حذف واردات، اشتباهی استراتژیک

 نیاز به وجود کارگروه تولید در اتاق اصناف تهران از جمله مواردی است که از سال‌ها پیش احساس می‌شد. اکنون تشکیل این کارگروه در سال جهش تولید می‌تواند منجر به تبادل افکار، اهداف، تجارب و در نهایت گفتمان تک تک روسای اتحادیه‌ها در حوزه تولید شود، افرادی که سال‌ها تجربه خود را در اختیار تولید و عرضه گذاشته‌اند و بیشترین دغدغه ایشان اشتغال جوانان در حوزه تولید و استقلال اقتصادی بوده است. شرایط برای کارآفرینان و تولیدکنندگان که دل‎سوختگان کشور هستند سخت است در حالی که در دیگر کشورها تولیدکننده و کارآفرین تنها دغدغه تغییر ساختار تولید، مد یا طرح تولید خود را دارد. ایجاد بستر برای به دست آوردن مواد اولیه، تسهیلات بانکی در جهت ساخت کارگاه و کارخانه، فراهم آوردن بسترهای صادرات و بازارهای خارجی، رایزنی‌ها درخصوص برگزاری نمایشگاه‌های خارجی، بخشودگی‌های مالیاتی، پایین آوردن تعرفه‌های وارداتی برای مواد و ماشین‌آلات مورد نیاز تولیدکننده، تسهیلات بیمه‌ای و ده‌ها امتیاز ویژه تنها بخشی از حمایت‌های دولت‌ها از کارآفرینان است. به اعتقاد من که تجربه‌های تلخ و شیرین بسیاری در حوزه تولید در ایران و چند کشور خارج از مرزها را داشته‌ام، ممنوعیت و محدودیت واردات نمی‌تواند تاثیر شگرفی در تولید داشته باشد. در برخی از موارد، عدم واردات مواد اولیه خود موجب تعطیلی در حوزه تولید می‌شود، از سوی دیگر برای تولید بسیاری از کالاها نه تنها نیازمند مواد اولیه هستیم؛ بلکه کالاهای واسطه‌ای در این میان نقشی بس پررنگ را بازی می‌کنند. برخی قطعات و کالاها در کشور به دلیل نبود مواد اولیه برای ساخت آن کالا، اساسا تولید نمی‌شود.  ما که نمی‌خواهیم با کلمات بازی کنیم. گفتن ممنوعیت واردات و ایجاد بستر برای تولید بسیار راحت است؛ اما این کلمات نیست که کالا را تولید می‌کند؛ بلکه مواد اولیه، ماشین‌آلات، قطعات واسطه‌ای و تعرفه‌های پایین گمرکی برای کالاهای مورد نیاز، باید در کنار یکدیگر قرار داشته باشد تا کالایی تولید شود. به‌طور مثال برای تولید کفش نیاز به اتصال همه صنایع بالا دستی و پایین دستی، انواع چرم، مواد دباغی چرم، مواد شیمیایی، انواع سگک، چسب، یراق و … داریم که برخی از این مواد در کشور وجود ندارد و نیاز به واردات از دیگر کشورهاست اما متاسفانه تا صحبت از واردات می‌شود مسوولان می‌گویند که واردات ممنوع است، کارشناسان تولیدکننده را هنگام تصمیم‌سازی برای آن صنف دعوت نمی‌کنند و نظراتشان را به شور نمی‌گذارند. عده‌ای قلیل با تخصص‌های نامربوط برای عده‌ای کثیر با تجربه‌های بسیار و متخصص، تصمیم می‌گیرند. متاسفانه نگاه مسوولان به تولیدکنندگان و توزیع‌کننده‌های صنفی ناعادلانه است. جایگاه تصمیم را از این افراد که مسوولانه وتمام قد به حرفه خود خدمت می‌کنند، گرفته‌اند، درحالی که برای ساختن ایرانی آباد باید دست در دست هم نهیم و لاغیر.

