کیوی جای برنج شمال را گرفت

شمالی‌ها در جنگ با برنج هندی تسلیم شدند

کشاورزان شمالی می‌گویند کشت کیوی کم‌هزینه و راحت‌تر از برنج است ضمن اینکه درآمد آن نسبت به برنج به مراتب بیشتر است

دنیای اقتصاد - رشت - مجتبی عابدینی بی‌بالانی: از شمال کشور خبر رسیده کشاورزان برای پایان دادن به ماجرای «واردات برنج هندی» تصمیم گرفته‌اند کشت برنج در زمین‌هایشان را برای همیشه متوقف کنند. برنج‌کاران شمال از آنجایی که خود را در جنگ با برنج‌های دانه‌بلند خارجی شکست خورده می‌دانند مدتی است به کشت کیوی روی آورده‌اند. اما همین مدت کم، رضایت زیاد برنج‌کاران از شغل جدیدشان را به همراه داشته است.

کشاورزان شمالی می‌گویند کشت کیوی کم‌دردسر است و درآمد آن نسبت به برنج مناسب‌تر است.

زمین‌های برنج در شهرهای شمالی کشور درحالی زیر کشت کیوی رفته که در ماه‌های اخیر مسوولان محلی خود را برای جشن خودکفایی برنج آماده می‌کنند.

کیوی در ماه‌های اخیر فقط زمین‌های برنج را اشغال نکرده است. چایکاران نیز به دلیل مشکلاتی که سال‌هاست با آن روبه‌رو هستند اکنون کشت کیوی را به چای ترجیح می‌دهند.

مشکلات موجود در بخش کشاورزی به ویژه در استان گیلان در سال‌های گذشته و روند تمام نشدنی آن تا به امروز، کشاورزان برنجکار و چایکار را بر آن داشته که به جای این دو محصول مهم، مزارع و باغات خود را به

زیرکشت کیوی ببرند، چنانچه طی چند سال گذشته این روند سیر صعودی داشته است.

این در حالی است که رها شدن شالیزارها و باغات وسیع چای و تغییر کاربری آن‌ها در درازمدت؛ مشکلات اقتصادی مردم منطقه را دو چندان کرده است.

کشت سنتی، بالابودن هزینه‌های جاری، عدم برنامه‌ریزی پایدار، بالا بودن میانگین سنی بهره‌برداران و پایین بودن دانش فنی مولدین، خرد بودن اراضی و پایین بودن مالکیت‌ها، جمعیت و توسعه ارقام پرمحصول، واردات بی‌رویه و محدودیت‌های آب و هوایی از مهم‌ترین مشکلات تولید محصول برنج است.

محصول برنج کشور از مراحل مختلف تولید تا عرضه در بازارها با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است، یکی از مهم‌ترین این مشکلات کشت سنتی است. مراحل مختلف کشت برنج از آماده‌سازی زمین تا نشاء، همچنان به روش‌های سنتی انجام می‌شود. این مهم علاوه بر تحمیل رنج و زحمت بسیار برای شالیکاران، موجب افزایش هزینه‌های تولید، افزایش مشکلات آبرسانی و کاهش توان رقابتی برنج ایرانی در بازار‌های داخلی و جهانی است. در حالی که کشت مکانیزه توسط ماشین در یک روز حداقل یک هکتار زمین است، اما این میزان عملکرد برابر با کارکرد ۲۵ کارگر نشاءکار می‌باشد، البته بنا به نظر کارشناسان کشت سنتی میزان ضایعات برنج را نیز تا حد زیادی افزایش می‌دهد.

سالانه تعداد زیادی خانوار تمامی مراحل کاشت، داشت و برداشت محصول برنج را به طور سنتی انجام و از این راه امرار معاش می‌کنند، حال در صورت مکانیزه شدن کامل برنجکاری چه سرنوشتی در انتظار آنان خواهد بود؟

از دیگر مشکلات کشاورزان که طی سال‌های نه چندان دور اتفاق افتاده، پیشروی آب دریا و غرقابی شدن زمین‌های کشاورزی است که باعث تغییر بافت خاک شده و خسارات

جبران ناپذیری را به اقتصاد خانوارهای کشاورز وارد کرده است. علاوه بر آن کشاورزانی که بر اثر حوادث تنها منبع درآمد خود را از دست می‌دهند اغلب رو به سوی مشاغل کاذب می‌آورند.

