تلویزیون؛ LCD یا پلاسما - ۲ اسفند ۸۶

وقتی می‌خواهید بین تلویزیون پلاسما و LCD (صفحه کریستال مایع) یکی را انتخاب کنید، در واقع میان دو تکنولوژی در حال رقابت مقایسه انجام می‌دهید. هر دوی این تکنولوژی‌ها دو روی یک سکه دیجیتال هستند و در تلاش برای رسیدن به نتایج مشابه تصویری شفاف و با رنگ طبیعی شباهت LCD و پلاسما تنها در ظاهرشان خلاصه می‌شود، چون این دو از دو تلویزیون تکنولوژی متفاوت برای نمایش تصویر استفاده می‌کنند که البته هرکدام نیز معایب و محاسن مخصوص به خود را دارند.

در تلویزیون LCD ذرات و مولکول‌های کریستال مایع در میان صفحات شیشه‌ای پلاریزه شده و فیلترهای رنگی قرار دارند. همچنین یک لایه الکترود بسیار باریک کار تحریک کریستال مایع را بر عهده دارد. نور سفید خارج شده از یک لامپ واقع در پشت صفحه LCD بعد از عبور از لایه اول شیشه پلاریزه می‌شود. اختلاف پتانسیل خاصی نورهای اصلی موجود در نور سفید را جهت می‌دهد و بعد از عبور از فیلترهای آبی، سبز و قرمز اگر نور حاصل در راستای جهت پلاریزه شیشه دوم بود از آن عبور می‌کند.

ولی در تلویزیونهای پلاسما تکنولوژی شکل‌گیری تصویر نسبت دوری با اتفاقی که در لامپهای فلوئورسنت رخ می‌دهد دارد. به‌این صورت که صفحه نمایش از چندین سلول تشکیل شده است که در میان دو صفحه شیشه‌ای مجزا محصور شده‌اند. در شکاف بین شیشه‌ها ترکیب گاز زنون و نئون قرار می‌گیرد که در حین ساخت به صورت پلاسما در آمده است. در هنگام کار این پلاسمای باردار شده توسط الکترون‌ها تحریک شده تولید نورهای قرمز، آبی و سبز را می‌‌کند که این هم در نهایت باعث شکل‌گیری تصویر می‌شود.

شاید بزرگترین عامل برتری پلاسماها (علاوه بر فاکتور قیمت) توانایی خاص آنها در به نمایش در آوردن کامل رنگ مشکی باشد. چیزی که بزرگترین عامل ضعف LCD ها است، تا جایی‌که تقریبا هیچ LCD پیشرفته‌ای قادر به نمایش کامل رنگ مشکی نیست و در هر حال مقداری از نور پس زمینه به بیرون تراوش می‌کند. (به همین خاطر اگر محیط اتاق نشیمنتان تاریک است برای استفاده از LCD کمی به مشکل بر می‌خورید.)

دومین عامل برتری پلاسماها زاویه دید نسبتا بالای آنها در مقابل رقیب LCD خود است که در اینجا با فاصله گرفتن از یک پنل LCD کیفیت تصویر به نمایش درآمده کم کم رو به افول می‌رود در حالی‌که این موضوع در مورد پلاسما تقریبا ثابت است.

سومین مورد تفاوت پلاسماها در توانایی نمایش با کیفیت بالای رنگها است جایی‌که باز هم همان تراوش نور از پس زمینه LCDها بر کیفیت رنگ‌های به نمایش در آمده تاثیر منفی دارد. البته ممکن است این نکته را هم شنیده باشید که LCDها در توانایی دنبال کردن تصاویر سریع، (مثلا در یک فیلم حادثه‌ای با فریم‌های سریع)، کند عمل می‌کند و سایه تصویر قبلی بر روی تصویر فعلی تاثیر گذار است که این نکته مربوط به صفحه نمایش‌های قدیمی LCD بوده و با کاهش زمان پاسخگویی LCDها این مشکل هم تا حدودی برطرف شده است.

اما اصلی‌ترین عامل برتری پلاسما بر رقیب خود LCD که آن هم مطمئنا چیزی نیست مگر قیمت! پلاسماها خصوصا در اندازه‌های بالا قیمت بسیار کمتری نسبت به LCDها دارند. مثلا یک پلاسمای ۴۲ اینچی در حدود ۳۰درصد بزرگتر از LCD با اندازه ۳۷ اینچ است در حالی‌که هر دو قیمتی تقریبا برابر دارند.

LCDها قادر به نمایش پیکسل بیشتری نسبت به پلاسماهای هم اندازه خود هستند. علاوه بر آن مصرف برق LCDها حدود ۳۰درصد کمتر از پلاسما است. وزن آنها هم بسیار کمتر از پلاسما است که این موضوع مساله حمل و نقل و نصب دیواری آنها را آسان‌تر می‌کند.

طول عمر LCDها نیز حدود ۵/۱ برابر بیشتر از رقیب پلاسمای خود است. (لازم به یادآوری است که طول عمر یک صفحه نمایش زمانی است که روشنایی صفحه آن به نصف مقدار اولیه کاهش یابد).

آخرین موضوع در مورد ضعف پلاسما در قبال LCD پدیده‌ای به نام جاافتادگی تصویر (Burn-in) است که در طی آن اگر تصویری به مدت طولانی بر روی صفحه ثابت بماند، سایه این تصویر تا مدت‌ها بر روی صفحه نمایش باقی می‌ماند که به لطف پیشرفت فناوری و ویژگی‌های پلاسماهای جدید (مانند استفاده از Screen Saver) این موضوع به حداقل رسیده است.