توفیق در اقتصاد، تولید و اشتغال تنها با شعار امکان‌پذیر نیست. مردان جنگ در دهه ۶۰ امروزه مردان تولید در عرصه اشتغال هستند. با سرمایه، تجربه، تلاش، دلسوختگی و نوآوری خود مانده‌اند تا کشور را از تک‌محصولی بودن و تکیه بر نفت نجات دهند. دولت هم باید دست تولیدکننده را بفشارد و حمایت کند. اقتصاد موفق و تجارت اصولی بر پایه تعامل و دادوستدهای خارجی است. تمامی کشورهای پیشرفته درب‌های تعاملات اقتصادی خود را باز گذاشته‌اند. هیچ کشوری به تنهایی نمی‌تواند تمامی آنچه نیاز دارد را خود بسازد، بخشی را وارد می‌کند و بخشی را با قدرت درون کشور خود می‌سازد. البته که سال‌ها بازار کشور مملو از اجناس نامرغوب شده بود و چه خوب که سیاست‌مداران واردات این کالاها را ممنوع کردند اما سخن از باز شدن در واردات و تعرفه پایین بر ماشین‌آلات تولیدی و مواد اولیه مورد نیاز است. بازار انحصاری در هر کالایی موجب صدمه شدید بر ساختار کیفیت و محدودیت انتخاب متقاضی در آن کالا خواهد بود. کالایی می‌تواند به خوبی و با کیفیت بالا در مدت زمان طولانی تولید شود که رقیب داشته باشد، در غیر این صورت، بازار بدون رقیب تبدیل به تولید کالایی از نوع درجه سه خواهد شد. نهایتا مصرف‌کننده ناراضی از خرید و به ناچار آن کالا یا قاچاق وارد می‌شود یا توسط مسافران وارد می‌شود که هر دو با خروج ارز از طریق غیراصولی زیان‌های بسیاری را بر بدنه اقتصاد خواهد زد. تنها در صورت حضور و وجود رقیب می‌توان بر تولید با کیفیت بالا و نظارت تمام عیار تولیدکننده امیدوار بود. وجود رقبای خارجی سبب خواهد شد تا تولیدکننده داخلی بازار را انحصاری نکرده و در راه توسعه و برند شدن کالای خود تلاش کند. این شکل از تولید موفق خواهد بود و می‌توان به خارج از مرزها صادرات داشت؛ بنابراین مسوولان دقت داشته باشند که حذف کامل واردات، امری اشتباه است. در دوران دبیرستان و امتداد آن در دانشگاه‌های کشور نیازمند ایجاد رشته‌های با تخصص تولیدی و توزیعی هستیم، دانش‌آموختگانی که بلافاصله پس از اتمام دوران تحصیل وارد بازار کار شوند. امروزه با تحصیلکرده‌هایی روبه‌رو هستیم که تنها به تحصیل در دروس نظری پرداخته‌اند و نهایتا دارای مدارکی از دانشگاه هستند اما حقیقت این است که کشور به رشته‌های عملی و متخصصانی نیاز دارد که بخشی از دوره‌های درسی خود را در صنوف مربوطه گذرانده باشند، امروزه با معضلی روبه‌رو هستیم که فارغ‌التحصیلان در رشته‌های مختلف مهندسی، در حوزه تخصص دانشگاهی مشغول نیستند. این روند مسبب بسیاری از مشکلات در کشور و از بین رفتن بخش عمده‌ای از عمر افراد با مدارکی غیرقابل استفاده خواهد شد. متاسفانه سال‌هاست که دانشگاه‌ها و مدارس این روند را طی می‌کنند. باید برای پس‌انداز و استفاده از عمر مفید نیروی کار جوان کشور هر چه سریع‌تر در رشته‌های تحصیلی آموزش‌وپرورش و دانشگاه، تغییرات اساسی ایجاد کنیم.

p30 (2)