معرفی یک اشتباه رایج در سرمایهگذاری
گروه بورس- آیا از نمونههای کوچک نتایج بزرگ میگیرید و به درک حسی خود اعتماد میکنید؟
در سلسه مطالب روانشناسی بازار سهام درباره اشتباه رایج در سرمایهگذاری میخوانیم:افراد اغلب نتیجهگیریهای اشتباهی از اطلاعات میگیرند.یک دلیل آن این است که آنها اشتباه کرده و به درک حسی خود اعتماد میکنند و دلیل دیگر آن هم این است که اطلاعات موجود ممکن است پیچیده باشد. هنگامی که این اطلاعات در ارتباط با تصمیمات سرمایهگذاری باشند، اشتباه در قضاوت میتواند بسیار گران تمام شود. آموس تورس کی آزمایش زیر را در مورد رفتار انسان انجام داد:
تصور کنید که دو کیسه خارج از دید افراد با تعداد مشابهی از کارتهای بازی پر شده اند. دو سوم کارتهای کیف الف سفید هستند و یک سوم دیگر قرمز هستند. در کیف ب این نسبتها برعکس هستند. کار شما این است که حدس بزنید کدام کیف کارت قرمز بیشتری دارد. از کیف الف مجاز هستید تنها ۵ کارت را بیرون بکشید که ۴ مورد از آنها قرمز میشوند. از کیف ب میتوانید ۳۰ کارت را بیرون بکشید، که ۲۰ عدد از آنها قرمز در میآیند. حدس شما در مورد کیفی که تعداد کارت قرمز بیشتری دارد چیست؟
اگر شما هم مانند بیشتر افراد باشید، احتمالا حدس میزنید که کیف الف تعداد کارت قرمز بیشتری دارد، زیرا ۸۰ درصد کارتهایی که بیرون کشیدید قرمز بودند، در حالی که در مورد کیف ب، این عدد تنها ۶۷ درصد بود. با این حال، متخصصان آمار به ما میگویند که اگر کیف ب را انتخاب میکردید، احتمال درستی حدس شما بیشتر بود. دلیل آن این است که به خاطر اینکه اندازه نمونه کیف ب بزرگتر است، میتوانید اعتماد بیشتری به نتیجه حاصله داشته باشید. نظریه آماری به ما میگوید که کیفی که در آن ۲۰ کارت از ۳۰ کارت قرمز است، با احتمال بیشتری جواب سوال مورد نظر خواهد بود تا کیفی که ۴ کارت از ۵ کارت آن قرمز است.
این استدلالها چه ارتباطی میتواند با موضوع سرمایهگذاری داشته باشد؟ مانند آنها که در آزمایش گفته شده کیف الف را انتخاب کردند، سرمایهگذاران اغلب تصمیمات خود را براساس نمونههای کوچک اتخاذ میکنند. مانند زمانهایی که سرمایهگذاران بر اساس نتیجهگیریهای دو یا سه سال اخیر، برخی سهام، شرکتها، صنایع، یا صندوقهای سرمایهگذاری را برای همیشه بهتر یا بدتر از دیگران میدانند.
به طور مثال، از سال ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۸ در ایالات متحده اتفاقاتی افتاد که در مقایسه با تاریخ و پیشینه ۷۳ ساله معاملات سهام و نظایر آن در آمریکا مانند انتخاب کیف الف بر اساس نمونه کوچک بود.
سرمایهگذاران با ارتکاب اشتباهی این چنینی به درک حسی خود اعتماد میکنند و میپندارند که نمونه کوچک نشانگر خوبی برای تمام مجموعه دادههای موجود است. بنا نهادن تصمیمهای سرمایهگذاری میتواند پیامدهای پرهزینهای دربرداشته باشد، به ویژه اگر مجموعه دادههای کوچک که احتمالا در مورد رویدادها و عملکرد اخیر باشند، باعث شوند که استراتژی سرمایهگذاری خود که آن را به درستی طراحی کردهاید، رها کنید.
یک نمونه بارز از اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری بر اساس مجموعه دادههای کوچک، داستان زیر است.
هر سرمایهگذاری میداند که سهام نرخ بازده بیشتری نسبت به اوراق قرضه یا سپردههای بانکی دارند. با این حال در یک دوره ۲۵ ساله از ۱۹۹۶ تا ۱۹۹۰ نوعی از اوراق قرضه بانکی بدون ریسک بازده بالاتری نسبت به سهام شرکتهای در حال رشد داشتند. اگر پس از ۲۵ سال شما از استراتژی سرمایهگذاری خود یعنی انتخاب سهام شرکتها با بازده سود به طور معمول بالاتر دست میکشیدید و به اوراق قرضه بانکی روی میآورید، یکی از بزرگترین بازارهای گاو تاریخ ایالات متحده را از دست داده بودید. بر خلاف این درصد ارزشمند، برخی سرمایهگذاران هنوز هم بسیار مشتاق هستند بر اساس نتایج بسیار کوتاه مدت، از استراتژی سرمایهگذاری خود دست بکشند و آن را رها کنند. گاهی بازههایی که بر تصمیم گیریهای آنها تاثیر گذار است، تنها چند ماه یا چند سال است.
به نظر میرسد که اتخاذ تصمیمات غیرمنطقی براساس نتایج کوتاهمدت رفتاری است که انسانها به کرّات از خود نشان میدهند و این امر بر عدهای از سرمایهگذاران نیز تاثیر گذار است. میتوانید با حصول اطمینان از این که تصمیمات شما در چارچوب استراتژی سرمایهگذاریتان قرار گرفتهاند و به گونهای منفی متاثر از نتایج کوتاه مدت نیستند، از افتادن در دام این اشتباه اجتناب کنید.
منبع: WWW.bourse۲۴.ir
ارسال نظر