانون قراردادها تحلیل خواهد شد، اما اگر هزینه چانه‌زنی پیشاپیش برای انعقاد قرارداد خیلی زیاد باشد، مساله در ذیل قانون مسوولیت مدنی تحلیل خواهد شد. مثلا انعقاد قرارداد میان رانندگان قبل از وقوع تصادف به دلیل هزینه بالای چانه‌زنی خیلی بالا است و عملا غیرممکن است؛ لذا مساله در ذیل قانون مسوولیت مدنی تحلیل می‌شود. اما میان تولیدکننده و مصرف‌کننده محصول چطور؟ این مساله در جایی بین این دو حالت قرار می‌گیرند. حالت دیگر تحت عنوان قرارداد ضمنی شناخته می‌شود. اگر پزشکی به زن بیهوشی برسد و به او کمک کند، آیا با وی در یک قرارداد وارد شده یا وظیفه‌ای را انجام داده است؟ اگر قرارداد ضمنی مطرح است زن پس از بهوش آمدن باید جبران زحمت دکتر را نماید ولی اگر انجام وظیفه قلمداد شود لزومی‌به جبران زحمت نخواهد بود! برخی معتقدند که در این موارد یک قرارداد ضمنی در کار است و باید در ذیل قانون قرارداد مسائل را تحلیل نمود.

ب. علیت و اثرات جانبی

مفهوم اثرات جانبی روش مناسبی برای تحلیل مقوله علیت است. برای اینکه یک رابطه علی یا عاملیت به منظور اینکه مصداق مسوولیت مدنی گردد، اثبات شود باید اثرات بیرونی محقق باشد. در عین حال وجود اثرات بیرونی شرط کافی برای پیگیری حقوقی نیست. ممکن است که رنگ مطلوب شما بر مطلوبیت من اثرات منفی بگذارد؛ اما این دلیل نمی‌شود که ادعای خسارت کنم.

ج. زیان و مطلوبیت

در اینجا می‌توان زیان را به شکل کاهش مطلوبیت یا فروغلتیدن به منحنی پایین تر مطلوبیت تعریف نمود. به عنوان مثال اگر سیگار کشیدن الف بر روی مطلوبیت ب اثرات منفی دارد این مساله را به این شکل نشان می‌دهیم که هوای آلوده اثرات منفی در تابع مطلوبیت دارد. برای راحت‌تر نشان دادن می‌توان هوای پاک را در تابع مطلوبیت فرد ب گذاشت و این شاخص هوای پاک را معکوس هوای آلوده ترسیم کرد.

بر اساس شکل زیر، اگر وی در حالت اول در نقطه ۱ یعنی حالتی که میزان پاکی هوا ۸۰درصد و میزان مصرف وی از کالای دوم ۱۰ است، باشد، مصرف سیگار توسط فرد الف وی را به نقطه ۲ می‌رساند. زیانی که به وی وارد شده فاصله دو منحنی مطلوبیت U۱-U۰ است. جبران این خسارت به معنی پرداخت پول به فرد ب به اندازه‌ای است که وی را به منحنی اول بازگرداند. در این مثال، جبران خسارت به معنی آن است که مصرف ب از کالای دوم از ۱۰ به ۱۵ افزایش یابد.