امسال هزینه کارگر برای کشت زمین بین ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان و هزینه نشاءبرنج نیز که معمولا توسط زنان گیلانی انجام می‌شود بین ۱۴ تا ۱۵ هزار تومان در روز ودر نقاط مختلف استان متغیر بوده است.

اغلب کشاورزان از هزینه‌های کمرشکن تولید برنج به شدت گلایه‌مندند. آنان هزینه تهیه ادوات کشاورزی نظیر تیلر، تراکتور و کمباین و نیز سم و بذرهای مناسب را بسیار بالا عنوان می‌کنند و توانایی کافی برای تهیه آن ندارند.

کشاورزان معتقدند پس از تحمل ماه‌ها سختی و تلاش شبانه روزی، سود حاصل از کار ما نصیب واسطه‌ها و دلالان می‌شود.

یکی دیگر از نکات مهم عدم علاقه جوانان به ادامه راه پدرانشان است. زمین‌های شالیکاری عموما از نسلی به نسل دیگر به ارث می‌رسد، این موضوع سبب قطعه قطعه شدن شالیزارهای بزرگ شده و یکپارچگی خود را از دست داده است. تغییر کاربری اراضی و عدم استفاده از کشت مکانیزه در زمین‌های کوچک از مهم‌ترین تبعات کوچک شدن این اراضی است البته عدم علاقه جوانان که اکثرا به زندگی در شهر و استفاده از امکانات موجود در آن علاقه‌مندند و از طرفی هم شغل پدرانشان را سخت و طاقت‌فرسا و از همه مهم‌تر کم‌درآمد می‌دانند و بستری را نیز برای ادامه زندگی در روستا فراهم نمی بینند، از دیگر دلایل خرد شدن اراضی شالیکاری است،بسیاری از این جوانان معتقدند که می‌توان با تغییر کاربری و به دنبال آن فروش زمین‌ها شرایط بهتری را برای زندگی در شهر ایجاد کرد.

امان از واردات بی‌رویه

هم کشاورزان و هم کارشناسان اعتقاد دارند که مهم‌ترین مشکل برنجکاری واردات بی‌رویه و بیش از نیاز برنج است. همه ساله با وجود اینکه برنج مرغوب ایرانی در انبارها موجود است برنج تایلندی و پاکستانی و به تازگی هندی به وفور در بازار یافت می‌شود. البته بنا به گفته کارشناسان؛ ما نیاز به واردات برنج داریم اما این واردات بیش از حد نیاز بوده و کشاورزان را با مشکل مواجه می‌سازد.

به گفته کارشناسان موسسه تحقیقات برنج کشور موضوع جلوگیری از واردات یک مفهوم اشتباه در ذهن‌های غیرتخصصی است و عملا یک دریافت غلط را در جامعه تبلیغ کرده و انتظاری غیرواقع را در نزد مردم ایجاد کرده است. کشور ما با ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تن تولید حتی با سرانه مصرف نزدیک به توصیه‌های بهداشتی کماکان نیازمند حدود ۵۰۰ هزار تن واردات خواهد بود، ضمن اینکه کنترل قیمت بازار در محدوده منطقی از وظایف دولت می‌باشد. آنچه مهم است محاسبه علمی و دقیق نیاز وارداتی بوده و به نظر می‌رسد آنچه در کشور اتفاق می‌افتد اشتباه در محاسبه این نیاز است و مهم‌ترین راهکار برای حل موضوع، تعامل جمعی و منطقی برای برآورد صحیح نیاز وارداتی است.

برنج دومین محصول استراتژیک کشاورزی پس از گندم محسوب می‌شود؛ چرا که این محصول به تنهایی غذای نیمی از مردم جهان را تامین می‌کند. در گذشته به غیر از استان‌های شمالی کشور، مصرف برنج در بین مردم ایران کمرنگ بود، اما طی چند دهه گذشته با توجه به تنوع غذایی برنج میزان مصرف آن در سبد غذایی کشور افزایش یافته است.

گزارش‌های موجود میزان مصرف سالانه برنج در کشور را حدود ۶/۲ تا ۳ میلیون تن عنوان می‌کند. استان‌های گیلان، مازندران و گلستان مهم‌ترین تولیدکنندگان برنج کشور هستند که در این میان سهم استان گیلان با ۲۳۸ هزار هکتار شالیزار سالانه تا یک میلیون تن شلتوک است.

