غلغله بر سر قلقل قلیان - ۱ اسفند ۸۶
عکس: دنیای اقتصاد، حمید جانیپور
ساختمان صنف قهوهخانهداران تهران ، بهارستان، یکشنبه ۲۸ بهمن
تهران، بدون دود نمیشود؛ قهوهخانه هم بیدود معنی ندارد.
آییننامهای که از دل تصمیمات بهداشتی وزارتخانه کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت و درمان، بیرون آمد.
عکس: دنیای اقتصاد، حمید جانیپور
ساختمان صنف قهوهخانهداران تهران ، بهارستان، یکشنبه ۲۸ بهمن
تهران، بدون دود نمیشود؛ قهوهخانه هم بیدود معنی ندارد.
آییننامهای که از دل تصمیمات بهداشتی وزارتخانه کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت و درمان، بیرون آمد.
اواخر آذرماه امسال بود که زمزمههای برچیدن بساط استعمال قلیان از سطح قهوهخانهها و سفرهخانههای تهران شنیده شد. مبارزه با استعمال دخانیات این بار بهانهای شد برای برخورد با استعمال دود از نوع قلقلی و نه پکی آن.
مبارزهای که دولت نهم میداندار آن است و تیغ تیز برخورد از جنس دولتی را حواله قهوهخانهدارها کرده است.
فاصله زمانی آذر تا دی ماه برای قهوهخانهداران تهران و کسانی که نانشان را از میان دود و قل قل قلیان به دست میآورند، دورهای فراموش نشدنی بود؛ ابتدا دستور «برخورد» و سرانجام «توصیه به عدم برخورد». یکی از ناحیه نیروی انتظامی و وزارت بهداشت، دیگری از کانال ریاستجمهوری.امادراین میان و کسادی بازار کار و بیکاریاست که چترش را بر سر خانوادهها و زندگی صنف قهوهخانهداران باز کرده پس فعالان این صنف چارهای ندیدند تا نهم دیماه، تجمعی اعتراضآمیز را مقابل اتحادیه قهوهخانهداران تهران راه بیاندازند.
در این تجمع صنفی، قهوهخانهداران خواستار رسیدگی مسوولان به مشکلات مالی این واحدها بعد از دوران ممنوعیت عرضهقلیان شدند. سروصدای اعلام کاهش ۹۰درصدی درآمد قهوهخانههای تهران و نیمهفعالشدن بسیاری از این واحدهای صنفی خیلی دیر به خیابان پاستور و دفتر رییسجمهوری رسید. به هر حال صدای خرد شدن قلیانهایی که رزق و روزی خانوادههای بسیاری را مهیا میکرد، آنقدرها بلند بود که به گوش محمود احمدینژاد برسد.
سیام دیماه، نامهای به امضای رییسجمهوری به دست وزیر کشور و وزیر بهداشت و درمان رسید که در آن تعدیل برخوردها با قهوهداران قید شده بود.
دراینگیرودار رییسجمهوری هنگامی توجیه شد که نامهای چند بندی به دستش رسید که از مضرات بستهشدن قهوهخانهها در آن نوشته شده بود:
1 - مغایرت با مواد 7 و 11 قانون اساسی.
۲ - اختصاص داشتن قهوهخانهها و سفرهخانههای سنتی به استفاده از قلیان.
3 - تاثیر گسترده این ممنوعیت در بیکار شدن تعداد زیادی از هموطنان بدون آنکه پیشبینی شغل جایگزین شود.
۴ - جلوگیری از گذران اوقات فراغت در اماکن اختصاصی که تحت کنترل دستگاههای ذیربط مانند نیروی انتظامی هستند.
5 - انتقال تجمعها و مصرف قلیان به منازل اشخاص که باعث گسترش مصرف دخانیات، بدآموزی کودکان و اعتیاد سایر اعضای خانوادهها خواهد شد.
اما هنگامی که این دستور از سوی رییسجمهوری صادر شد، سوالهای متعددی در اذهان عمومی بهوجود آمد. آیا بستن قهوهخانهها کاری عبث بود که آنها را مجددا بازگشایی کردند؟ یا اینکه آیا دستورالعملی را که از سوی مجلس تصویب شده باشد، رییسجمهوری میتواند لغو کند؟ به هر حال حدود پانزده روز از بازگشایی قهوهخانهها میگذرد و دوباره بوی توتون و تنباکو از قهوهخانهها و سفرهخانهها بلند شده است. اما هنوز هم اوضاع آنقدرها بر وفق مراد نیست. هر سفرهخانه و قهوهخانهای که شروع به فعالیت کرده، کار خود را با ترس و لرز ادامه میدهد. گویی کار آنها را طلسم کردهاند یا اینکه باید همیشه نان را به نرخ واهمه بخورند؛ چرا که همیشه نیمنگاهی به در ورودی دوختهاند تا ببیند ماموران سبزپوش نیروی انتظامی کی و چرا وارد قهوهخانهها و سفرهخانههایشان میشوند.