مشکلات مطرح شده تعدادی از کشاورزان را در طول سال‌های گذشته بر آن داشته تا زمین‌های شالیکاری خود را به باغات کیوی تبدیل کنند و تعدادی نیز با عدم کشت طی چند سال توانستند اجازه تغییر کاربری زمین‌های خود را بگیرند و با فروش زمین، بخشی از مشکلات خود را هموار کردند اما این مهم ضربه سنگینی به پیکر نحیف کشاورزی گیلان و اقتصاد منطقه و به تبع، کشور وارد ساخته است.

همه این مشکلات در حالی وجود دارد که بسیاری از مسوولان صحبت از خودکفایی برنج به میان می‌آورند.

استاندار گیلان بارها اعلام کرده که در گیلان برای خودکفایی برنج انگیزه بسیار خوبی وجود دارد و همدلی و همراهی همه کشاورزان و مسوولان برای این منظور ضروری است.

روح‌اله قهرمانی در تیر ماه سال جاری اعلام کرد که کشت دوم سبب ایجاد تحول در اراضی شالیکاری و کشاورزی گیلان می‌شود و تشویق و برنامه‌ریزی در این خصوص از سیاست‌های اصلی استان بوده و با توجه به سال اصلاح الگوی مصرف و کمبود آب در سال‌های اخیر، تغییر الگوی کشت برنج در شالیزارهای گیلان امری ضروری است.

وی همچنین افزود: کشت برنج به روش خشکه‌کاری از جمله راه‌های غلبه بر خشکسالی است و کاهش مصرف آب، صرفه جویی در هزینه‌های نشا و تسهیل در امور زراعی را به همراه دارد، همچنین این روش سبب افزایش یک میلیون و ۵۰۰ هزار تن ظرفیت تولید برنج کشور شده و با این اقدام زمینه خودکفایی برنج آماده می‌شود، امیدواریم با آمادگی همه جانبه استان و کشور در اجرای این طرح سال آینده شاهد برگزاری جشن خودکفایی برنج کشور در گیلان باشیم.

استاندار گیلان توجه به صنعت کشاورزی در استان را بسیار مهم و ضروری دانسته و بارها اعلام کرده است که کشاورزی یکی از ظرفیت‌های توسعه گیلان بوده و با استفاده از استعدادهای بالقوه بخش کشاورزی و گسترش و توسعه صنایع تبدیلی جانبی می‌توان گام‌های مهمی در راستای حمایت از صنعت کشاورزی برداشت.

اما به نظر می‌رسد رها ساختن شالیزارها به قصد تغییر کاربری و فروش، افزایش روزافزون تبدیل شالیزارها به باغات کیوی، عدم علاقه جوانان به ادامه دادن شغل پدران و... بین برنج و خودکفایی فاصله ایجاد کرده، فاصله‌ای که به نظر زیاد می‌رسد.

کیوی در مزارع چای

متاسفانه به دلیل وجود مشکلات صنعت چای طی سال‌های گذشته انگیزه چایکاران نیز به مانند برنجکاران به ادامه کار کاهش یافته و این مهم سبب تغییر کاربری زمین‌های زیادی در طول این سال‌ها شده است، البته این تغییر کاربری‌ها و به دنبال آن فروش زمین یا کشت محصولات دیگری از قبیل کیوی کشاورزان چایکار را تا حدی از بحران مالی دور کرده اما ضربات جبران‌ناپذیری را به صنعت چای وارد کرده است.

بحران چای سال‌ها بر پیکر نحیف کشاورزی کشور به ویژه استان گیلان ضربه‌های سنگینی وارد ساخته است. قربانی اصلی این بحران که تاکنون هزینه‌های زیادی را متحمل شده‌اند همانا چایکاران یعنی تولیدکنندگان این محصول استراتژیک و محبوب می‌باشند.

برای حل این بحران تاکنون تلاش‌های فراوانی از سوی مسوولان امر صورت گرفته است اما این تلاش‌ها نافرجام بوده و چایکاران همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم می‌کنند. اعطای وام به کشاورزان و صاحبان کارخانه‌های چایسازی، مطرح کردن بحث مافیای چای، گذراندن قوانینی برای بهبود وضعیت چای و... از جمله برنامه‌هایی است که تاکنون به اجرا گذاشته شده است.

خرید برگ سبز چای از چایکاران، عمل‌آوری، فروش، واردات و صادرات در کمتر از نیم قرن گذشته در انحصار دولت بوده است، طی این سال‌ها دولت برگ سبز چایکاران را به نرخ مصوب خریداری می‌کرد و آن را پس از عمل‌آوری و تبدیل به چای خشک به صورت خالص یا مخلوط با انواع چای‌های خارجی به بازار عرضه می‌کرد. این مسائل موجب شد تا کیفیت چای ایرانی روند نزولی را طی کند و چایکاران به امید خرید تضمینی برگ سبز، تنها کمیت را مد نظر قرار داده و از کیفیت غافل بمانند.

بی‌توجهی در چیدن برگ سبز و توجه به برداشت انبوه باعث شد تا چای ایرانی هرگز نتواند جایگاه واقعی خود را در میان مصرف‌کنندگان پیدا کند، در حالی که به گفته بسیاری از کارشناسان، چای ایرانی بهترین چای دنیاست و در این شکی هم نیست، زیرا تمام کسانی که چای خالص ایرانی را مصرف کرده باشند دیگر نمی توانند چای دیگری بنوشند.

بنا به گفته ایرج هوسمی، رییس اتحادیه شرکت‌های تعاونی چایکاران کشور؛ نه چای ایران مشکل دارد و نه چایکاری، بلکه در کار چایسازی و چایکاری مشکل‌آفرینی می‌کنند، برای حل معضل چای عزم و اراده وجود ندارد.

وی گفته است: پیشنهاد ما قطع واردات غیرمجاز و بی‌رویه، تعیین تکلیف برای چای‌های سنواتی، تعیین متولی برای چای در چرخه تولید و تعیین جایگاه و مقام چایکار و چایساز است. البته این بخشی از پیشنهادهای ما و نه تمامی آن است. ضمنا افزایش قیمت تضمینی و خرید تضمینی برگ سبز چای هیچ یک کارساز نبوده و تولید چای می‌بایست به طور اصولی ساماندهی شود نه مقطعی.

هوسمی در گفت‌وگو با خبرنگار دنیای اقتصاد تصریح کرد: با توجه به اینکه نزدیک به ۲ ماه از برداشت آخرین محصول چای می‌گذرد، اما هنوز قیمت برگ سبز آخرین دور پرداخت نشده است در حالی که خبر پرداخت آن از سوی مسوولان اعلام شده است.

همه ساله چایکاران از مسوولان استان و کشور درخواست رسیدگی اساسی به مشکلاتشان را دارند. سرمازدگی نیز عامل دیگری است که بر کیفیت چای تولیدی تاثیر فراوانی داشته است.

در حال حاضر حل مشکلات صنعت چای یکی از مهم‌ترین مسائل است، زیرا کشاورزان چایکار که از زحمتکش‌ترین اقشار جامعه می‌باشند سال‌هاست که شرایط نامطلوبی را سپری می‌کنند، آینده چای به تصمیمات حال بستگی دارد، تصمیماتی که می‌بایست آینده نگر باشد.

دلبری کیوی برای کشاورزان شمالی

کشت کیوی در استان گیلان رونق گرفته و کشاورزان و باغداران به دلیل درآمد خوب این محصول نسبت به سایر محصولات باغی به کشت و تولید کیوی روی آورده‌اند.

تمایل به تولید این محصول تا جایی است که باغداران و کشاورزان در برخی از نقاط استان به ویژه در شرق و غرب، شالیزارها و باغات چای و مرکبات را به مرور زمان تبدیل به باغ کیوی کرده‌اند. روند تبدیل درختان مرکبات و میوه‌های بومی حتی در حیاط خانه‌های مناطق شرق و غرب گیلان نیز به وضوح مشاهده می‌شود.

شاید اقتصادی بودن کشت کیوی مهم‌ترین دلیل روند روبه‌رشد نابودی میوه‌های بومی از جمله: ازگیل، به،گوجه سبز، انبه، انجیر، انواع گلابی‌های محلی و حتی انگور به ویژه در شرق گیلان باشد.

تعدادی از کشاورزانی که باغات خود را به کشت این محصول اختصاص داده‌اند، معتقدند کشت کیوی و درآمد حاصل از آن با محصول برنج قابل مقایسه نیست، با وجود اینکه تلاش و زحمت ما برای برنج بسیار بیشتر بود، اما درآمد قابل‌قبولی نداشتیم در حالی که شرایط کیوی به گونه‌ای دیگر است و ما سالانه با فروش چند تن کیوی مبلغ قابل قبول تری را نسبت به برنج، چای و مرکبات کسب می‌کنیم و در عین حال برای برداشت آن نیز هزینه‌ای به مراتب پایین‌تر از سایر محصولات متحمل می‌شویم. همه ساله بعد از نیمه مهرماه برداشت کیوی از باغات آغاز می‌شود.