آنروی سکه قلیان
آنچه تاکنون در این عرصه انجام شده، از لحاظ قانونی مساله برخورد بامصرف دخانیات است. ولی این طرح یک طرح ساده بدون دردسر نیست حداقل برای کسانی که به طرق مختلف از این راه امرار معاش میکنند.جودی مدیر قهوهخانه شهریار واقع در میدان شاهپور میگوید: اگر فعالیت حوزه کاری ما به هر نحوی نقضکننده قانون است، چرا صنف یک اتحادیه مجزا دارد و اگر ایرادی به کار ما دارند به چه علت هنوز هم برای شروع فعالیت قهوهخانههای نوپا پروانه کسب صادر میکنند؟
آیا قبل از اینکه اداره اماکن و وزارت بهداشت به فکر حفظ سلامتی و امنیت جامعه باشند، نمیتوانند جلوی صدور جواز کسب و افتتاح چنین اماکنی را بگیرند؟
مهران سهرابی، جوان ۱۹سالهای است که مشغول کشیدن قلیان است. هنگامی که از او درباره علت حضورش در قهوهخانه میپرسیم، میگوید: «برای گذراندن اوقات فراغت جای مناسبی است. نه کسی به ظاهر و موی کسی کار دارد نه انگ مزاحمت بر پیشانی کسی چسبانده میشود. پس با پرداخت مبلغ ناچیزی جلوی بروز خیلی از مشکلات را میگیریم.» اما حامد جلالی، دلیل قهوهخانه آمدنش را چیز دیگری میداند، وی میگوید: به دلیل گران بودن هزینه تفریحاتی از قبیل سینما و مسافرتهای درون شهری و برونشهری به قلیان کشیدن در قهوهخانهها پناه آوردهام که البته خالی از لطف هم نیست، ولی اگر اماکن ورزشی یا فرهنگی مناسبی باشد شاید به سراغ قهوهخانه و قلیانکشی نروم.
قلیان یا موادمخدر
پس از اجرای طرح ممنوعیت عرضه قلیان و بسته شدن بیش از ۹۰درصد قهوهخانههای تهران و سایر شهرستانها، استعمال قلیان در محافل دیگر و در اختفا انجام میشود که این امر نیز میتواند سرمنشا ایجاد بسیاری از جرمها و آلوده شدن جوانان به موادمخدر باشد. از آنجایی که در چنین محافلی سایر بزرگترها و کنترل مراجع ذیربط وجود ندارد، میتواند زمینه بسترسازی جرم را فراهم کند.
اگرچه برخی از مراجع قضایی و مسوولان این گفته را بیاساس میدانند، ولی بد نیست یک روز سری به خیابان وحدت اسلامی بزنید، جایی که بیش از هر صنف دیگری قهوهخانه و سفرهخانه به چشم میخورد. آنگاه متوجه خواهید شد هزاران پدر و مادر نگران از بسته شدن قهوهخانهها هستند. نگران نشوید آنها با قلیان کشیدن فرزندانشان هم مخالفت میکنند؛ ولی در برخی مواقع قلیان را به سایر منکرات ترجیح میدهند.
طرحی غیرفراگیر
سیدجلال یحییزاده، یکی از چند تن نماینده حاضر در مجلس شورای اسلامی است که موافق نوع برخورد با قهوهخانهداران نیست.
او میگوید: «من موافق جمعآوری قلیان طبق نظر کارشناسان بخش سلامت وزارت بهداشت هستم و حتی معتقدم این ممنوعیت باید اعمال شود، اما اگر میخواهیم این قانون بدون کمترین مقاومت در کل کشور اجرا شود، میبایست پیش از آنکه جنبه عملیاتی به خود بگیرد نسبت به وضعیت قهوهخانهدارانی که برای دریافت مجوز عرضه قلیان هزینه پرداخت کردهاند فکر میشد و مجوز آنها به شغل درآمدزای دیگر تغییر مییافت.»یحییزاده اولین مرحله جمعآوری قلیانها غیرفراگیر آغاز شد که نقطه شروعش از شهرهای کوچک بود، همین امر موجب شد که وقتی در شهرهای بزرگی مانند تهران به مرحله اجرا درآمد، مقاومت قهوهخانهداران، موجب شود دولت در عمل، کمی عقبنشینی کند.نماینده تفت و میبد و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی به دستور رییسجمهوری اشاره میکند و میافزاید: «رییسجمهوری، در پینوشت نامه چند تن از نمایندگان دستور توجه دادند. اما دستور رسمی و قانونی نسبت به لغو قانون جمعآوری قلیانها صادر نشده است. نمایندگان هم به دلیل آن که نامههایی از موکلان خود در شهرهای مختلف دریافت کرده بودند خواستار توجه به وضعیت صاحبان این صنف بودند.»
«رییس جمهور، متشکر، متشکر»
بنری افقی، سرتاسر پر از رنگهای شاد؛ قرمز، سبز، آبی آسمانی و جملهای و تصویری پرتره از محمود احمدینژاد «متشکر، رییسجمهور، متشکر»
چشمان تهرانیهای بهارستاننشین و آنانی که نان و روزی خود را از کف بازار تهران درو میکنند، چندی است که هر روز از روی این بنر سر میخورد. بنری که بر سر در اتحادیهای میخ شده که در دو ماه اخیر حال و روز خوشی نداشته است؛ «اتحادیه صنف قهوهخانهداران تهران» دقیقا روبهروی ساختمان مرکزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آرام گرفته است. البته در این دوماه آرامشی نمیتوان در این ساختمان یافت. تنها یک خیابان فرعی، فاصلهای است که ساختمان این دو نهاد را از هم جدا میکند.
یکی پایگاه اجرایی فرهنگ کشور و دیگری متهم به رواج بیفرهنگی.
ارسال نظر